ویرگول
ورودثبت نام
Mostafa F
Mostafa F
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

چالش کتاب‌خوانی طاقچه: اِما

برای این ماه کتابهای خوبی توی وبلاگ طاقچه معرفی کرده بودن اما آخرش هم کتاب که خودم قبلن انتخاب کرده بودم خوندم.معیارم برای انتخاب کتاب چالش ساده‌س، 1- کتابی باشه که از قبل داشته باشم یا توی بینهایت باشه 2- تعداد صفحه‌ش زیاد نباشه که در یک ماه راحت بخونم.

دزیره، حس و حساسیت، عطاری گمشده، کلکسیونر عطر، ربکا، آنا کارنینا، غرور و تعصب هم کتابای خوبی بودن که بعدن می‌خونم اما برای چالش انتخابشون نکردم به خاطر اون دو تا دلیل.

بعدن که کتابه ر داشتم تموم میکردم به فکرم رسید که میتونستم جلد اول دزیره ر این ماه بخونم جلد دومش ر ماه بعد.

یک چیز نه چندان جالب که بهش برخوردم: من چاپ پارسه ر خوندم که 256 صفحه بود، نشر نی 560 صفحه، افق 768 صفحه، قدیانی 488 صفحه، با هم 136 صفحه،پارمیس 568 صفحه. (اینها توی سایت ایران کتاب بود، انتشارات دیگه هم اگه چاپ کرده من بیخبرم). چرا اینجوریه؟ من که سر در نمیارم.

کتاب اما نوشته‌ی نویسنده‌ی انگلیسی قرن 18 و 19، جین آستین‌ه، که نوشین احمدی ترجمه کرده. کتاب غرور و تعصب اثر معروف دیگه این نویسنده‌ست. از کتابهای جین آستین فیلم و سریالهای زیادی ساخته شده که شاید یکی از معروفترینش غرور و تعصب ساخته‌ی جو رایت و بازی کایرا نایتلی باشه. (که ندیدم). از اما هم دو تا اقتباس پیدا کردم که یکی محصول 1996 و یکی هم 2020 بود.( که دانلود کردم اما وقت نشده ببینم)

داستان با این جمله شروع می‌شه «اما وودهاوس دختر زیبا، باهوش و ثروتمندی بود». ولی اما اصلن باهوش نیست به نظرم. مادرش ر از دست داده و معلم سرخونه‌ش میس تیلور بزرگش کرده، با پدر نجیب‌زاده و پولدارش زندگی می‌کنه که خیلی نگران سلامتی خودشه و از اینکه میس تیلور ازدواج کرده و دیگه پیششون نیست ناراحته. اما یه خواهر داره، ایزابلا که با جان نایتلی ازدواج کرده. برادر جان، جرج در نزدیکی اما و پدرش زندگی می‌کنه و معمولن میاد خونه‌شون.هریت دوست اما ست. آقای مارتین به هریت علاقه‌منده و هریت هم. اما آقای مارتین ر برای هریت مناسب نمی‌دونه و باعث می‌شه هریت به درخواست ازدواج مارتین جواب رد بده. اما سعی می‌کنه توجه آقای التون ر به هریت جلب کنه، هریت به التون علاقه‌مند می‌شه و اما فکر می‌کنه که التون هم دوستش داره‌. ولی التون اما ر دوست داره. اما به التون جواب رد می‌ده و التون می‌ره یه شهر دیگه و با میس هاوکینز ازدواج می‌کنه.

شوهر میس تیلور آقای وستون بود که از ازدواج قبلیش یه پسر داشت که بعد از فوت مادرش با خانواده‌ی داییش زندگی میکرد، اسمش فرانک چرچیله، میاد به پدرش سر می‌زنه اما می‌بینتش بهش علاقه‌مند می‌شه و فکر می‌کنه فرانک هم دوستش داره ولی اشتباه می‌کنه.

یه خانم بیتس و دخترش دوشیزه بیتس هم هستن خانم بیتس یه دختر دیگه داشت که شوهرش در جنگ کشته شده و خودش هم فوت کرده یه دختر ازش باقی مونده که جین فیرفاکسه. پیانو می‌زنه و دوست داره معلم سرخونه بشه.

دیگه شخصیتهای داستان تقریبن همینان. داستان خاص و پیچیده‌ای نداره، مهمونی و دورهمی و مجلس رقص و شایعه و غیبت و عشق و عاشقی. داستان هم که با 3 تا ازدواج تموم می‌شه.

شخصیت مورد علاقه‌م آقای وودهاوس‌ه، همه‌ش نگران سوز و سرما و سرماخورگی و تنهاییه.

معمولن موقع کتاب خوندم تیکه‌های جالبی ر سعی می‌کنم برای یادداشتم انتخاب کنم. این دفعه چیز خاصی پیدا نکرده بودم.

«یعنی غیرممکنه؟ اینکه نجیب‌زادهٔ اصیلی، عاشق زن زیبایی بشه که لایق و هم‌سطح اون نیست...؟ کاملاً غیرممکنه؟ اما چنین ازدواج‌هایی هر روز اتفاق می‌افته!»

برای قسمتیه که اما شک می‌کنه که جرج نایتلی هریت ر دوست داره.

یه دلیل دیگه که این کتاب ر انتخاب کردم اینه که (تقریبن) کتابهای کلاسیک ر نخوندم و بهترین فرصته که حداقل یکی بخونم.

دیگه چیز خاصی ندارم بگم، کتاب ساده و خوشخوان و دلپذیری بود.

https://taaghche.com/book/97151/%D8%A7%D9%85%D8%A7





چالش کتابخوانی طاقچهاماجین آستینطاقچهآبان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید