دغدغه‌های ذهنی یک متممی
دغدغه‌های ذهنی یک متممی
خواندن ۲ دقیقه·۱۷ روز پیش

استقرا و دندونپزشکی!

وقتی که داشتم توی متمم در مورد «استعداد استقرا» می‌خوندم، یاد این متن افتادم که پارسال نوشته بودمش. ادعا نمی‌کنم که توی این زمینه استعداد دارم ولی به نظرم مثال خوبی برای استقرا باشه و حیفه اینجا نیارمش.

«اگه بخوام ترم‌های دندونپزشکی رو واستون توصیف کنم‌ این شکلیه:

ترم اول مثل جاده مستقیمی هستش که تازه آسفالت شده، میتونی با حداقل تلاش و حداکثر سرعت ازش عبور کنی.

ترم دو شبیه جاده خاکیه، می‌تونی ازش رد بشی ولی سنگ‌ریزه‌ها یه کم اذیتت می‌کنن.

از ترم سه به بعد وارد منطقه کوهستانی میشی. ترم ۳ توی دامنه‌ای هستی با شیب ملایم که این شیب ترم ۴ بیشتر میشه و ترم ۵ خیلی بیشتر میشه. ترم ۶ انگار که توی استراحتگاه توقف کوتاهی کردی که نفسی تازه کنی برای ادامه راه.

و اما از ترم ۷ بگم براتون... مثل این می‌مونه که توی طوفان و کولاک داری از صخره‌های لغزنده بالا میری در حالی که اکسیژن هوا کمتر شده و نفس کشیدن سخت شده و از شدت سرما انگشت‌های دست و پات بی‌حس شدن. هر قدم رو باید بااحتیاط برداری که یه وقت سُر نخوری و بیفتی پایین. فقط ادامه میدی به این انگیزه که قله نزدیکه. شرایط انقدری سخت شده که بعضی از دوستات خسته شدن و زود به زود توقف می‌کنن تا کمی استراحت کنن و بتونن بقیه مسیر رو بالا بِرَن واسه همین ممکنه از گروه عقب بمونن.

بعد از اینکه همه امتحانات و آسکی‌های ترم ۷ رو دادی و نمراتشون اومد از بابت پاس کردن درس‌ها خیالت راحت شد، اونوقت می‌تونی از منظره‌ قشنگی که از قله کوه دیده میشه لذت ببری. اینجاست که باید بگم فرزندم، تو یک ترمیم و یک اندو و یک پارسیل و یک ثابت رو دیدی و زین پس همه چیز تکراری‌ست.

ترم ۸ به بعد دیگه تقریبا با همه جوانب رشته دندونپزشکی آشنا شدی. مفتخری از صعود به قله و می‌تونی از جذابیت‌های دندونپزشکی لذت ببری. میدونی که از این به بعد سرازیریِ و دیگه هیچ چیز به سختی ترم ۷ نیست.

البته ممکنه یه جاهایی موقع پایین اومدن دو سه تا سنگریزه زیر پات سُر بخورن. به خاطر اینکه بیمار کمه و بچه‌ها سرِ بیمار گرفتن به جون همدیگه می‌افتن. چه دوستی‌هایی که از هم پاشیده سر همین قضیه. ولی اوکیه و از پسش برمیای و درس زندگی می‌گیری از همه این اتفاقات. دیدگاهت نسبت به محیط اطرافت و آدم‌ها عوض میشه. می‌فهمی که آدم‌ها سیاه و سفید و خوب و بد نیستن بلکه شونصدتا رنگ مختلف دارن.

به ترم ۱۰ و ۱۱ هم که می‌رسی حس عجیبی داره. خوشحالی از اینکه این مسیر رو طی کردی و به قله رسیدی و به سلامتی ازش عبور کردی و در عین حال ناراحتی که این مسیر داره تموم میشه و دیگه چنین فضا و محیطی رو احتمالا تجربه نخواهی کرد.

امیدوارم که سعی کنید از مسیر لذت ببرید و فقط دنبال تموم شدن و پاس کردن درس‌ها نباشید و از زیبایی‌های دوران دانشجویی غافل نشید.»

متممدوران دانشجویی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید