دانشمند اصیل کیست؟ آیا یک زن هم میتواند دانشمندی اصیل باشد؟ نگاهی به تاریخ علم نشان میدهد که مردان، احتمالا به دلیل امتیازات اجتماعیشان، به نسبت توفیق بیشتری در فتح قلههای علم و دانش داشتهاند اما گاه نیز زنانی، علیرغم تمام تبعیضها و محدودیتها، توانستهاند بر اوج دانش بشری برآیند و به توسعۀ مرزهای علم همت گمارند. مریم میرزاخانی بیشک یکی از آنهاست. اما این فاتحان خوشاقبال نیز، مثل هر قشری از جامعه، هر یک خصال، مرام و منش خاص خود را دارند و به دلایل مختلفی در این مسیر پای نهادهاند. اینکه بر اساس چه معیارهایی، کدامیک از آنها را بتوان «دانشمند اصیل» نامید، شاید تلاشی بیحاصل به نظر آید اما مطمئناً بیاهمیت نیست. این نوشته تلاشی است برای برشمردن خصایل و منش و شخصیت علمی مریم میرزاخانی که در تلفیق با نبوغ یگانهاش، او را در قالب دانشمندی اصیل و بزرگ نمودار میسازد.
آلبرت اینشتین در یادبود درگذشت ماری کوری نوشت: «در این موقع که شخصیت پرعظمتی همچون ماری کوری به پایان عمر خود رسیده است، جای آن دارد که فقط به یادآوری خدمات او به بشریت اکتفا نکنیم. خصال اخلاقی شخصیتهایی چنین برجسته شاید برای یک نسل و برای جریان تاریخ بسی مهمتر از دستاوردهای صرفاً علمی و فکری آنان باشد.» امروزه دانشمندان نقشی سرنوشتساز در جامعه بشری ایفا میکنند و این میزان تأثیرگذاری، ما را از تأمل در منش و شخصیت آنها ناگزیر میسازد. مریم میرزاخانی خصایل برجستهای داشت که او را در جمع انسانهای بزرگ و دانشمندان اصیل قرار میدهد و بهعنوان یک الگوی شاخص بهویژه برای زنان و دانشمندان آینده مطرح میسازد.
برای دانشمند اصیلی که شیفتۀ علم بوده و خود را وقف آن کرده است، زمان، بسیار گرانبهاست. عکسهای مریم میرزاخانی، زنی را نشان میدهد درنهایت سادگی؛ از مدل موی کوتاه و مردانهاش، تا پیراهنهای ساده و راحت و چهرهای فاقد آرایش. معلوم است که نمیخواست وقت ارزشمندش را صرف همرنگی با معیارهای مرسوم کند.
فروتنی و تواضع او نیز مثالزدنی بود. وقتیکه از مشارکتش در پیشبرد علم درزمینۀ تحقیقاتش میپرسیدند، میگفت: «صادقانه بگویم، فکر میکنم مشارکت خاصی نداشتهام!» تواضع او به حدی بود که وقتی اطلاعیه انتخابش بهعنوان برنده مدال فیلدز بهصورت ایمیل به دستش رسید اولین فکری که به ذهنش رسید این بود که احتمالاً حساب کاربری فرستنده ایمیل هک شده و این فقط یک ایمیل دروغین است. پروفسور کارولاین سریز از دانشگاه وارویک انگلیس این خصیصه مریم میرزاخانی را چنین توصیف میکند: «وی درباره دستاوردهای خود بسیار متواضع بود، بسیار متواضع بود.»
همچنین بخوانید: دل خوش سیری چند؟ سهم ثروت در شادی
برای یک دانشمند اصیل، پژوهش علمی در اولویت اول قرار دارد و این رویکرد نیازمند ازخودگذشتگی و فداکاری زیادی است. اینکه همزمان یک ریاضیدان درجهیک، مادر و همسر باشی کار سادهای نیست و نیازمند ایثار است. پروفسور میرزاخانی در این مورد گفته بود: «خیلی سخت است. البته شدنی است و ارزش انجام دادنش را دارد. خواهناخواه میزان کار را کم میکند. یعنی اگر کسی فکر کند که هم میتوانم یک خانواده خیلی خوب و با ارتباط قوی داشته باشم، هم کارم به همان سرعت قبل پیش برود اینطور نیست، باید بههرحال هزینه بکند. البته برای پدر هم سخت است و این کمی بستگی دارد که پدر و مادر چقدر تقسیمکار بکنند، چقدر برای بچهشان وقت بگذارند.»
او با خلوصی فراوان در پی حل دشوارترین مسائل ریاضی بود و حاضر بود بهای آن را نیز بپردازد و معتقد بود: «در طول مسیر خودت را شکنجه میکنی، اما قرار هم نیست که زندگی آسان باشد.» او راه دشوار را در پیش گرفت اما آن را برای ریاضیدانان بعد از خود آسانتر ساخت.
معمولاً سرعت عمل در حل مسائل یکی از امتیازاتی است که ریاضیدانان به آن مباهات میکنند. اما پروفسور میرزاخانی رویهای معکوس داشت. او برخلاف بیشتر ریاضیدانان که تمایل دارند هوش خود را در حل سریع و پشت سرهم مسائل به نمایش بگذارند، اکثراً مجذوب مسائل و موضوعاتی میگردید که بتواند سالها روی آنها کار کند. او معتقد بود که کار کردن بر روی یک مسئله برای چند ماه و چند سال، این فرصت را به او میداد که تا باهمه ابعاد آن آشنا شود. او بیش از ده سال بر روی مسائلی کار میکرد درصورتیکه هنوز نتیجهای از آنها نگرفته بود. او کسی نبود که تسلیم و ناامید شود، آهسته اما پیوسته همواره درحرکت بود.
او کارایی این شیوه را در یک مسابقۀ دویدن، به همسرش، جان وندارک، ثابت کرد. همسرش میگوید: «مریم خیلی ریز جثه بود، ولی من که وزن مناسب و بدن ورزیدهای داشتم، فکر میکردم که برای دویدن با مریم، مشکلی نخواهم داشت و برای همین جلوتر میدویدم. اما مریم سرعتش را اصلاً کاهش نمیداد و بعد از نیم ساعت، من دیگر انرژی نداشتم و از پا افتادم، ولی مریم دقیقا باهمان سرعت قبلیاش میدوید و برنده شد.» این روش پژوهش کُند اما عمیق، مداوم و خستگیناپذیر او بود که باعث شد که بتواند بسیاری از مسائل دشوار را به شیوهای بدیع و شگفتانگیز حل کند.
«مریم در ریاضیات بیپروا و بلندهمت است.» این توصیفی است که استاد راهنمای دوره دکترایش در دانشگاه هاروارد، کرتیس مکمولن، از او ارائه میکند. خانم میرزاخانی همتی عالی و جسارتی عظیم داشت و همواره در پی حل مسائل چالشی، بسیار دشوار و طاقتفرسای ریاضی بود. استادان او بارها این جاهطلبی و اعتمادبهنفس او را در پیگیری دشوارترین مسائل ریاضی ستودهاند. او صرفاً نمیخواست به اکتشافات ریاضی بپردازد.
او به دوردستها و دستاوردهای بزرگ نظر داشت. به همین دلیل بود که میگفت: «باید میوههای شاخههای پایین را ندیده گرفت، نباید گذاشت که این میوهها ما را فریب دهند و از شاخههای بالاتر غافلمان کنند. راستش من مطمئن نیستم این نگاهی که من دارم درست باشد، اما این را میدانم که من از این سبک زندگی لذت میبرم و تصور میکنم که زندگی قرار نیست خیلی هم راحت باشد.»
از وارد شدن به جنگلهای تاریک و ناشناختۀ ریاضیات انتزاعی و گمشدن در آن واهمهای نداشت و چنانکه خودش گفته: «تحقیق و مطالعه پیرامون موضوعات چالشی در حوزه ریاضی شبیه به گمشدن در یک جنگل بزرگ است که برای پیدا کردن راه فرار باید از همه آموختهها و اطلاعاتی که در ذهن دارید استفاده کنید.» این جسارت و بلندپروازی بیباکانه و مثالزدنی بود که او را قادر ساخت، در پرتو نبوغ یگانهاش، بخشهایی از جنگل تاریک ریاضیات را روشنی بخشد.
تلفیق حوزههای مختلف و بهظاهر نامرتبط ریاضی، یکی از وجوه خلاقیت پروفسور میرزاخانی است. کارولاین سریز، استاد دانشگاه وارویک دراینباره معتقد است: «فکر میکنم توانایی خاصی که او داشت این بود که میتوانست با موفقیت ایدههایی را باهم تلفیق کند که شاید دیگران آن ایدهها را میدانستند اما او این ایدهها را به شیوهای غیرمنتظره و قابلتوجه با یکدیگر تلفیق میکرد.»
در اطلاعیه رسمی کمیته مدال فیلدز نیز به این ویژگی او اشارهشده است: «چیرهدست در گستره قابلتوجهی از تکنیکها و حوزههای متفاوت ریاضی، او تجسم ترکیبی کمیاب است از توانایی تکنیکی، بلندپروازی جسورانه، بینش وسیع و کنجکاوی ژرف.» در این بیانیه همچنین «شهود هندسی قوی» او موردستایش قرارگرفته است. بهرنگ نوحی، استاد دانشگاه کویین مری، درباره اهمیت کار علمی مریم میرزاخانی میگوید: «نهفقط مسائلی که حل کرده مسائل مهمی هستند، بلکه روشهایی که برای حل آنها ابداع کرده به دیگر ریاضیدانها ابزار و دیدگاههای خوبی برای حل مسائل دیگر میدهد.»
استاد راهنمایش در هاروارد، کرتیس مکمولن، درباره توانایی ذهنی میرزاخانی معتقد بود: «او قدرت تخیل بسیار قویای داشت، تمام محاسبات را در ذهنش انجام میداد و تصویری کلی از کاری که باید انجام میشد در ذهنش ایجاد میکرد و بعد به اتاق من میآمد و همه آن تصورات را برای من بازگو میکرد، در پایان که توضیحاتش تمام میشد از من میپرسید، درست میگویم؟ راستش احساس خوبی داشتم وقتی میدیدم میرزاخانی تصور میکند من جواب سؤالهایش را میدانم.» در مورد پایاننامه او نیز یکی از اساتید گفته که: «حل کردن هرکدام از آن سؤالها خودش یک رویداد در علم ریاضی بود، از طرف دیگر ربط دادن آن مسائل به یکدیگر هم یک رویداد علمی بود که میرزاخانی هردوی اینها را انجام داد.»
همچنین بخوانید: تجارب زیباشناسانه دانشمندان
خود خانم میرزاخانی در مورد این برهم زدن مرزهای میان شاخههای ریاضی معتقد بود که: «عبور کردن از مرزهای خیالیای که افراد برای موضوعات مختلف ترسیم کردهاند، برایم جالب و خوشایند است. روشهای زیادی برای حل مسئله وجود دارد که هیچوقت نمیدانید کدامیک از آنها واقعاً جواب میدهد. برای همین باید خوشبین باشیم و سعی کنیم موضوعات جدید را به هم مرتبط سازیم.»
بیژن ظهوری زنگنه، استاد ریاضی دانشگاه صنعتی شریف درباره تأثیری که میرزاخانی در ریاضیات گذاشته است میگوید: «او در ریاضیات پیشرفته تلفیقهای جدیدی به وجود آورده است که پیشزمینه کشفهای آینده را ایجاد میکند، رشته تخصصی او یک نوع ریاضی تلفیقی از چندین رشته پیچیده است. کشفیات او در حوزه فیزیک نظری تأثیر زیادی خواهد داشت ضمن اینکه ایشان نظریههای مختلفی را تلفیق کردهاند که در آینده باعث به هم پیوستگی رشتهها خواهد شد.» اگر این پیشبینی به حقیقت بپیوندد، سهم پروفسور میرزاخانی در پیشبرد علوم در آینده بسیار بیشتر از اکنون خواهد بود.
مارک تسیه لاوینی، رئیس دانشگاه استنفورد، جایی که مریم میرزاخانی استاد دپارتمان ریاضی آن بود، در پیام تسلیت خود برای درگذشت این نابغۀ ایرانی، ویژگیهای وی را بهعنوان یک انسان بزرگ و دانشمند اصیل بهخوبی خلاصه کرده است. پس این نوشته را بهعنوان حسن ختام با این پیام به پایان میبریم: «مریم خیلی زود رفت اما تأثیر او بر روی هزاران زنی که از او الهام گرفتهاند تا ریاضیات و علم را دنبال کنند، زنده خواهد ماند. مریم یک نظریهپرداز درخشان و یک انسان فروتن بود که افتخارات را تنها با این امید که ممکن است دیگران را به دنبال کردن راه او تشویق کند، میپذیرفت. خدمات او هم بهعنوان یک دانشمند و هم یک الگو، قابلتوجه و ماندگار هستند. یاد او اینجا در استنفورد و در سراسر جهان همیشه گرامی خواهد بود.»