"به نام هنرمندترین"
از کجای این فیلم جنایی معمایی بگویم که خوب نباشد؟!
هفت هرکاری که دوست دارد با شما می کند. پیگیر می شوید، استرس می گیرید، ناراحت می شوید، خوشحال می شوید، شُک می شوید و ... .
اینکه دیوید فینچر یک کار با عیار بالا ساخته نه جای شک دارد و نه صحبت زیادی. او با میزانسن و طراحی صحنه و رنگ و نور و صدا و موزیک متن، یک سینمای کامل را خلق کرده و به درستی از تمام ابزار موجود استفاده کرده است.
ابتدا همه چیز را سیاه نشان می دهد و در آخر سیاه ترین اتفاق فیلم را در روشنایی محض و در صحرایی آفتابی و پور نور برگزار می کند.
این فیلم پیرنگ اصلیش هفت گناه بزرگ است، اما پر از مفاهیم و خورده پیرنگ هایی است که شاید دریافتشان دقتی بیشتر و تکرار در دیدن نیاز داشته باشد.
فیلم دیالوگ هایی قوی و درست و بجا دارد که هر کدام وزنه ای سنگین برای آن هستند.
باید حتماً به این موضوع اشاره کنم که اثر قوی فیلمنامه ای قوی می خواهد و این فیلم، بسیار مدیون فیلمنامه است.
بازی بازیگران هم که بسیار خوب و اندازه است و نکته ی مهم در مورد اسپیسی، حضور نداشتن نامش در تیتراژ آغازین فیلم است تا هویت قاتل تا لحظه ی ورودش به فیلم غیرقابل حدس باشد.
فیلم عملاً از تیتراژ و با آن تصاویرش شروع می شود که در ادامه و در روند فیلم آنها را می شود دریافت.
خلاصه این که، فیلم را اگر ندیده اید ببینید و از همه چیزش لذت ببرید.
*نکته: من اساساً در مورد آثاری که خیلی خوب هستند نمی توانم و شاید نمی خواهم زیاد حرف بزنم، چون آنها همه چیز تمام هستند و نیازی به توضیح و تفسیر و زیاده گویی های چون منی ندارند.
به قلم: مصطفی کزازی