Mostafa F
Mostafa F
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

چالش کتاب‌خوانی طاقچه: تازه وارد

یه کتاب پلیسی شروع کردم بعد دیدم ژاپنیه، گفتم شاید به درد چالش هم بخوره.

ابن کتاب نوشته‌ی کیگو هیگاشینو، نویسنده‌ی ژاپنیه که قبلن ازش بدخواهی ر خونده بودم.

۱- در مورد داستان پلیسی هر چی بنویسم اسپویل می‌شه، پس اگه می‌خواید کتاب ر بخونید این نوشته ر نخونید.
۲- اسمهای ژاپنی هم سخته‌ها، آدم اگه حواسش نباشه یادش می‌ره کی به کیه.
فقط اسم کارآگاهه آسون بود، کاگا.

یک زن، مینکو میتسویی به قتل رسیده و پلیس سرنخ‌های مختلفی ر که پیدا کرده بررسی می‌کنه، در هر فصل یکی از سرنخ‌ها به یک نفر ربط داره و در خلال بررسی این سرنخ ما با خانواده و مسائل این نفر و ارتباطش به قربانی هم آشنا می‌شیم.

1- دختر مغازه کیک برنج فروشی

ساتوکو مریضه، تازه از بیمارستان مرخص شده، مامور بیمه میاد مغازه‌شون که مدارک بیمارستان ر برای کارهای بیمه از ساتوکو بگیره، کارت و بروشور بیمه‌ش تو خونه‌ی مقتول پیدا شده و پلیس بهش مظنونه. زمان‌بندی کارهایی که اون روز کرده و جاهایی که رفته با هم نمی‌خونه و اینجوری تبرئه می‌شه که چون بیماری اصلی ساتوکو ر نمیخواستن بهش بگن، از دکتر دو تا گواهی گرفته بودن، یکی ر قبلن فومیتاکا به تاکورا داده بوده و دومی ر اومده بود از ساتوکو بگیره.

۲- شاگرد رستوران ژاپنی

یکی از مدارکی که تو خونه‌ی مقتول پیدا شده بود، یه جعبه شیرینی بود. کاگا شیرینی ر ردیابی کرد و فهمید کی شیرینی ر خریده، شاگرد رستوران برای رییسش تایجی خریده بود، تایجی به زنش خیانت می‌کرده، شیرینی ر می‌ده به معشوقه‌ش، اونم چون شیرینی دوست نداشت می‌ده به همسایه‌ش که همون مقتوله.

۳- عروس مغازه چینی

این فصل درباره‌ی دعوای عروس و مادرشوهر و مرد منفعل سرگردان بین این دو تاست. این دو تا هی با هم اختلاف دارن و دعوا می‌کنن، پسره هم سعی می‌کنه بی‌طرف باشه، آخرش هم با هم کنار می‌آن. مقتول به مغازه اینا اومده بوده و چاپستیک می‌خواسته بخره اما اونی که می‌خواسته تموم کرده بودن، یه قیچی نو تو خونه‌ی مقتول بود که همین عروسه ازش خواسته بوده بخره.

۴- سگ ساعت فروشی

یه پیرمرد ساعت فروش هست که هر روز که می‌رفته پارک مینکو ر تو راه می‌دیده و با هم سلام علیک داشتن، مقتول توی یه ایمیل ناتمام به این پیرمرده اشاره کرده بوده. کارآگاه میاد سراغش. پیرمرده با ازدواج دخترش مخالف بوده اما وقتی می‌فهمه دخترش بارداره، می‌رفته معبد براش دعا می‌کرده. مینکو ر تو راه معبد دیده بوده نه تو راه پارک.

۵- فروشنده شیرینی فروشی

یه زن جوان توی این شیرینی فروشی هست که مینکو به خاطرش می‌اومده شیرینی می‌خریده. روزی که کشته شد هم اینجا بود و وقتی تلفنی با کسی حرف می‌زده میوکی صحبت‌هاش ر شنیده و فهمیده که کسی که زنگ زده بوده از تلفن عمومی تماس گرفته و انگار آشنا و صمیمی بوده.
تقریبا دو سال پیش پسر مینکو دانشگاه ر ول می‌کنه و می‌ره سراغ بازیگری تئاتر، به خاطر همین با پدرش دعوا می‌کنه و از خونه می‌ره و دیگه با پدر مادرش ارتباط نداشته. ۶ ماه قبل از اینکه به قتل برسه مینکو و پدره از هم طلاق می‌گیرن. مینکو پیش دوستش به کار مترجمی می‌پرداخته و چند ماه پیش ناگهان به این محله اومده بوده.
یکی از دوستان مینکو که بعدا رفته بوده خارج، توی خیابون ناگهان پسره ر با دوست‌دخترش دیده بوده و دیده بود که دختره رفته محل کارش که یه کافه‌ای بوده، به مینکو می‌گه، مینکو به خاطر پسرش میاد این محله و چون آدرس یک مقداری تغییر کرده میوکی ر با دوست‌دختر پسرش اشتباه می‌گیره. , و چون فکر می‌کرد پسرش قراره بچه‌دار بشه می‌خواست از شوهر سابقش شکایت کنه و پول بگبره ازش.

6- دوست مترجم

بعد از اینکه پسر مینکو از خونه رفت، مینکو تصمیم گرفته طلاق بگیره و مستقل بشه چون دیگه شوهرش ر دوست نداشت، بعد از اینکه طلاق گرفت دوستش تامیکو بهش کمک کرد که مشغول کار ترجمه بشه اما تامیکو با کسی دوست شد و می‌خواست بره خارج، مینکو از دستش ناراحت شده بود چون رو کمک تامیکو حساب کرده بود. روزی که به قتل رسید با تامیکو قرار ملاقات داشت اما تامیکو قرار ر یک ساعت عقب انداخته بود و تو همین یک ساعت مینکو به قتل رسید. به همین خاطر تامیکو عذاب وجدان گرفت و خودش ر مقصر می‌دونست.

7- رییس شرکت نظافتی

ناهیرو کیوسه که شوهر سابق مینکو ست یه شرکت خدمات نظافت داره، یه منشی جوان و زیبا تازگی استخدام کرده و همه فکر می‌کنن معشوقه‌شه، مینکو فکر میکنه ناهیرو قبل از طلاقشون با این منشی رابطه داشته و چون برای حمایت از پسرش پول لازم داره می‌خواد از ناهیرو شکایت کنه و پول نفقه‌ی بیشتری بگیره.

اما یوری معشوقه‌ی ناهیرو نیست که.

8- مشتری فروشگاه صنایع‌دستی

تو این فصل معلوم می‌شه آلت قتل بند فرفره‌ی سنتی ژاپنیه که از فروشگاه دزدیده شده.

9- کارآگاه نیهونباشی

دیگه بالاخره قاتل پیدا می‌شه و انگیزه‌ش معلوم می‌شه. بهتره نگم قاتل کی بود.

اول این فصل از دیدگاه وسوگی یک بار دیگه پرونده مرور می‌شه و همه‌ی جزئیات و معماها بررسی می‌شه، آخرشم که کاگا قاتل ر دستگیر می‌کنه. وسوگی هم یه نقش کوچیکی تو اعتراف‌گیری از قاتل داره.

در کل داستان خوبی بود و اگه پلیسی، جنایی دوست دارید اینم بخونید.

بر اساس کتابهای کیگو هیگاشینو فیلم و سریالهای متعددی ساخته شده و نمیدونم تازه وارد ر هم ساختن یا نه، اما سریال خوبی ازش در میاد و دوست دارم ببینمش.

در پایان بد نیست به نویسنده‌ی ژاپنی محبوبم هم اشاره کنم: کوبو آبه که بعضی از کتابهاش تو طاقچه هست.

https://taaghche.com/book/92234/%D8%AA%D8%A7%D8%B2%D9%87-%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF






چالش کتابخوانی طاقچهبهمنکیگو هیگاشینوتازه واردکاگا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید