سال 1380، از طریق یکی از دوستام که دانشگاه تهران درس میخوند با یک نشریه دانشجویی اصفهانی آشنا شدم و قرار شد مطلبی در مورد وبلاگ براشون تهیه کنم. سعی کردم وبلاگهای ایرانی رو پیدا کنم، با سلمان جریری و حسین درخشان از همین طریق آشنا شدم. یادمه تا سال بعدش نهایتا 800 تا وبلاگ فارسی بیشتر وجود نداشت.(با استفاده از بلاگر و با سختی زیاد اون رو فارسی سازی میکردن)
اون موقع من برنامه نویس جونیور (با 19 سال سن) در یک شرکت ایرانی-استرالیایی بودم. از نظر همکارام، وقت گذاشتن روی این مقاله کار بسیار بیهوده و حتی فراتر ازاون، وبلاگ نویسی کار خنده داری بود. مطلب رو تهیه کردم ولی چیزهایی که فهمیدم این بود که هدف وبلاگ در اون زمان، بیشتر درددل، خاطره نویسی و البته قرار و دورهمی و اینها بود. من اولین بلاگم رو در بلاگر ساختم ولی با کلی مشقت!
بعدا سرویسهای ایرانی هم اومد و من وبلاگ دوم رو در پرشین بلاگ ساختم ولی هیچ کدوم چیزی که من میخواستم نبود. من یه وبلاگ روی دامنه خودم میخواستم با کنترل محتوا توسط خودم که البته رسیدن به این موضوع 7 سال طول کشید. سال 1387 وبلاگ خودم روی دامنه خودم رو راه انداختم و هنوزم آپ است.
2 سال پیش با ویرگول از طریق این پست عالی آشنا شدم. مطمئن نبودم که این سرویس سرپا میمونه یا نه ولی موند. خیلی هم خوب موند.
دوست دارم در ویرگول نوشتن رو به صورت هدفمند ادامه بدم. هرچند هنوز وبلاگم میمونه برای لینک بیشتر شدن با اینجا.