خیلی تاثیرگذار. کلمات نمی توانند این فیلم را توصیف کنند. حتی اگر پایان غم انگیز باشد. «نه در مورد انسان، بلکه در مورد انسان بودن.»
-نقد یک کاربر گوگل در مورد پوم پوکو
1.پوم پوکو
توی سال 1994 پوم پوکو، به کارگردانی ایسائو تاکاهاتا ساخته شد که داستان راکون های ژاپنی به اسم تانوکی رو برای ما تعریف میکنه. توی فیلم، زیستگاه جنگلی تا حد زیادی توسط توسعه شهری در حال گسترش توکیو از بین رفته. تانوکی ها برای مقابله با هم متحد میشن و انواع ترفندها رو امتحان می کنن تا انسان ها رو متقاعد کنن که از این قتل عام دست بردارن. متأسفانه شکست می خورن. توی آخرین سکانس یکی از راکون ها رو به بیننده می کنه و از ما التماس می کنه که از خونههای تانوکی ها و سایر حیات وحش محافظت کنیم. در حالی که بعضی آدما بین ما ممکنه به طور ناامیدکننده ای دولت ها و شرکت ها رو در مورد تخریب محیط زیست سرزنش کنن، استودیو جیبلی شدیداً معتقده اقدامات فردی می تونن تفاوت ایجاد کنن...
2.شهر اشباح
به یه نکته مشابه تو فیلم Spirited Away اثر میازاکی اشاره شده. یکی از به یاد موندنی ترین سکانسای فیلم اینه که "روح بدبو و کثیف با یه عالمه گل و لای” به حموم یوبابای جادوگر وارد میشه و به بزرگترین وان این حموم میره. با خیس شدن موجود، شخصیت اصلی یعنی چیهیرو متوجه شیئی میشه که از کنار روح کثیف بیرون زده و تصمیم می گیره اونو بیرون بکشه. سیل زباله از درون گل و لای و وجود روح سرازیر می شه.
یه دوچرخه، یه یخچال و یه سرسره مخصوص بچه ها. وقتی که این موجود تمیز میشه چیهیرو متوجه میشه که در واقع به روح رودخونه ای نگاه می کنه که توسط آلودگی انسان تغییر شکل داده.
3. شاهدخت مونونوکه
فیلمهای استودیو جیبلی اغلب شیرینن (اما نه بیش از حد)
شاهدخت مونونوکه که تو سال 1997 منتشر شد، یکی از تاریک ترین و خشن ترین ساخته های این استودیوئه. توی این فیلم بنیانگذار شهر آهن رو می بینین که توی جنگل حکم می کنه و از منابعش استفاده می کنه تا مردمش شکوفا بشن. ارواح و حیوانات جنگل چاره ای جز تلافی ندارن. حتی ناگو که زمانی خدای گراز قدرتمندی بوده حالا یه شیطانه که از وجودش قیر سیاه و سمی بیرون میپاشه. توی اوج داستان با کشته شدن روح جنگل بنیانگزار راه آهن متوجه میشه وقتی بشر طبیعت رو نابود می کنه فقط خودش رو نابود می کنه. بنیاگزار و مردمش شهرشون رو بازسازی کردن ولی عهد بستن که دیگه علیه جنگل کار نکنن.