مصطفی صفری
مصطفی صفری
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

در رد و تمنای شوآف!

پیش از هر چیز بر خود واجب می دانم تا اعلام نمایم نوشته ذیل فاقد اعتبار علمی بوده و تلفیقی از افکار شخصی بنده و چند جست و جوی محدود در گوگل است. فلذا به هیچ عنوان قابل استناد نبوده و قضاوت درباره صحت یا عدم صحت آن را به خواننده می سپارم.

در رد و تمنای شوآف
در رد و تمنای شوآف

شوآف یعنی چه؟

برای تعریف شوآف به گوگل پناه بردم و بهترین تعریف را در سایت یعنی چه یافتم؛ شوآف اصطلاحی است برگرفته از عبارت انگلیسی Show off که به معنای خودنمایی کردن، پُز دادن، قمپز درکردن و لاف‌زدن به منظور جلب توجه می‌باشد.


شوآف؛ خوب یا بد؟

شوآف نیز مانند هر پدیده دیگری در این جهان یک حقیقت خاکستری است. به خودی خود نه می تواند بد باشد و نه خوب. نه می توان آن را رذیلت اخلاقی نامید و نه فضیلت. پس بهتر است نگاهی تمثیلی به آن بیاندازیم.


شوآفِ خوب

مثال شماره 1: موقعیتی را در نظر بگیرید که شما می بایست در یک جلسه مهم کاری با کارفرما شرکت کنید، جلسه ای که اگر همه چیز خوب پیش برود، یک قرارداد کاری به ارزش 2 تا 3 میلیارد تومان در آن منعقد خواهد شد. این موضوع غیر قابل انکار است که در چنین جلساتی کارفرما علاوه بر پروپوزال شما و نحوه دفاعتان از پروپوزال پیشنهادی به فاکتورهای دیگری نیز توجه می کند تا بتواند در کمترین زمان ممکن به بهترین شناخت از شما برسد. در چنین موقعیت هایی مطمئن باشید سوئیچ خودروی شما، مدل تلفن همراهتان، برند ساعت مچی دستتان و کت و شلوار تنتان اولین مواردی هستند که نظر کارفرما را به جهت اعتبارسنجی وجاهت مالی شما برای اخذ چنین پروژه ای جلب می کنند. پس لازم است تا حد ممکن در این موارد شوآف کنید.

همانطور که در این مثال مشاهده کردیم، موقعیت هایی وجود دارد که شوآف می تواند به فرآیند اعتماد سازی کمک کند. البته در چنین مواردی نیز بعضی از افراد به سمت شوآف غیر واقعی می روند که امری کاملا غیر اخلاقی است.


شوآفِ بد

مثال شماره 2: اینستاگرام، استوری پشت فرمان به صورتی که مارک کمپانی سازنده خودرو روی فرمان در بهترین و واضح ترین قسمت صفحه موبایل قرار بگیرد!

مثال شماره 3: توئیتر، توئیت کردن تصوری تحت عنوان محتویات جیب من، در حالی که یک سمت تصویر را سوئیچ فلان ماشین میلیاردی اِشغال کرده است و سمت دیگر آن را آخرین مدل آیفون.

این ها دم دستی ترین مثال ها برای بیان مفهوم شوآف بد بودند. البته مثال ها در این زمینه فراوان است و برخی از شوآف ها را می توان "شوآف مالِ غیر" نامید که البته به دلیل دروغین بودن چنین شوآف هایی از بیان آن صرف نظر کرده ام. چرا که دروغ رذیلت است حتی اگه منجر به خلق یک فضیلت شود!

دروغ رذیلت است حتی اگه منجر به خلق یک فضیلت شود!

شوآف بکنم یا نه؟!

من نه جامعه شناس هستم و نه متفکر و ایده پرداز. آنچه از من بر می آمد، بیان و مقایسه مصداقی آنچه بود که برای خودم با "شوآفِ خوب" و "شوآفِ بد" نام گذاری کرده بودم. آنچه که من به آن می اندیشم این است که احساس نیاز به شوآف کردن را می توان در کنار خصایص غریضی انسان ها قرار داد که در برخی سر به فلک کشیده و در برخی تقریبا خاموش است و البته بیشتر ما در اطراف میانگین این طیف قرار داریم. پس اگر احساس نیاز به شوآف کردن را به عنوان یک مفهوم خاکستری بپذیریم، چه بهتر است ارضای آن را به موقعیت های درست و پربازده موکول کنیم و این احساس نیاز غریضی را در استوری های اینستاگرام، توئیت های تویتر و صحبت های ناصحیح در قرار های کاری و تدوین مقالات علمی هدر ندهیم.



و اما یک پرسش چالشی! شما چقدر شوآف می کنید؟ :)


لازم به ذکر است در انتخاب عنوان نوشته فوق از مقاله ای با عنوان "در رد و تمنای نوستالژی" از محسن نامجو که در کتابی با عنوان "چهار مقاله" منتشر شده است وام گرفته ام.

جامعه شناسیرفتار شناسیشبکه های اجتماعیشوآف
مهندس مکانیک / علاقه مند به بازاریابی دیجیتال / تا اطلاع ثانوی سرباز
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید