«کسیکه از رنج آینده میترسد؛هم اینک از ترس خود در رنج است.»
قدم هایی نامطمئن
زانوان لرزان
دلدردهای مکرر
ناخنهای کوتاهی که دیگرنمیتوان چیزی از آنها کند و باید به جان پوست لب افتاد!
فکرهای مکرر...
کافی است فکربه آینده!
رنج های آینده برای همانجاست
دست اندازهایی که نمیشود از آنهاچشم پوشی کردامانمیتوان هم لذت سفر را برایشان از دست داد
هم اکنون در رنجی،برای آینده؛بس کن!
آینده هنوز امروز و اینک نشده
آرام باش
هنوز امروز است
امروزی بدون رنج...
مها