زن زیبایی آمد لب رود
بر فلس ماهی مرده
قطره اشکی چکید
اشکی دیگر
بر سنگ سیاه کف رود نشست
رود ماهیان مرده
رود حشرات خشکیده
رود غنچههای پژمرده
از میان این همه رود
جز چند تایی جاری نیست
رود رنج
رود جهل
رود ستم
و رودی که
از روی زیبا جاریست
تهران-سیام مرداد چهارصد