Mostafa Kheirkhah
Mostafa Kheirkhah
خواندن ۱۷ دقیقه·۳ سال پیش

آیا بازاریابی شبکه ای واقعا حلال و قانونی است؟!

پاسخ کوتاه : بله! اگر درست و سالم انجام شود، هم کاملا حلال است و هم کاملا قانونی. اما اگر غلط و هرمی انجام شود، کاملا حرام است و غیرقانونی. پس شناخت دقیق بازاریابی شبکه ای بسیار مهم است.

پاسخ طولانی : با اینکه این شبهه خیلی قدیمی است و الان بخاطر افزایش آگاهی جامعه در مورد کسب و کارهای نوین بسیار کم مطرح می شود و وقتی هم مطرح می شود معمولا از سمت افراد بسیار شکاک است، اما این موضوع را از ۵ جنبه مختلف بررسی می کنیم. با اینکه مقاله واقعا کامل و جامع است، اما اگر هرجای مقاله را درست متوجه نشدید یا سوالی برایتان باقی ماند یا پیش آمد یا مایل بودید در یک شرکت سالم بازاریابی شبکه ای فعالیت کنید، به واتساپ نویسنده مقاله با شماره ۰۹۳۶۴۴۵۱۷۴۱ پیام بدهید. ضمنا هرجای متن مقاله که رنگ آن آبی بود، یعنی آن متن دارای لینک است.

مقاله را با حدیثی زیبا از امام علی (ع) شروع می کنیم :

حدیث امام علی (ع) درباره پندگیری
حدیث امام علی (ع) درباره پندگیری


قبل از هرچیزی و همین ابتدای مقاله باید بگوییم که دو موضوع را در ذهن خودتان از هم کاملا جدا کنید تا موضوعات را بهتر متوجه شوید :

الف) بازاریابی هرمی در شرکت های هرمی : نوعی از بازاریابی آسیب رسان که تمرکز آن روی جمع آوری پول های افراد و ایجاد یک هرم انسانی بدون یک فعالیت تولیدی و مفید است. چون محصول قابل فروش و ارزشمندی در آن ها وجود ندارد! که آن را صرفا برای خودش بخرند نه برای ورود به شرکت و طرح درآمدزایی آن! عنصر فروش هم در آنها وجود نداشته و اعضا به بهانه ها و اسامی مختلفی مثل حق عضویت، تمدید اشتراک، خدمات و... صرفا به هرم پول تزریق می کنند و این هرم تا زمانی پابرجاست که پول های جدید (اعضای جدید) وارد آن شوند وگرنه از هم می پاشد و نابود می شود. مدیران این شرکت ها از اشباع شدن می ترسند زیرا باعث فروپاشی آنهاست.

شرکت های پانزی که به اسم سرمایه گذاری و با پوشش آن فعالیت دارند هم دقیقا همینطور هستند ولی خیلی بدتر و وحشتناک تر چون سرمایه های مردم را جذب کرده اند و بحث سر چند میلیون تومان نیست. آنها ادعای سرمایه گذاری در بازار بورس بین الملل و ارزهای دیجیتال را داشته و می گویند که سود تضمینی ماهانه می دهند! حال جالب اینجاست که به مردم اروپا و آمریکا این پیشنهاد را نمی دهند که سود بانکی خیلی پایینی در حد چند درصد سالیانه دارند! و اکثر مخاطبانشان ایرانی هایی هستند که در ایران سود بانکی بالا در حد 20% سالیانه می گیرند! بله، کشورهای جهان سوم به علت ناآگاهی زیاد و خلأهای قانونی و عدم نظارت قوی و دقیق، بهشت کلاهبرداران است! فعالیت های هرمی و پانزی، از نظر ما حرام و غیرقانونی و غلط هستند.

لطفا درگیر اسامی و ظواهر یک شرکت نشوید! زیرا منظور از هرمی و پانزی، نوع فعالیت و کاری است که افراد در داخل شرکت ها انجام می دهند. شما باید با بررسی دقیق نوع فعالیت پی ببرید که هرمی هستند یا پانزی. ممکن است بگویند ما ریفرال (Referral) هستیم یا ما MiM هستیم یا ما هایپ (Hyip) هستیم یا ما اینوست (Invest) هستیم و... اما در عمل که دقت می کنید، متوجه می شوید که همان هرمی یا پانزی هستند! حالا در ابعاد کوچک یا بزرگ. معروف ترین شرکت هرمی در ایران، کیونت (گلد کوئست دهه هشتاد) است. اگر دقت کنید، این شرکت هرمی هم برای رد گم کنی در کشورها حتی اسمش را عوض کرده است! پس اصلا به اسامی توجه نکنید و فقط به نوع فعالیت دقت کنید که درست است یا خیر.

ب ) بازاریابی شبکه ای در شرکت های شبکه ای :

نوعی بازاریابی است که در آن افراد فعال در شبکه فروش، در حال توصیه محصولات باکیفیتی هستند که خودشان اول آنها را استفاده کرده و از کیفیت آن مطمئن هستند و واقعا ارزش فروش به خارج از شبکه را داشته و در نتیجه، مردم خارج از شبکه حاضرند آن محصولات را بخرند. همچنین اگر کسی خارج از شبکه فروش مایل بود که در فروش محصولات مشارکت کند، او هم می تواند از مزایای این فرصت برابر و عادلانه استفاده کند و یک مشاور فروش باشد. چنین کسب و کاری، از نظر ما یک کسب و کار حلال و قانونی و درست است.

مدیران شرکت های شبکه ای سالم ترسی از اشباع شدن ندارند و اتفاقا اگر بتوانند به مرحله اشباع در یک کشور برسند، یعنی برنامه بازاریابی خیلی خوبی داشتند و خیلی موفق بودند که توانسته اند کل بازار یک کشور را تصاحب کنند و تمام مردم آن کشور از محصولاتشان استفاده کنند.

یکی از راه های اصلی تشخیص هرمی بودن یا شبکه ای بودن یک شرکت که می توان به عنوان یک سنگ محک از آن استفاده کرد، این است که اگر فرض کنیم آن شرکت به مرحله اشباع رسیده و کسی نتواند همکار جدید یا مشتری جدید جذب کند، آیا از محصولاتی که خریده راضی است؟! آیا محصول دریافتی واقعا ارزش پول پرداختی را دارد؟! آیا مردم خارج از شرکت حاضرند آن را نه فقط یکبار بلکه چند بار در سال بخرند تا مطمئن شویم واقعا راضی هستند و بخاطر تعارف، اصرار، اجبار و... محصولی را نخریده اند؟! اگر پاسخ این سوالات منفی بود، یعنی متأسفانه چنین شرکتی یک شرکت هرمی است که به مردم و هرکسی که وارد آن شود ضرر می زند، حتی اگر اسم و مجوز شبکه ای هم داشته باشد! و باید سریعا آن را به کمیته نظارت بر بازاریابی شبکه ای اطلاع داد تا جلوی آن را بگیرند. این کمیته از نمایندگانی از وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی، وزارت صمت و... تشکیل شده است و بر فعالیت شرکت های شبکه ای که مجوز گرفته اند، نظارت می کند تا تخلفی نکنند.

حال در ادامه به بررسی آن ۵ جنبه ای که در مورد مشروعیت بازاریابی شبکه ای گفته شد، می پردازیم :

۱- جنبه قانونی بازاریابی شبکه ای : مطمئن باشید که به هیچ کسب و کار حرامی در جمهوری اسلامی ایران مجوز و پروانه کسب داده نمی شود، آن هم با سخت گیری ها و محدودیت های زیاد داخل ایران! پس مطمئن باشید که شورای نگهبان با 6 فقیه جامع الشرایط منتخب رهبری و 6 حقوقدان منتخب رئیس قوه قضاییه که ایشان هم منتخب رهبری هستند، اشتباه نمی کنند و قطعا نکاتی را می دانند که خیلی ها نمی دانند. شورای نگهبان در پاسخ به سوال از آنها در مورد شرعی بودن این تجارت، می گویند این تجارت فی نفسه خلاف شرع شناخته نشد. قطعا مقام معظم رهبری اشتباه نمی کنند و قطعا ایشان بخاطر موقعیت سیاسی حساسی که دارند، اطلاعات بیشتری از خیلی ها داشته و به موضوعات مختلف روز اشراف دارند و در پاسخ سوال از ایشان در مورد مشروعیت این تجارت، می گویند که اگر این تجارت مورد تأیید شورای نگهبان باشد، فی نفسه اشکال ندارد. حال می بینیم که عده ای ناآگاه برای جذب مخاطب و فالور، کاسه داغ تر از آش می شوند و ساز مخالف می زنند و در مقابل نظر شورای نگهبان و مقام معظم رهبری می ایستند. متأسفانه عده ای ناآگاه تر هم که به آنها توجه می کنند و به آنها اعتبار می دهند!

نظر مقام معظم رهبری درباره بازاریابی شبکه ای
نظر مقام معظم رهبری درباره بازاریابی شبکه ای
نظر شورای نگهبان درباره بازاریابی شبکه ای
نظر شورای نگهبان درباره بازاریابی شبکه ای
آیین نامه بازاریابی شبکه ای ماده ب و ج
آیین نامه بازاریابی شبکه ای ماده ب و ج
بازاریابی شبکه ای در سایت رسمی شورای نگهبان
بازاریابی شبکه ای در سایت رسمی شورای نگهبان


۲- جنبه علمی بازاریابی شبکه ای : این تجارت قدمت نزدیک به ۱۰۰ سال در دنیا داشته و تجارت امروز و دیروز یا امسال و پارسال نیست! ? کتاب های بسیار زیادی در مورد آن نوشته شده و اقتصاد دانان بزرگی در محافل علمی دنیا و در کتاب هایشان در مورد آن صحبت کرده اند. این تجارت آنقدر برای کشورهای پیشرفته مفید بوده که رئیس جمهور آمریکا آقای بیل کلینتون یا ثروتمندترین شخص دنیا برای سالیان طولانی یعنی آقای بیل گیتس، در مورد آن اظهار نظر کرده اند. البته که کمیسیون تجارت فدرال آمریکا (FTC) هم شرکت های هرمی را مانند ایران و خیلی از کشورهای دیگر، غیرقانونی می داند و آنها را از شرکت های بازاریابی شبکه ای جدا می کند و تا کنون بارها از شرکت های هرمی نیز جریمه های چندین میلیون دلاری گرفته اند. بله آنها هم دغدغه مردم و حکومت خود را دارند!

نظر آقای بیل کلینتون درباره بازاریابی شبکه ای
نظر آقای بیل کلینتون درباره بازاریابی شبکه ای
نظر آقای بیل گیتس درباره بازاریابی شبکه ای
نظر آقای بیل گیتس درباره بازاریابی شبکه ای
نظر آقای اینشتین درباره  قدرت تصاعد
نظر آقای اینشتین درباره قدرت تصاعد


۳- جنبه شرعی بازاریابی شبکه ای : علت اختلاف نظرها در مورد مشروعیت این کسب و کار در بین مراجع محترم تقلید، بخاطر برداشت های متفاوت از این کسب و کار و همچنین تفسیر متفاوت در بعضی از موضوعات فقهی است. البته اینکه ابتدا نسخه تقلبی این کسب و کار یعنی شرکت های هرمی در دهه هفتاد و هشتاد شمسی وارد ایران شدند هم در این اختلاف نظرها، بی تأثیر و بی ارتباط نیست. مسئله اصلی فقهی که در بین افراد مذهبی در مورد آن بحث می شود، قاعده اکل مال به باطل است و دو دیدگاه رایج در مورد آن وجود دارد.

الف) دیدگاه اول : اکل مال به باطل را به خوردن مال دیگران بدون کار خاصی و به عبارتی مفت خوری تعبیر کرده اند، که به نظر ما یک دیدگاه از روی ناآگاهی است. زیرا کار کردن یا کار نکردن ملاک نیست، بلکه اینکه چه کاری انجام می شود ملاک است.

ب) دیدگاه دوم : اکل مال به باطل را به خوردن مال دیگران با کارهای حرام و غلط تعبیر کرده اند، که به نظر ما یک دیدگاه منطقی و درست است.

به عبارتی افراد مذهبی سر معنا و تفسیر کلمه "باطل" اختلاف نظر دارند که در ادامه با بررسی سایر جنبه ها متوجه می شویم که چرا و کدام دیدگاه درست است و کدام یک غلط.

دیدگاه اول حتی این موضوع که شما از کسانی که غیرمستقیم از فعالیت آنها در تیم خودتان سود می کنید را هم حرام می داند و دیدگاهشان همان دیدگاه سنتی پول درآوردن فقط از زور بازو است و فقط همان را حلال می دانند! به نفس کار هم توجهی ندارند که آیا فعالیت حلال و درستی مثل اشتغال زایی و تولید و فروش کالای باکیفیت ایرانی توسط شرکت و تیم شما در شرایط تحریم و تورم و بیکاری در حال انجام است یا خیر! این افراد متأسفانه از مفهوم سیستم سازی در کسب و کار اطلاعی ندارند.

اما دیدگاه دوم سیستم سازی را قبول دارد و برایش این مهم است که در عمل واقعا چه کاری انجام می شود و آیا فعالیت سالم است یا ناسالم. در صورتی که تیم کاری شما فعالیت باطل و آسیب زا و غیرمولد و حرامی انجام دهند، چون فعالیت باطل و حرامی در حال انجام است و شما هم از آن فعالیت باطل و حرام درآمد دارید، پس درآمدتان حرام است که نظر ما هم در مورد قاعده اکل مال به باطل همین است. مثلا فعالیت های باطل و حرامی که در یک شرکت هرمی انجام می شود، ضرر زدن به دیگران از طریق بازی با پول (Money Game) است که همان جیب به جیب کردن بوده و درآمدها صرفا از حق عضویت هاست که در نهایت عده زیادی ضرر می کنند چون حق عضویت را داده اند ولی نمی توانند کسی را عضو کنند تا پول خود را زنده کنند. حالا از آن طرف اگر فعالیت سالم و مفیدی در تیم و شبکه و شرکت شما انجام می شود که واقعا به کسی ضرر نمی رساند و حتی سود هم می رساند، مانند اشتغال زایی و تولید کالای باکیفیت ایرانی توسط شرکت و توزیع و بازاریابی آن کالاها توسط شما و تیم شما آن هم تحت مجوز و نظارت دولت جمهوری اسلامی ایران، درآمد شما از فروش این کالاها توسط شما و تیم شما و شرکت شما حلال و درست است. کسانی که این دیدگاه منصفانه و منطقی را دارند، می گویند که قاعده ای به نام قاعده لا ضرر در اسلام وجود دارد که می گوید "لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام" یعنی ضرر دیدن و ضرر رساندن در اسلام وجود ندارد و اگر در هر کسب و کاری ضرری برای کسی وجود داشته باشد، آن کسب و کار حرام است و در غیر این صورت، آن کسب و کار حلال است. پس اگر واقعا در شرکت شما فعالیت تولیدی وجود دارد و اگر واقعا فروش کالای باکیفیت ایرانی انجام می دهید و همچنین واقعا برای هیچ کسی ضرری وجود ندارد، پس فعالیت شما یک فعالیت حلال و درست و سالم است و می توانید با خیال راحت کارتان را انجام دهید.

آیه گناه بودن بعضی از گمان ها
آیه گناه بودن بعضی از گمان ها


4- جنبه تجاری بازاریابی شبکه ای : از نظر اصول تجارت و کسب و کار هم که به این قضیه نگاه می کنیم، متوجه می شویم که آن دیدگاه دوم درست است. زیرا کسب و کارها و فعالیت های زیادی را می بینیم که در آن ها شخص بخاطر "سیستم سازی"، کار خاصی انجام نمی دهد و از فعالیت های غیرمستقیم دیگران سود می برد. اما آیا این افراد هم مفت خور هستند و درآمدشان حرام است؟! و چون خودشان کار خاصی نمی کنند، آیا اکل مال به باطل می کنند؟! مثلا آیا درآمد مدیران تاکسی های اینترنتی حرام است که از محل فعالیت کل مسافران و راننده هایی که دیگر مسافران و راننده ها به شرکت آنها معرفی کرده اند، "بدون کار خاصی" بیشترین درآمدها را دارند؟! یا مدیران سایر شرکت ها و کارخانه هایی که کارمندها و کارگرهای زیادی برای آنها کار می کنند و خودشان "بدون کار خاصی" از فعالیت آنها درآمد دارند؟! یا کسانی که یکبار کتاب یا فیلم یا برنامه ای و... را ساخته اند و بارها از محل فروش آن "بدون کار خاصی" درآمد دارند؟! یا کسانی که یکبار سرمایه گذاری انجام داده اند و یکسری خانه، ملک، خودرو، سکه، طلا، سهام، ارز دیجیتال و غیر دیجیتال و... خریده اند و از نگهداری و همچنین اجاره دادن آنها "بدون کار خاصی" درآمد دارند و سود می کنند؟! پس همانطور که می بینید، صرف فعالیت نداشتن و درآمدزایی و کسب سود که همان درآمد غیرفعال یا انفعالی باشد، هیچ مشکلی ندارد و حلال و درست است وگرنه همه این فعالیت ها باید حرام می بودند! چون صاحبین آنها "بدون کار زیاد و خاصی" سودهای زیادی می کنند و درآمد زیادی کسب می کنند! اما چرا سود و درآمدشان حرام نیست و حلال است؟! بله چون فعالیتشان صحیح و سالم است و مطابق قاعده لا ضرر به کسی ضرر نمی رساند و حتی به دیگران به اندازه فعالیتشان و تأثیرشان، سود هم می رساند. پس همانطور که در بررسی جنبه تجاری بازاریابی شبکه ای دیدیم، دیدگاه دوم در جنبه شرعی درست است و دیدگاه اول غلط بوده و رد می شود.

حدیث امام حسن (ع) درباره کار و عبادت
حدیث امام حسن (ع) درباره کار و عبادت


5- جنبه انسانی بازاریابی شبکه ای : همانطور که گفته شد، یکی از مهم ترین اصول سالم بودن یک فعالیت چه در اسلام و چه در آمریکا، این موضوع است که برای انسان ها ضرری نداشته باشد و اگر سود سالمی داشته باشد(سود بدون ضرر برای دیگران)، اتفاقا خیلی هم خوب است. کسانی که دیدگاه اول را دارند، هیچ کدام کسب و کار بازاریابی شبکه ای را در یک "شرکت سالم" و همچنین "در عمل" انجام نداده اند و متأسفانه از اصول تجارت و سایر کسب و کارها و بیزینس مدل ها و سیستم سازی و... هم به اندازه کافی اطلاعات و آگاهی ندارند وگرنه هیچوقت در حق این کسب و کار ظلم نمی کردند و چنین دیدگاهی نمی داشتند. زیرا در عمل متوجه می شدند آنطور که قبلا مطمئن و با ایمان می گفتند که افراد فعال در این تجارت کار خاصی انجام نمی دهند و پول در می آورند هم نیست و واقعا باید کار کرد! باید واقعا در ابتدا کار زیادی انجام بدهید و اتفاقا در اوایل کار بخاطر ذات درآمدزایی رسوبی و انفعالی، درآمد خاصی هم نخواهید داشت! سپس به مرور زمان و با پیشرفت تیم شما، درآمد شما زیاد شده و از حجم کارتان کم می شود. مانند کسی که یک باغ پسته را ایجاد می کند یا می خواهد یک ساختمان چند طبقه بزرگ را بسازد. منتقدان دیدگاه اول حتی نمی دانند که در تجارت مقدس بازاریابی شبکه ای، قاعده بسیار مهمی به نام "دوپلیکیت" وجود دارد زیرا هیچوقت این کار را در عمل انجام نداده اند! قاعده دوپلیکیت یا همان تکثیر می گوید چون شما راهبر و الگوی دیگران در تیم خودتان هستید، پس هر کار درستی انجام بدهید (نه اینکه شعارش را بدهید!)، همان کار درست در تیم شما تکثیر می شود و از آن سود می کنید. هر کار غلطی هم انجام بدهید، همان کار غلط در تیم شما تکثیر می شود و از آن ضرر می کنید. پس به نفع شماست و مجبورید که با پارادایم شیفت (که این موضوع را هم نمی دانند!)، اول خودتان درست شوید تا بعد دیگران با دیدن تغییرات مثبت شما درست شوند و در نهایت همگی باهم کارهای درست را انجام بدهید تا درست ها تکثیر شوند و همگی با هم رشد و سود کنید. این افراد حتی از "رابطه برد - برد" در این تجارت هم چیزی نمی دانند! نمی دانند که شما در این تجارت مجبورید چه بخواهید و چه نخواهید، به دیگران کمک کنید و دستشان را بگیرید بدون اینکه مثل بقیه کسب و کارها اول از آنها پولی گرفته باشید! بله این تجارت به این دلیل مقدس است چون واقعا در عمل (و نه فقط حرف!) به شما می آموزد که باید به رایگان به دیگران کمک کنید تا باهم موفق شوید. حال عده ای تغییر کرده و این اصل زیبا را قبول می کنند و عده ای که نگرش کاسبی دارند، نمی توانند تغییر کنند و برایشان سخت است که رایگان به دیگران کمک کنند. منتقدان این موضوع را درک نکرده اند که در این تجارت مقدس باید اول از خودت بگذری و به موفقیت دیگران کمک کنی تا بتوانی خودت موفق شوی، وگرنه هیچوقت در این تجارت رنگ موفقیت را نخواهی دید. آنها صرفا فکر می کنند که بالایی ها برده اند و پایینی ها باخته اند که یعنی رابطه برد - باخت! در صورتی که اگر واقعا کار کرده بودند، متوجه می شدند که بالا و پایینی وجود ندارد و همه حامی یکدیگرند. آنها حتی به این موضوع فکر نکرده اند که اصلا اگر آن به قول خودشان پایینی ها بخواهند ببازند و حمایت نشوند که تیم بزرگ نمی شود و همان ها هم می روند! همانطور که می بینید، این ها قضاوت های سطحی و ظاهری و ناآگاهانه ای هستند که آن به ظاهر منتقدان مرتکب می شوند، آن هم صرفا بخاطر انجام ندادن این تجارت مقدس توسط آنها در یک "شرکت سالم" بازاریابی شبکه ای تا به شناخت دقیق و درک کامل آن برسند نه فقط قضاوت های سطحی از روی ظاهر! یا از روی نظرات کسانی که آنها هم معلوم نیست واقعا کار کرده اند یا نه و اگر کار کرده اند آیا در یک شرکت سالم و درست کار کرده اند یا نه! وگرنه واقعا هیچوقت اینطور قضاوت ها و دیدگاه هایی نمی داشتند و بابت توهین ها و تهمت هایی که بخاطر ناآگاهی خودشان به فعالین این کسب و کار در شرکت های سالم زدند و قضاوت های نابجایی که داشتند، از خداوند طلب توبه و آمرزش می کردند تا خداوند از گناه آنها بگذرد.

حدیث امام علی (ع) درباره عذرخواهی
حدیث امام علی (ع) درباره عذرخواهی

تفاوت دیدگاه ها در مورد یک موضوع ثابت
تفاوت دیدگاه ها در مورد یک موضوع ثابت


در پایان، ما هم قبول داریم که بخاطر عدم آموزش و فرهنگ سازی درست و مستمر و همچنین عدم نظارت قوی در بازاریابی شبکه ای ایران، شاید خیلی از شرکت های فعال در این حوزه غلط یا نادرست کار می کنند و از مجوزی که دارند، از اعتمادی که به آنها شده است و از همه مهم تر از اصول پاک و مقدس این تجارت به نفع خودشان سوء استفاده و سودجویی می کنند. از این بابت به منتقدان حق می دهیم که نقد سازنده (نه تخریبی!) داشته باشند و سعی کنند شرکت های هرمی و پانزی را گزارش داده و معرفی کنند ولی باید بازاریابی شبکه ای سالم را هم با همه مزایایش تبلیغ کنند و ترویج دهند تا مخاطب گمراه نشود، نه اینکه همه چیز را بکوبند چون سودشان در کوبیدن و مخالفت و تمسخر است! اینکه بخاطر یکسری شرکت پشه ای و زیرزمینی و غیرقانونی و بخاطر مدیران سودجو و دزد و حرام خورشان که هیچ حرمتی برای هیچ چیزی قائل نیستند، بخواهیم کلیت این تجارت مقدس و کسب و کار شرکت های سالم را زیر سوال ببریم، واقعا در حق آنها ظلم و ناحقی کرده ایم. این کار مثل این است که بخاطر داعش بخواهیم کلیت دین اسلام و مذاهبش را زیر سوال ببریم و بگوییم چون آنها هم موقع سر بریدن قرآن می خواندند و شعارهای اسلامی می دادند، پس اسلام و قرآن درست نیست چون آنها هم مسلمان بودند! اما آیا واقعا آنها مسلمان بودند؟! واضح است که آنها بویی از انسانیت هم نبرده بودند چه برسد به اسلام! قضاوت های سطحی و از روی ظاهر متأسفانه اینگونه هستند. پس بیایید به قضایا درست نگاه کنیم و بین ابزارها و نحوه استفاده از ابزارها توسط عده ای تفاوت قائل شویم و چون عده ای از یک ابزار درست استفاده نکرده اند، خود آن ابزار را نکوبیم بلکه آن افراد متخلف را مجازات کنیم، زیرا با چاقو هم می توان سر یک انسان را برید و با افتخار در خیابان ها چرخاند و هم می توان برای یک مادر مریض میوه پوست گرفت تا حالش بهتر شود. بله مشکل از ابزار نیست، بلکه مشکل از اشخاصی است که از یک ابزار استفاده می کنند و اگر بخواهیم عمیق تر به قضیه نگاه کنیم، مشکل از خود ماست که چنین اشخاصی در دل این جامعه و کشور اینطور تربیت شدند و متأسفانه به آنها اجازه فعالیت هم داده شده است...
در پایان اگر باز هم سوال و ابهامی برایتان باقی ماند یا پیش آمد یا مایل بودید در یک شرکت سالم بازاریابی شبکه ای فعالیت کنید، به واتساپ نویسنده مقاله با شماره ۰۹۳۶۴۴۵۱۷۴۱ پیام بدهید.
شرکت های هرمیمشروعیت بازاریابی شبکه ایقانونی بودن بازاریابی شبکه ایآیا نتورک مارکتینگ حلال است؟بازاریابی شبکه ای سالم
ما در تیم معجزه با تکیه بر اصول و ابزارهای حرفه ای، به شما کمک می کنیم که از طریق قدرت اینترنت به درآمدهای باورنکردنی برسید. شماره تماس : 09364451741
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید