فیلم سینمایی انگل اثری است که تا مدت های زیادی در ذهن مخاطب باقی می ماند و ورود این فیلم به جدول ۲۵۰ فیلم برتر سایت IMDB بی دلیل نیست. فیلم سینمایی انگل شاهکار بی ادعایی است که نه تنها در جشنواره های سینمایی گوی سبقت را از خیلی فیلم های رقیب ربوده است ، که به دلیل ساختار قدرتمند سینمایی اش از دروازه تاریخی سینما عبور کرده است و نامش برای همیشه در تاریخ سینما بیان میشود. جایگاه فعلی این فیلم نقد این فیلم را بسیار سخت میکند.
نقد و تحلیل شخصی بر فیلم سینمایی انگل
نقد و تحلیل فیلم سینمایی انگل کار ساده ای نیست زیرا این اثر سینمایی نه تنها مورد تحسین منتقدان سینماست که عموم مردم نیز از دیدن فیلم لذت برده اند و این موضوع نشان میدهد که فیلم سینمایی انگل دارای لایه های بسیاری است که هم برای مخاطب حرفه ای سینما حرفی برای گفتن دارد و هم برای مخاطب عام سینما.
اولین صحنهای که در فیلم سینمایی انگل بر روی پرده سینما نقش میبندد خلاصهای از داستان این فیلم سینمایی است.
در این قاب ما با پنجرهای مواجه میشویم که در مقابلش جورابهایی آویزان است. این پنجره مانند یک پنجره معمولی نیست. خصوصیت پنجره آوردن نور و هوا به خانه است اما این پنجره در سطح یک کوچه باز میشود.
جورابهای آویزان یاد آور بوی نا مطبوع پا است. جورابهایی که جلوی پنجره آویزان شده است تا با جریان اندک هوا باعث خشک شدن سریعتر آنها شود. بویی که به این راحتیها دست از سر مردمان فقیر بر نخواهد داشت. سطح پایینتر از اجتماعی که مانند بوی تن خود آدم همیشه دستبهگریبان همه انسانها است.
فیلم انگل متعلق به هیچ ژانری نیست اما همه ژانرها را در خود دارد. فیلم در ابتدا با ژانر کمدی شروع میکند. کمدی سخیفی که چندان هم باب میل سینما دوستان نیست و بیشتر شبیه سریالهای طنز تلویزیونی است که فقط قصدش خنداندن مخاطب است اما چیزی نمیگذرد که این طنز سخیف به طنز تلخی تبدیل میشود که خیلی حرفها برای گفتن دارد.
اولین مشکل خانواده کیم نداشتن وای فای رایگان هست آنها به دنبال رمز وای فای همسایه هستند. دختر خانواده میگوید رمز ۱۲۳۴۵۶۷۸۹ را امتحان کن. این دیالوگ دختر فیلم نشان میدهد نهتنها طبقه بالای خانه که طبقه بالای اجتماع را انسانهایی کمهوش میداند.
پدر خانواده به پسر میگوید: دستهایت را بالا بگیر و این بالا گرفتن دستها نهتنها قرار است باعث دریافت سیگنال وای فای همسایه شود که قرار است نشان از یک بلندپروازی در زندگی باشد. بلندپروازی که سرنوشت آن را ما هنوز نمیدانیم.
سرعت عمل کارگردان در نشان دادن شخصیتهای خانواده کیم بهقدری سریع است که اگر هم گام کارگردان نباشید ممکن است خیلی چیزها را از دست بدهید.
مادر خانواده در حال بافتنی بافتن پدر خانواده را مخاطب قرار میدهد و از او میپرسد: نقشهات چیست؟ جملهای که در نیمه پایانی فیلم نهتنها از زبان پسر خانواده بیان میشود که مخاطب نیز همین سؤال را از خود میپرسد که نقشه این خانواده چیست؟ همزمان در تکمیل معرفی شخصیت مادر خانواده قابهای روی دیوار که یک عکس ورزشی است و یک مدال نقره است نقش میبندد. مادر در مسابقات زنان اول نشده است و مقام دوم را کسب کرده است.
پیوستگی درهمتنیده و توالی منطقی
پیدا کردن سیگنال وای فای برای چک کردن پیام پیتزا فروشیها برای گرفتن سفارش درست کردن جعبههای پیتزا. اما این وای فای کجا آنتن میدهد؟ در کنار توالت فرنگی. این توالت فرنگی چرا سطحش از خانه بالاتر است؟ زیرا سیستم دفع فاضلاب شهرها تا یک ارتفاعی از لولهکشی ساختمان را قبول میکند و درصورتیکه سطح لوله توالت فرنگی پایینتر باشد سیستم فاضلاب بهصورت معکوس کار میکند و بهجای دفع فاضلاب شاهد ورود آن به خانه خواهیم بود.
این پایینتر بودن خانواده از محل قرار گیری توالت فرنگی ساختمانشان چیزی فراتر از یک مسئله فنی است. فیلمساز قبل از آنکه روابط این خانواده با اجتماع را نشان دهد زاویه دید اجتماعی که هنوز ندیدهایم را برای ما به تصویر میکشد. خانواده کیم از دید اجتماع بیرون پایینتر از چیزی است که حتی دلشان بخواهد دیده شود.
خانهای که سوسک دارد و اهالی خانه برای آنکه شخصاً سمپاشی کنند سعی میکنند از خدمات رایگان شهرداری در سمپاشی کردن خیابان استفاده کنند برای همین پنجرهای که در نمای اول فیلم دیدیم را باز میگذارند تا سم وارد خانه شود و حشرات موذی را بکشد اما برای لحظهای حیات و سلامتی این خانواده به خطر میافتد و مجبور میشوند آن را ببندند.
سفارش ساخت جعبههای پیتزا
تحویلگیرنده جعبهها میگوید از هر چهار جعبه یکی خراب درست شده است و این یعنی یکی از اهالی خانواده کارش را به خوبی بلد نبوده است انجام دهد و میخواهد ۱۰درصد از دستمزد را کم کند اما پسر و دختر و مادر خانواده او را دوره میکنند و به خواسته خودشان میرسند. چیزی که در ادامه داستان نیز میبینیم که خانواده شخصی را دوره کنند تا خواستههای خودشان محقق شود.
نکته جالب بعد از تحویل دادن جعبههای پیتزا غذا خوردن خانواده است. پدر خانواده از اینکه خانواده در کنار یکدیگر نشستهاند خوشحال است اما غذای رو میز حتی پیتزا هم نیست. پولی که از درست کردن جعبه پیتزاها نصیب خانواده شده است برای خرید پیتزا کافی نیست. خانوادهای که برای اجتماع سرمایهداری کار میکند از بر طرف کردن نیازهای خود ناتوان است.
پیتزا که در این سکانس از فیلم نمادی از سرمایهداری است و خانواده که استثمار میشوند خود از خرید پیتزا محروماند اما بازهم پدر خانواده سعی میکند خود را امیدوار نشان دهد. پس پیشنهاد میکند که جشن بگیرند اما در همین لحظه فردی از طبقات بالای اجتماع به حالت مست وارد میشود و میخواهد پشت پنجرهای که از ابتدا راجب آن صحبت کردیم بشاشد و اعتمادبهنفس خانواده بهقدری پایین است که هیچکس نمیتواند برود و جلو او را بگیرد.
دوست پسر خانواده که در حال ورود به خانه است شروع میکند با فرد مست سرشاخ شدن و جلو او میایستد. کاری که اهالی خانواده نمیتوانند بکنند اما با تغییر وضعیت و اعتمادبهنفس در آینده شاهد خواهیم بود که این خانواده برای گرفتن حق خود تلاش میکنند و با همان فرد مست درگیر میشوند.
سنگ، چرا سنگ؟
دوست پسر خانواده برای او سنگ میآورد سنگی که اعتقاد دارد برای آنها شانس میآورد. پدر خانواده به طعنه میگوید که این سنگ خاص است مانند وضعیت فعلی زندگی آنها و مادر خانواده میگوید: چرا باید بابت یک سنگ تشکر کنند مگر غذا آورده است؟
اما بهراستی چرا سنگ؟ سنگ نماد چیست؟ میتوان تصور کرد بهجای سنگ یک مجسمه. یک گل و یا هر چیز دیگری بهجز سنگ برای این خانواده آورده شود اما فیلمنامهنویس سنگ را انتخاب کرده است؟
سنگ نماد سفت بودن غیرقابلنفوذ بودن و تغییر نکردن در مقابل آبوهواست. سالهای سال به یکشکل میماند و اگر کسی آن را حرکت ندهد بر جای خود خواهد ایستاد و هیچ تغییری نخواهد کرد. ازیکطرف جسم بیجان و روحی است که قابل تغییر نیست و از طرفی با انتخاب آن ما به آن جسم بیجان معنا میدهیم.
سنگی که قرار است سنگ شانس باشد در جایی از فیلم علیه یکی از اعضای خانواده است.
انتخاب سنگ توسط فیلمنامه نمادی از اجتماع انسانی ماست. اجتماعی که به این راحتیها شما قادر به تغییر آن نیستید. شاید برایش اسم بگذارید و بگویید سنگ شانس است اما این تغییری در مفهوم و ذات سنگ ایجاد نمیکند.
جامعه سرمایهداری که مثل سنگ سفت شده است و به این راحتیها نمیتوان به آن رسوخ کرد و آن را تغییر داد. جامعهای که کرامت انسانهایش همسطح توالت فرنگی خانههایشان است.
استعداد دختر خانواده بهقدری بالاست که توانایی جعل کردن مدرک دانشگاه معتبر سئول را دارد. پسر خانواده در نقش دانشجوی دانشگاه به مصاحبه میرود اما قبل از آن اعتراف میکند این فقط یکتکه کاغذ است و او سال دیگر در همان دانشگاه خواهد بود. این موضوع که دختر خانواده توانایی هنری زیادی دارد اما به دلیل نداشتن پول به دانشگاه نرفته است و پسر خانواده خودش میداند که لایق بودن در دانشگاه است اما به جبر زمانه نتوانسته است موفق شود.
یکی از مهمترین نمادهای فیلم پله است. پلههایی که کاراکترها از آن بالا میروند و قرار است نشان دهد که پلههای ترقی را طی میکنند اما همیشه اینطور نیست. گاهی اوقات همه انسانها صعود نمیکنند و سقوط میکنند. خانه خانواده کیم چند پله پایینتر از سطح زمین است و در مقابل خانهای که برای مصاحبه به آن وارد میشود چندین پله بالاتر از سطح خیابان است.
موفقیت با فریب عامل اضمحلال؟
پسر خانواده موفق میشود برای درس دادن به یک خانواده ثروتمند بهعنوان معلم خصوصی استخدام شود. همزمان او راه را برای ورود خواهرش که خود را یک تحصیلکرده رشته هنر میداند آماده میکند. نبرد برای موفقیت شروع میشود. دختر خانواده راه را برای پدرش هموار میکند تا بهجای راننده شخصی خانواده ثروتمند وارد کارزار شود
و همه اعضا تلاش میکنند تا مادر خانواده سمت مستخدم خانه را تصاحب کند کاری که بسیار دشوار است اما با هماهنگی همه رقبا خانواده به طور نا جوانمردانه از میدان خارج میشوند و خانواده کیم وارد خانه ثروتمندان میشوند اما تنها تغییر آنها این است که توان مالی غذا خوردن در رستورانهای بیرون را پیدا میکنند اما بازهم نه هر رستورانی. رستوران مخصوص رانندههای ماشین و نهایتش سفارش یک پیتزا از همان پیتزا فروشی اول فیلم که جعبههای پیتزا را درست میکردند.
خانواده کیم در دل خانواده پارک
خانوادهای که در خانواده دیگر رسوخ میکند و مخاطب تا این لحظه فکر میکند نام فیلم «انگل» اشاره به خانواده کیم دارد که در حال تغذیه از خانواده ثروتمند پارک است اما زمان طنز تلخ فیلم به پایان رسیده است و وقت آن است که از انگل درون بدن میزبان رونمایی کرد. شاید خانواده کیم بهشکل نا جوانمردانهای وارد کارزار شده است اما در همین لحظه در حال انجام خدمات است و برای کاری که انجام میدهد حقوق دریافت میکند و این حد بالای جایگاه آنهاست و تکتک اعضا میدانند که پله بعدی ترقی در مه گم شده است و راه روشنی پیش رو نیست. حتی پسر خانواده که عاشق شاگردش یعنی دختر خانواده شده است هیچ چشمانداز روشنی از ادامه عشقش نمیبیند.
روشنتر شدن اما نه روشنایی کامل
در شبی که خانواده پارک برای پیکنیک زدن به بیرون خانه رفتهاند خدمتکار سابق خانه به خانه مراجعه میکند و پرده از رازی بر میدارد که مشخص میشود چرا او بهاندازه دو نفر غذا میخورد. نفر دوم شوهر اوست. شوهر خدمتکار سابق پایینتر از زیرزمین خانه است. خانهای که زیر زمینش چند پله به پایین میخورد حالا چندین پله دیگر به دل زمین میخورد تا مخفیگاهی باشد برای مردی که از دست طلبکارهایش فرار کرده است.
طلبکارهایی که میخواهند او را به زندان بیندازند اما او خود خواسته به زندانی میرود که فرق چندانی با زندانهای مرسوم ندارد. دقیقاً در همین لحظه است که پای خانواده کیم بر روی پلههای ترقی سر میخورد و جنگ قدرت برای تصاحب جایگاه در بین قدرتهای همسطح آغاز میشود.
تلاش برای ارسال فیلم گرفته شده از خانواده کیم برای خانواده ثروتمند مانند دستهای کره شمالی است که برای شلیک نکردن سلاحهای اتمی خود به سمت کره جنوبی از این کشور بر روی ماشه شلیک است تا باجخواهی میکند و در لحظاتی خدمتکار سابق مانند مجریهای تلویزیون کره شمالی شروع میکند با قدرت سخنرانی کردن و ادای رهبر کره شمالی را درمیآورد .
طنزی که رها نمیکند
کارگردان در تراژیکترین صحنههای فیلم طنز را رها نمیکند. خانواده کیم مانند بچه مدرسهایها تنبیه میشوند و درگیری آغاز میشود و خانواده کیم هم از نظر قدرت و نفرات برتر است پس پیروز میشود. انگل به درون زیرزمین باز میگردد و خانواده کیم هم به خانه خودشان اما در هیاهوی سیل ناشی از بارانهای سیلآسا و خانهای که تا نیمه در آب است و توالت فرنگی که معکوس کار میکند.
نقشه، نقشه تقدیر
وقتی خانواده کیم در اسکان سیلزدهها در زمین ورزش میخوابند و پسر خانواده از پدر میپرسد حالا نقشهات چیست؟ پدر جواب میدهد: میدانی چه نقشهای شکست نمیخورد؟ وقتی نقشهای نباشد. این دیالوگ پدر خانواده راه و نقشه ادامه فیلمنامه است. نقشهای نیست اما همه چیز بر اساس عمل و عکسالعمل پیش میرود. وقتی خانواده کیم در زیر میز مخفی شدهاند و صحبتهای زن و شوهر ثروتمند مبنی بر بویی که خانواده کیم میدهند را بیان میکنند دیگر خانواده ثروتمند پارک عاری از خطا نیستند.
بیان بوی بدی که شخصهای پاییندست اجتماع میدهند به نگاه از بالا به پایین این خانواده اشاره میکند. نگاهی که نهتنها ریشه انسانی ندارد بلکه کاملاً ریشه سرمایهداری دارد و طبقه اجتماع را میسازد.
وقتی خانواده کیم از زیر میز فرار میکنند برای رسیدن به خانه مدام از پلهها پایین میروند و این پایین رفتن از پلههای اشاره مستقیم دارد به اختلاف طبقاتی حاکم بر جامعه کره و جامعه جهانی فعلی ما.
آدم بده آدم بد نیست
فیلم انگل نقش منفی ندارد. این نداشتن نقش منفی به این معنا نیست که هیچ قسمت منفی در فیلم نداریم بلکه کاراکترها همه خاکستری هستند. همه اشتباه میکنند و همه با استعداد خدا دادی هستند اما این اجتماع فعلی ماست که نقشها را سفید و سیاه نشان میدهد پس میتوان گفت نقشه منفی فیلم انگل خود اجتماع سرمایهداری است. اجتماعی که انسانها را در طبقات مختلف جایداده است و آنها را از یکدیگر دور کرده است و این خطکشیهای اجتماعی مانند سنگ شانس خانواده سفتوسخت است و قابل تغییر نیست و شاید باید برای اصلاح آن سنگ را به هر زحمتی که هست شکست.
جشن تولد مرگ
تولد پسر کوچک خانواده پارک تبدیل میشود به صحنه مبارزه پاییندستها و بی عکسالعمل بودن و بیتفاوت بودن طبقه مرفه اجتماع که باعث طغیان طبقه پایین میشود. دقیقاً همان جایی که برای برداشتن کلید ماشین مدلبالا فرد ثروتمند بدنهای آشولاش طبقه پایین اجتماع را جا بجا میکند اما از بوی فقر دماغ خود را میگیرد. پدر خانواده از اینهمه اختلاف به سطوح میآید و علا رغم آنکه میداند اربابش آدم بدی نیست اما به چاقو به او حمله میکند و او را از پا درمیآورد.
یک پایان موقت شیرین ، یک تلخی همیشگی
پایان فیلم انگل یکی از بهترین قسمتهای فیلم است. وقتی پسر فیلم میگوید میخواهد ثروتمند شود و خانه را بخرد و پدرش را آزاد کند تا نور خورشید را ببیند. وقتیکه راه ارتباطی او با پدرش از یک چراغ چشمکزن است و از طریق کدهای مورسی که دیگران فکر میکنند اتصالی است اما این چراغها نور امید زندگی طبقه پایین است و در آخرین صحنههای فیلم ما متوجه میشویم اینها همه خیالات است و در واقعیت پدر همچنان در زیرزمین است و پسر در آرزوی ثروتمند شدن و اگرچند لحظه قبل از این پایان تراژیک فیلم به پایان میرسید فیلم انگل عقیم میماند و به سرانجام نمی رسید. فیلم انگل در مفهوم واقعی کلمه فیلم است . داستانی لایه لایه و شخصیت هایی عمیق.
فیلم انگل چه خوشمان بیاید و چه خوشمان نیاید وارد تاریخ سینما شده است. فیلمی که در بین بهترینهای تاریخ سینما جا خوش کرده است. با فیلمنامهای کم ایراد و فیلمبرداری سیال و پایان تراژیکش برای مدتها در ذهن مخاطبان خواهد ماند.
انیمیشن کوتاهی در مورد داستان فیلم انگل (ویدئو)
نکته هایی از فیلم سینمایی انگل (ویدئو)
نقد و تحلیلی بر فیلم سینمایی انگل شاهکار بی ادعای تاریخ سینما (ویدئو)