*با سلام و عرض وقت بخیر. لطفا کمی دربارهی خودتان و دوران دانشجویی برایمان بگویید.
زارع هستم، 32 سال سن دارم و مادر سه فرزند هستم. پسر بزرگترم آقا محمدحسین حدودا 8 سال دارند و دو پسر کوچکترم، دوقولوها، 4ساله هستند. در سن 21 سالگی، در سال چهارم دورهی لیسانس، ازدواج کردم و همسرم هم دانشجو بودند و اصطلاحا ازدواجمان در فرم ازدواج دانشجویی بود.
سال 1385 با انتخاب رشته مهندسی عمران وارد دانشگاه شریف شدم. بعد از دوره لیسانس به علت اینکه معدل خوبی داشتم و امکان ورود به مقطع ارشد بدون کنکور فراهم بود، از طریق استعدادهای درخشان وارد مقطع ارشد در همان دانشکده شدم. دوره ارشد را در 4ترم به پایان رساندم و بعد از دفاع، به لطف خدا باردار شدم و پسر اولم آقا محمدحسین را خدا به ما در آبان 92 هدیه کرد. در اسفند 92 کنکور دکتری دادم و در دانشگاه شریف با رتبه اول مصاحبه پذیرفته شدم. ورود به دورهی دکتری با یک پسر تقریبا یکساله بود و چون محمدحسین سنش کم بود و تمایلی به گذاشتن محمدحسین در مهد نداشتم، سال اول دکتری سخت گذشت و به کمک خانواده، خصوصا مادر و مادر همسرم، طی شد. اما سال دوم، کلاس درس نداشتم و فقط جلسه و کارهای پایاننامه بود که خیلی راحتتر انجام شد.
*بهنظر شما مشکلات و دغدغههای یک خانم دانشجو، خصوصا در دانشگاه شریف چه چیزهایی است؟
به صورت کلی و نه صرفا برای دانشگاه شریف بخواهیم در مورد این موضوع صحبت کنیم، واقعیت این است که خانمهای دانشجو یکسری معضلات و مشکلاتی-علی رغم تمرکز و فعالیت یکسری کارگروهها برای رفع آنها-دارند.
مهمترین این مشکلات، عدم هماهنگی و تطبیق وظایف خانم در خارج از دانشگاه با وظایف دانشجویی آنها است که این قضیه در دانشگاههای سراسری به علت فشار درسی بیشتر، پررنگتر است. در دانشگاههای سطح یک شاهد آن هستیم که به دلیل حجم کارها و فعالیتهای آموزشی سنگین، خانمها کمتر در سنین پایین علاقهمند به ازدواج و تشکیل خانواده و مادرشدن میباشند. این موضوع در مورد نقش آفرینی اجتماعی و سیاسی هم وجود دارد. اگرچه نمونههای زیادی هم وجود دارد که این دوکار را با هم به خوبی انجام دادهاند و کار نشدنی هم نبودهاست.
اگر بخواهم از این مشکلات مثالی بزنم، مثلا اینکه ممکن است با مرخصی برای دوران بارداری و یا پس از زایمان موافقت بشود اما وقتی درس پس از دوران مرخصی اخذ میشود، یک فشار عظیمی به مادر وارد میکند که همراه با یک نوزاد قرار است باقیماندهی تحصیل خود را ادامه بدهد که این موضوع در تحصیلات تکمیلی پررنگتر است و باید استاد و دانشگاه این را بپذیرند که دانشجو اساسا خانواده و وظایف دیگری هم دارد و اینگونه نیست که تنها وظیفهی او درس خواندن باشد. اگر بخواهیم آن الگوی ایده ال را در مبانی قرآن و عترت و اندیشهی امام و رهبری پیدا بکنیم، الگوی برگزیدهی زن اینگونه نیست که سالهای زیادی درپی دانش باشد، هرچند بسیار ارزنده است و خودم هم این موضوع را تایید میکنم، اما بحث اینجا است که با شناسایی وضعیت موجود یک راه حل بینابینی درنظر بگیریم که کمک کننده و تسهیلگر برای خانمها باشد و موجب توانمندکردن آنها بشود و لازمهی آن، این است که دانشگاه به خانمها دید چند بعدی داشته باشند. ما دراینجا لازم نیست تفکیک جنسیتی بکنیم، درواقع نیاز داریم زنان و مردان چندبعدی در دانشگاه تربیت بکنیم که برای رسیدن به این نگاه چندبعدی نیاز به گفتمانسازی داریم. کارهای خوبی به لطف خدا در این زمینه انجام گرفته، منتها کار مشکل و پرهزینهای است که بین اندیشههای اسلامی و اندیشههای علمی همگرایی ایجاد کنیم تا بتوانیم الگوی مناسبی بدست آوریم.
*وظیفه دولت، خصوصا وزارت علوم، در قبال خانمهای دانشجو و هیات علمی چیست؟ انتظارات متقابل دولت و سیستم حکمرانی را چه میدانید؟
در ارتباط با خانمهای دانشجو نیاز به حمایتهای بیشتری داریم. ما در دانشگاه شریف یک مهد نسبتا استاندارد، پیش از کرونا نداشتیم، درحالیکه جمعیت زیادی از مادران دانشجو تمایل داشتند از این فضا استفاده بکنند.
در مورد خانمهای هیات علمی هم، ساعت حضورشان در دانشگاه نیاز به تغییر دارد. این بدان معنا نیست که کار کمتری را انتظار داشته باشیم، که من این را قبول ندارم. همانطور که دوران کرونا این را بهخوبی به ما نشان داد که میتوان بسیاری از کارها را در منزل و به صورت آنلاین پیگیری کرد؛ اگر فرم کاری را بپذیریم که میتواند تغییر بکند درحالیکه سطح کیفیت افت نکند، خانم میتواند ساعات قابل قبولی را در کنار همسر و فرزندان خود باشد. لازم به ذکر است که بخشی از حضور، بخش مفیدی است و نمیتوان آن را انکار کرد و صحبت من آن نیست که کلا حضور خانمها حذف بشود ولی اینکه بشود صورت و فرم کار را تغییر داد بسیار مفید خواهد بود.
در شروع بحث هیات علمی، متاسفانه به هیچ عنوان یک نگاه متفاوت و نه ویژه، نسبت به آقایان، وجود ندارد و در استخدام خانمها نقش مادری و همسری را نقطه ضعف طلقی میکنند. امری که بنده در تمامی مسیرم از مصاحبهی دکتری تا مصاحبهی کاری برای هیات علمی به چشم دیدهام. این برای جامعهی اسلامی که مادری نقش و جایگاه والایی دارد و حتی افتخاری هم هست، نامطلوب است. البته که این نگاه عمومیت ندارد ولی عینیت دارد و من علاوه بر خودم، مثالهایی از اطرافیان دیدهام که در مصاحبههای کاری و دکتری این مورد سوال میشود. کمااینکه مادران با توجه به نقش مادری و مسئولیت پذیریشان، اتفاقا کارهای حرفهایشان را بهتر انجام میدهند، یعنی تلاش میکنند به بهترین شکل ممکن آن کار را انجام بدهند درحالیکه ممکن است کارها با زمان بیشتری و با تامل بیشتری انجام بشود ولی کیفیت و خروجی کار قابل قبول است.
در اینجا وقتی یک نگاه رقابتی بین خانم و آقا شکل میگیرد این یک نقطهی قوت باید طلقی بشود، درحالیکه درنظر نمیگیرند یک خانم با همهی سختیهای موجود به آن نقطه رسیدهاست. شما درنظر بگیرید اگر تعداد مقالات و تجربههای کاری و معدل قیاس بشود کامل با آقا برابری میکند ولی بعد از آن میگویند چون مادر هستی و نمیتوانی بهخوبی به حرفهی خود بپردازی، پس ما گزینهای را انتخاب میکنیم که یا مجرد است و یا آقا را انتخاب میکنیم.
*به نظر شما وضعیت به کارگیری زنان در نقشهای راهبردی کشور چگونه است؟ خلا حضور زنان بیشتر کجا حس میشود؟
متاسفانه در کشور ایران این نکته پررنگ نیست و در مناسبات دولتی، بخش قانونگذاری، رئوس مدیریتی کشور و کابینه دولتها، میبینیم تعداد خانمها بسیار کم بودهاست. در جامعهای که ادعا میکند رهرو خانم فاطمه زهرا(س) و حضرت زینب(س) است، شاید این مسیر درستی نباشد. با قرارگرفتن خانمها در این شغلها و مسئولیتها این پیام مخابره میشود که این نظام توانستهاست خانمها را در بستر این جامعه پرورش بدهد و خانمها توانستهاند به این جایگاه علمی-مدیریتی برسند در عین حال که توانستهاند در خانواده هم بهخوبی نقشآفرینی کنند. ما در رسانهها این موضوع را در کشورهای دیگر مشاهدهکردهایم و میبینیم که چقدر تبلیغ آن را میکنند. اگر یک نمایندهی خانم مجلس در صحن علنی مجلس با نوزاد خود حاضر میشود و یا همراه با فرزند خود در جلسه رسمی هیات دولت حضور پیدا میکند، میبینیم چقدر مورد توجه همگان قرار میگیرد.
*نقش زنان در حکمرانی چه بایدها و نبایدهایی دارد؟
معتقدم برای یک خانم مطلوب نیست که با وجود نقش مادری و همسری، بخواهد سفرهای کاری متعدد و یا ماموریتهای طولانی مدت برود. با وجود آنکه همسرم آزادی کامل را در زمینهی شغل به بنده دادهاند اما میدانم باید چارچوبی را رعایت کرد و همچنین مشاغلی با فشار کاری بالا و کاملا مردانه، شاید مناسب نباشند و یا در ارتباط با موانع ساعات کاری و یا جلساتی که در زمانهای غیر از طول روز بخواهد انجام بشود که این کار را سخت میکند. اما در بخشهای مدیریتی و سیاستگذاریها حضور زنان میتواند کارآمد باشد.
*به نظر شما آیا اساتید خانم دچار روحیه مردانه میشوند؟
من در طول این چند سال تدریس بواسطهی ارتباط با دانشجویانم، میتوانم بگویم اصلا دچار این روحیه نشدهام. چون احساس میکنم معلمی یکی از بهترین کارهایی است که با روحیهی یک خانم قابل تطبیق است و آسیب زننده نیست. منتها اگر خانم بخواهد پروژههای زیادی مرتبط با صنعت بگیرد، اگر از یک مقیاس قابل قبول خارج بشود و تحت فشار کاری زیادی قرار بگیرد و در فضای صنعتی و تجاری باشد، ممکن است به مرور نقش زنانگی و مادرانگیشان تحت تاثیر قرار بگیرد. هرچند افرادی هستند که با وجود این شرایط باز توانستهاند روحیه زنانه و ظرافتهای مادری خود را حفظ کنند، اما شرایط به تبع برایشان سختتر است. شغلی به جز معلمی و استادی خارج از دانشگاه که نیاز نباشد شبانهروز و تحت فشار بالا درگیرکار خود باشید، به هیچ عنوان به روحیهی مردانه نزدیک نمیشود.
*باتشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
مصاحبه گیرنده: فاطمه موذنی/ 97 مهندسی شیمی
مصاحبه شونده: دکتر مریم زارع/ استاد دانشکده عمران