نام کتاب: خودنبوغ شناسی
کتاب الکترونیک، ۱۰۱ صفحه، PDF
نویسنده: موسی توماج ایری
چرا قریب بهاتفاق فارغالتحصیلان دانشگاهی که سالها درسخواندهاند فقط منتظر آگهیهای استخدامی هستند؟
چرا این افراد نمیتوانند با استفاده از دانش و تحصیلات خود، کاری انجام دهند، خدمت و ارزشی ارائه کنند، کسب و کاری برای خود ایجاد نمایند و درآمدی داشته باشند؟
چرا مدارس و دانشگاهها در کشف و کمک به توسعۀ تواناییها و استعدادهای افراد ناتواناند؟
چرا باوجود ناکارآمدی مدارس و دانشگاهها همچنان میلیاردها تومان ثروت خانوادهها صرف آمادگی دانشآموزان برای آزمون کنکور و تحصیل در دانشگاه می شود؟
چرا اکثریت افراد از شغل خود ناراضیاند؟
چرا اکثر کسب و کارها با شکست مواجه میشوند؟
چرا اکثر افراد و شرکتها فاقد هرگونه خلاقیت و نوآوری در کسبوکار هستند و در ارائه ارزش و تولید ثروت ناتواناند؟
چرا افراد نمیتوانند با انجام کاری که دوست دارند به ثروت و استقلال مالی دست یابند؟
چرا اکثر افراد بالغ رویاهای بزرگ کودکیشان را رها کرده اهدافی معمولی و سهلالوصول را انتخاب میکنند؟
چرا فقر، فساد، اعتیاد و انواع ناهنجاریهای اجتماعی اینقدر شایع و روزافزون است؟
بدیهی است که عوامل مختلفی در ایجاد این معضلات موثر بودهاند. طبیعی است که در نگاه اول عوامل بیرونی مثل شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مورد توجه قرار گیرد. اما میدانیم که بیرون بازتاب درون است. اگر ما از منظر درونی به مسئله نگاه میکنیم عامل انسانی را از هر علتی موثرتر مییابیم. مشکلاتی که توصیف شد برآیند جمعیِ معضلات درونی تک تک افراد جامعه است.
به نظر ما فقدان یک دانش-مهارت، علت اساسی است. دانشی که ما را به شناخت تواناییها و استعدادهای منحصربهفردمان قادر سازد؛ و مهارتی که روش شکوفا ساختن استعدادهای ذاتیمان را به ما آموزش دهد تا در نهایت بتوانیم با انجام کاری که به آن علاقه و در آن استعداد داریم، ضمن رشد شخصی و معنادار ساختن زندگی خود، با ارائه خدمت و ارزشی خاص به جامعه، به ثروت و استقلال مالی نیز دست یابیم.
این آموزشی است که باید از کودکی به ما ارائه میشد.
ما باید یاد میگرفتیم که چه کسی هستیم؟
برای چه اینجاییم؟
علایق و استعدادهایمان چیست؟
باید یاد میگرفتیم همۀ ما بدون استثنا موجودی منحصربهفرد هستیم و بااستعدادها و تواناییهای منحصربهفرد به دنیا میآییم.
باید یاد میگرفتیم که برای انجام کاری ویژه به دنیا آمدهایم.
باید یاد میگرفتیم که چگونه رسالت زندگیمان را کشف کنیم و نبوغ ذاتیمان را برای تحقق آن بهکارگیریم.
باید یاد میگرفتیم که برای خود اهداف درست و معنادار تعیین کنیم.
باید یاد میگرفتیم که چگونه از قوه تفکر، تخیل، اراده و ایمان خود برای دستیابی به اهدافمان استفاده کنیم.
باید یاد میگرفتیم که چگونه خلاقیت و نبوغ ذاتی خود را برای ارائه ارزش و خدمتی به دیگران بهکارگیریم.
باید یاد میگرفتیم که با انجام کاری که دوست داریم به ثروت و استقلال مالی دستیابیم.
اما ما نه در خانه، نه در مدرسه و نه در دانشگاه و نه در هیچ جای دیگری این دانش و مهارت را یاد نگرفتیم. دلیل خیلی سادهاش این است که چنین دانش و مهارتی اصلاً وجود نداشته است. ما سعی کردیم چنین دانش-مهارتی را فراهم کنیم و آن را “خودنبوغشناسی” نامیدهایم.
دربارۀ این کتاب
خودنبوغشناسی مبتنی بر پنج اصل بنیادی است که هر اصل در یک فصل بسط یافته و تشریح میشود.
در فصل اول با عنوان “چه کسی نابغه نیست؟” به بررسی تعاریف و برداشتها از مفهوم نبوغ، ارتباط آن باهوش پرداخته با استفاده از دلایل عصبشناختی، فلسفی و روانشناختی نشان میدهیم که هر انسانی دارای استعدادها و قابلیتهایی ویژه است که آن را “نبوغ ذاتی” مینامیم. بدین ترتیب در این فصل به وجود تواناییهای ویژه در درون خود پی میبریم و درک میکنیم که ابراز نبوغ ذاتی چگونه به لذت منتهی میشود و همچنین با عمیقترین علایق ما پیوند دارد.
در فصل “کالبدشناسی نبوغ ذاتی” با شواهد عصبشناختی به بررسی شیوۀ تکوین و پیدایش استعدادهای هر شخص میپردازیم. همچنین نشان میدهیم که نبوغ ذاتی هر انسانی ساختاری یگانه و منحصربهفرد دارد. در نهایت نشان میدهیم که چرا نبوغ ذاتی هر فرد پایدار است، تغییر نمیکند و از بین هم نمی رود.
فصل سوم با عنوان “خودنبوغشناسی” شامل ارائه راهکارهایی برای یاری شخص در جهت کشف نبوغ ذاتی خویش است. نبوغ ذاتی نیازمند کشف و شناسی توسط خود فرد است. هر شخصی در نهایت فقط خود باید به تشخیص درست استعدادها و توانایی های خود دست یابد. اطلاعات این فصل، ما را در امر دروننگری و تشخیص پتانسیل های بالقوه خود و شناخت ساختار ویژه و یگانه آن یاری میدهد.
در فصل “موانع نبوغ” به بررسی عواملی میپردازیم که مانع رشد و توسعۀ نبوغ ذاتی افراد میشوند. این موانع عمدتاً منشأ بیرونی دارند که با تأثیر روانشناختی منفی در فرد منجر به سرکوب علایق و استعدادهای ویژۀ او میشوند. شناخت این موانع که به نسبت های مختلف در درون همۀ ما وجود دارد، برای غلبه بر آنها ضروری است.
“شکوفایی نبوغ ذاتی” علاوه بر شناخت موانع، مستلزم خودشناسی و بصیرت برای معنادار ساختن وجود خویش، پیوند زدن نبوغ ذاتی با نیازها و مطالبات زندگی بشری و بهکارگیری متعهدانه آن است. در اینجا نبوغ ذاتی به رسالت انسانی منحصربهفرد ما پیوند میخورد. در این فصل با طرح یک فلسفۀ وجودی نشان میدهیم که چگونه ظهور و بروز قابلیت های فردی غایت بنیانی فلسفۀ زندگی به حساب میآید. همچنین دانش و مهارتهای ضروری برای تقویت و توسعۀ نبوغ ذاتی مورد بحث قرار میگیرد.
ایمیل یکی از خوانندگان کتاب «خودنبوغ شناسی» و مخاطبان سایت
آقای توماج ایری عزیز
با سلام
سه سال پیش، وقتی هفدهساله بودم، به طور اتفاقی، اسمتان را زیرِ مقالهای در سایتِ «چطور» دیدم. کنجکاو شدم و به سایتتان رفتم، و همان شب، کتابِ «خودنبوغشناسی» شما را خریده، طی چند هفته دو بار خواندمش.
حالا که به گذشته نگاه میکنم، شما اولین مربیِ من در راهِ پیدا کردنِ رسالتِ شخصیام بودید، و شاید حتا مهمترین. با هم مکاتبه داشتیم آن زمان، و مرا راهنمایی کردید.
حالا بیست سال دارم، پس از آن سال، مدام خواندم و خواندم، فکر کردم، و ریسک کردم. استعدادِ من در نوشتن و داستاننویسی بود. مربیانِ دیگری مثلِ عباس معروفی پیدا کردم. نوشتم و درگیر و یا شاید بهتر بگویم، مغروقِ دریای ادبیات شدم.
دو سال بعدش، در جشنوارهی جوانِ خوارزمی، بخشِ ادبیاتِ فارسی، رتبهی اول را کسب کردم، و عضوِ بنیاد نخبگان شدم. داستانهام در رادیو گردون و وبلاگ حضورِ خلوتِ انس منتشر شد، و حالا هم دانشجوی ادبیاتِ نمایشیِ دانشگاهِ هنرِ تهران هستم.
هر روز از صبح تا شب میخوانم و مینویسم و به قولِ نقلِ قولِ شما از اینشتین، کار و تفریحم یکسان شده.
امروز، براتان مینویسم، تا ازتان تشکر کنم، و بدانید قدردانتانم، و اگر این کرونای خانمانسوز سایهی سیاهش را از سرمان بردارد، مشتاقِ دیدارتانم.
به پاسِ لطفتان، و به یاریِ آموزههاتان، با چندین تن از دوستانم هم حرف زدم، کتابتان را دادم بهشان، و زندگیشان را تغییر دادم، یکی از رشتهی ریاضی دارد مدیریت میخواند، یکیشان امسال کنکور هنر داد تا نقاش بزرگی شود، و دیگری دوربین خریده عکاس شود و دیگری…
مربیِ عزیز
ادامه دهید، با قوت. زندگی ببخشید، و دور نشوید ازین راه، ایزد پشتیبان و پاسدارتان.
با مهر و احترام
ح. ا.
سیاُمِ مردادماهِ هزار و سیصد و نود و نه