میدونیم که شروع جنگ علیه یک کشور و حمله به اون، قطعا و طبیعتا پیامدهای منفی زیادی برای دولت مهاجم خواهد داشت و مسائل اقتصادی، بیشترین تاثیر و زیان رو خواهند دید. برای مثال، امروز اتحادیه اروپا دسترسی هفت بانک مهم روسیه رو رو از سیستم "سوئیفت" که تبادل اطلاعات مالی در تجارتهای جهانی از طریق این سیستم انجام میشه، قطع کرد. یا تحریم برخی شرکتهای روسی و همچنین برخی شخصیتهای دولتی و غیر دولتی. اینها و سایر اقدامات دولتهای غربی و پیامدهای منفی اقتصادی، سیاسی، نظامی و البته تبلیغات شدید رسانهای علیه روسیه، کاملا برای دولت روسیه قابل پیشبینی بوده؛ ولی چرا با اینحال، دست به اقدامی هولناک و با نتایج منفی متعددی مثل جنگ زده؟! در ادامه به چندتا از علل مهم شروع جنگ توسط روسیه اشاره میکنم.
1- نقض معاهده منع گسترش نظامی 1991 توسط ناتو: طبق معاهدهای که در سال 1991 بین چند کشور غربی و روسیه امضا شده، ناتو حتی از یک قدم پیشروی به سمت روسیه و کشورهای اروپای شرقی منع شده. یعنی حق نداره درخواست عضویت کشورهای اروپای شرقی رو بپذیره یا در خاک این کشورها حضور داشته باشه و تسلیحات نظامی قرار بده. با اینحال ناتو کاملا این معاهده رو نقض کرد و البته در گذشته هم این کار رو کرده بود و الان هم اوکراین با تحریک آمریکا اقدام به درخواست عضویت در ناتو کرد و ناتو هم در این مسئله خیلی مبهم و مشکوک رفتار میکرد و با اینکه از حدود چهار – پنج ماه پیش، شخصِ پوتین و سایر مقامات روسی دائما از آمریکا و اتحادیه اروپا درخواست تضمینهای امنیتی میکردن تا مجبور به مداخله نظامی در اوکراین نشن، مثلا میگفتن موشکهای میانبرد و کوتاهبرد در کشورهای اروپای شرقی نباشه و همچنین ناتو هم بیشتر از این به سمت روسیه نیاد، ولی ناتو و اتحادیه اروپا رسما اعلام کردن که هیچ تضمینی نمیتونیم به روسیه بدیم!
پوتین هم در سخنرانی که تازه انجام داد، صراحتا گفت که "مگر ما به مرزهای آمریکا رفتیم و اونجا تسلیحات مستقر کردیم که آمریکا اومده و در مرز ما موشک قرار داده؟ این آمریکاست که با موشکهاش به خونه ما اومده" و گفت که "آیا این تقاضای زیادی هست که سیستم دفاعی بیشتری در مقابل سرزمین ما قرار داده نشه؟" و جمله جالبش این بود که "واکنش آمریکا چه خواهد بود اگر ما در مرز کانادا و آمریکا یا مکزیک و آمریکا موشک مستقر کنیم؟"
2- دخالتهای بسیار زیاد آمریکا در اوکراین: سال 2004 یک انقلاب رنگی - از جنس فتنه 88 در ایران- در اوکراین انجام شد و آرای انتخابات ریاست جمهوری باطل شد و دوباره رای گیری شد که این بار یوشچنکو که یه آدم غربزده بود رئیس جمهور شد و یانوکوویچ که در دور اول انتخاب شده بود و متمایل به روسیه بود از قدرت کنار رفت. بعد از این، روابط اوکراین و روسیه تا امروز به شدت تیره و تار شد و عصبانیت شدید روسیه از دخالتهای آمریکا هم به اوج رسید؛ از انقلاب دوباره آمریکا در اوکراین در سال 2014 و مسائل شبه جزیره کریمه و برگزاری رزمایش مشترک اوکراین با ناتو گرفته تا سخنرانیهای ضد روسی بایدن و تحریک روسیه به اقدام نظامی.
3- ساده لوحی زلنسکی، رئیس جمهور افراطیِ یهودیِ اوکراین: زلنسکی قبل از ریاست جمهوری، بازیگر سینما – کمدین- بود و مردم اوکراین با علم به این موضوع، شخصی بیتجربه و حتی بیسواد درمسائل سیاسی رو با آرای 70 درصدی به ریاست جمهوری کشوری حساس مثل اوکراین انتخاب کردن. قطعا جنگ و ظلم به مردم بیگناه و حمله به یک کشور محکوم و مذموم هست، ولی متاسفانه مردم این کشور با وجود عبرتهای زیاد در دنیا، شخصی رو که هیچ صلاحیتی برای ریاست جمهوری و در دست گرفتن قدرت نداشت رو حاکم خودشون کردن و تجربهای برای سایر ملتها شدن. همین بیسوادی و ساده لوحی آقای زلسنکی، باعث شد اعتماد به کشور همسایهاش – روسیه - رو که تسهیلات متعددی مثل گاز ارزان و کمکهای اقتصادی میداد رو رها کنه و در دامِ آمریکاییها و صهیونیستها بیفته و به شدیدترین وضع تحقیر بشه و مجبور بشه جلوی چشمهای دنیا، با بغض بگه که "در جنگ تنها موندیم و هیچ کشوری حاضر به کمک به ما نیست" و مردمی رو که هیچ آموزشی ندیدن و تسلیحات ندارن رو به مقابله با ارتش زرهی روسیه تحریک کنه و سربازی اجباری راه بندازه. علت ترک گسترده اوکراین هم همین مسئله اجبار مردم مقابله با روسیه بود و البته نارضایتی گسترده زیاد مردم هم منجر به عدم همراهی با دولت و تنها موندن زلنسکی شد.
4- منافع آمریکا: واقعا دیگه لازم به گفتن نیست که هرجای دنیا بحرانی باشه، نام آمریکا و مزدوران آمریکایی اونجا میدرخشه. اساسا بدون بحران، آمریکا قادر به ادامه حیات نیست؛ اگر جنگ جهانی اول و دوم نبود اصلا ممکن نبود آمریکا، آمریکا بشه؛ اگر غارت منابع ملتها و جنایات انسانی و قتل دانشمندان سایر کشورها نبود، آمریکا نمیتونست قدرت فعلیش رو داشته باشه. همین چند وقت پیش هم 7 میلیارد دلار از منابع افغانستان رو به بهانه پرداخت غرامت حادثه دیدگان 11 سپتامبر 2001 ضبط کرد و عملا برای خودش برداشت.
در ماجرای روسیه هم آمریکا با علم به احتمال مداخله نظامی روسیه، همه تحریکاتش رو علیه روسیه انجام داد و از هیچ کاری در جهت اجبار روسیه به حمله نظامی دریغ نکرد و اهداف مختلفی هم از این کار داشت. یکی از مهمترین منافع و منابع مالی آمریکا در همه زمانها، فروش سلاح هست. با هجوم روسیه به اوکراین، آمریکا کشورهای منطقه اروپای شرقی و غرب آسیا – که به اشتباه خاور میانه میگن- رو تحریک به خرید سلاح از خودش میکنه و جهان رو ناامن نشون میده و البته خدا میدونه پشت این هیاهوی رسانهای، مشغول انجام چه پروژههایی علیه بشریت هست؛ از آزمایشات انسانی گرفته تا براندازی حکومتها در اقصی نقاط جهان.
هدف دیگه آمریکا، منزوی کردن روسیه در روابط بینالملل هست تا دولتها رو تحریک و مجبور به اعمال تحریمهایی علیه روسیه کنه، هر چند این تحریمها بر خلاف منافع کشور تحریم کننده باشه؛ برای مثال آلمان که حدود 48 درصد از گاز مورد نیازش رو از روسیه وارد میکنه، مجبور به اعمال تحریمهایی علیه روسیه میکرد که فعلا آلمان رد کرد، یا انگلیس رو مجبور به ایجاد منطقه پرواز ممنوع میکرد که انگلیس هم بخاطر ترس از واکنش روسیه، این اقدام رو رد کرد.
از منافع دیگه جنگ روسیه برای آمریکا، آسیب هنگفت اقتصادی روسیه از این جنگ هست؛ میلیاردها دلار هزینه موشکهای شلیک شده و تجهیزات منهدم شده و تدارکات جنگ، اقتصاد هر کشوری رو چندین سال عقب میندازه ولی در موقعیت فعلی، روسیه برای تضمین بقای خود سرِپا موندنش، علیرغم میلش و هشدارهای زیادی که بابت نگرانیش از گسترش ناتو داد، مجبور به پرداخت هزینهی زیادی شد.
به هرحال متاسفانه یک کشور تحت حمله کشور دیگهای قرار گرفته و در عین حال که باید این وضعیت متوقف شده و روسیه هرچه سریعتر از اوکراین خارج بشه، اما باید به ریشههای این شرایط و منافع دولتها توجه کرد؛ اینکه کدوم دولتها از این وضعیت سود میبرن و نونشون در خون مردم جهانه و فرقی هم نمیکنه که این خون و اشک چشم مظلوم، برای مردم اوکراین باشه، یا فلسطین و یمن و سوریه و عراق و غیره.
با آرزوی ریشهکن شدن همه ظلمها علیه ملتهای جهان و نابودی ریشه استکبار و شیطان بزرگ، آمریکا و متحدانش، با ظهور قائم آل محمد (عجلالله تعالی فرجهالشریف).