فیلم های وسترن با چشم اندازهای صحرا و نوع لباس های قدیمی می توانند ما را از شلوغی زندگی روزمره دور می کند ، یا به راحتی حس سفر در زمان را به ما دهند بدون اینکه هرگز از کاناپه هایمان خارج شویم. قهرمانان ما در فیلم های وسترن یا راهزنان هستند و یا پلیس هایی که راهزنان را دستگیر می کنند، به طور کلی فیلم های وسترن یک روایت سراسر هیجانی دارند. افرادی که به فیلم های وسترن علاقه دارند به طور حتم از دیدن لباس های مجلسی قدیمی ، تفنگ های به کمر چسبیده و کلاه های لبه دار آن ها لذت می برند. اگر می خواهید در گروه فیلم ها غرق شوید اما نمی دانید از کجا شروع کنید با ما در این بخش از مقالات مووینه همراه شوید تا برایتان از ۱۳ فیلم برتر تاریخ فیلم های وسترن بگوییم.
بر اساس فیلم هفت سامورایی آکیرا کوروساوا ، جان استراگر فیلمی ساخت به نام هفت دلاور از که به لطف بازیگران ستاره داری همچون استیو مک کوئین ، یول برنر و چارلز برونسون مورد توجه بسیاری قرار گرفت. هنگامی که دهکده ای در مکزیک توسط راهزن کالورا و افراد وابسته به اسلحه زنی اش مورد حمله قرار می گیرد ، هفت مزدور آمریکایی برای محافظت از مردم شهر استخدام و به کار گرفته می شوند تا بتوانند به مردم شهر نحوه مقابله با آنها را بیاموزند. این یک داستان قهرمان نهایی با تیراندازی های فراوان است تا طرفداران صحنه های خشن تری از ژانر را راضی کنند. اما این فیلم همچنین یک داستان دوست داشتنی است که فراتر از مرزها گسترش می یابد. این همچنین فیلمی است که شخصیت های غیر سفیدپوست را از نظر مثبت به تصویر می کشد، کاری که بسیاری از وسترن ها در این زمان قادر به انجام آن نبودند.
خیلی از افراد زمانی که می خواهند برای اولین بار در ژانر وسترن فیلمی ببینند ، به سمت خوب ، بد و زشت گرایش پیدا می کنند. اما خیالتان باید گفت فیلم یک مشت دلار نیز می تواند گزینه خوبی باشد، اولین فیلم در سه گانه مردی بدون نام از سرجیو لئونه و بازسازی غیر رسمی فیلم Yojimbo ازکارگردان فقید ژاپنی آکیرا کوروساوا. این برنامه آمریکایی ها را با وسترن ساخت ایتالیا با بودجه کم – که بعداً وسترن اسپاگتی لقب گرفت – آشنا کرد و برای کلینت ایستوود جوان نقش مهمی داشت. ایستوود در این فیلم نقش یک تفنگدار را بازی می کند که با ارائه خدمات خود به هر دو از دو گروهی که با هم رقابت و دشمنی دارند خودش را پیروز میدان می کند. شخصیت گاوچران بدقلق او فقط با موسیقی متن پرحاشیه ، ساخته شده توسط آنیو موریکونه ، بهبود می یابد.
خوب، بد، زشت سومین و آخرین فیلم از سری فیلم های سرجئو لئونه است ، و بدون شک شاهکار این سه گانه است. وقتی مردم به یک وسترن اسپاگتی با روایتی تازه فکر می کنند ، مردم به خاطر داشتن مجموعه ای از نمادهای برجسته الهام بخش فیلمسازان آمریکایی در دهه های بعدی ، به این فیلم می رسند. در فیلم ۱۹۶۶ ، شخصیت کلینت ایستوود بدون شور و اشتیاق با دو مرد دیگر (با بازی الی والاچ و لی ون کلیف) برای یافتن طلا در دوران جنگ داخلی همکاری می کند. تقابل بدنام فیلم بین این سه نفر ، یک مطالعه در ویرایش فیلم بی عیب و نقص است که اثبات می کند داستان فقط مربوط به آنچه اتفاق می افتد نیست ، بلکه نحوه وقوع آن است. موسیقی متن انیو موریکونه اغلب به عنوان یکی از برجسته ترین اتفاقات فیلم دیده می شود.
این فیلم همه چیز را برای علاقه مندان به فیلم های وسترن دارد، مناظر گسترده صحرا ، درگیری های چشمگیر با اسلحه ، سرقت از قطار و هنری فوندای شرور. کارگردان سرجیو لئونه از برخی از فیلم های کوچکتر خود آموخته و تصمیم گرفت یک شاهکار بنویسد که شیفته روایت داستانی و شخصیت های عالی باشد. هنگامی که شخصیت مرموز هارمونیکا چارلز برونسون در حال نواختن ساز با ساز نامی خود اس، در مقابل سه کابوی از آن طرف ریل راه آهن قرار می گیرد ، از همان صحنه اول فیلم شما با شرارت های این افراد آشنا می شوید و با اشتیاق بیشتری ادامه فیلم را مشاهده می کنید . بارون راه آهن مورتون برای دستیابی به سرزمین اصلی در Sweetwater ، قاتلانی (به رهبری شخصیت فرانک فوندا) را استخدام می کند تا صاحب ملک برت مک باین و خانواده اش را از این کار دور کند. اما وقتی همسر جدید مک باین برای یافتن همه آنها وارد می شود ، زمین را به ارث می برد. چایان و هارمونیکا مسئولیت مراقبت از وی را به عهده خودشان می گیرند ، اما به زودی مشخص می شود که برخی از دلایل باطل علیه فرانک در انجام کار نقش دارند.
چه زوجی بهتر از رابرت ردفورد و پل نیومن در این ژانر وجود دارد؟!. Butch Cassidy and the Sundance Kid سرگرم کننده ترین وسترن در زمان خود است و صرفه جویی در چند صحنه ، دارای نوع کمدی است که بیش از ۵۰ سال بعد همچنان می تواند شمارا بخنداند. بوچ کسیدی (نیومن) و ساندنس کید (ردفورد) به سبک و سیاق قدیم دارای موهای وتیپ بسیار جذابی هستند. در سال ۱۹۶۹ ، سالی که اخبار درگیری های جنگ ویتنام و قتل های مانسون بود ، این فیلم باعث حواس پرتی آمریکایی ها شد. حضور فیلم بوچ کسیدی و ساندنس کید در ان سال ها بسیار مورد توجه منتقدان و مخاطبان قرار گرفت.
اگر به این لیست نگاه کنید ، فاصله زمانی زیادی از اکران بین فیلم بوچ کسیدی و نابخشوده وجود دارد. و این اشتباه نیست ، زیرا غرب آمریکا در دهه ۷۰ و ۸۰ تا حدی خشکسالی را تجربه کرد. اما پس از آن نابخشوده حاضر شد و ژانر را دوباره زنده کرد. کلینت ایستوود به عنوان ستاره و کارگردان فیلم ، که به سرجیو لئونه و دون سیگل ، که او را مربیانی می داند که به در زندگی حرفه ای خود اختصاص داده ، به غرب وحشی بازگشت. نابخشوده یک داستان کلاسیک برای دوران مدرن است ، داستانی که مانند بسیاری از وسترن های دیگر ، خط نازک اغلب بین عدالت و انتقام را پنهان می کند. این یک چرخش یکپارچه برای ایستوود بود که ابتدا این ژانر را دوباره زنده کند و وقتی که او اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را در آن سال گرفت ، نتیجه داد.
در ۳:۱۰ به یوما ، تصاویر مدرن سینمایی یک داستان واقعی غربی را از مبارزه اخلاقی بین انجام کار درست در مقابل حفظ وضع موجود بازگو می کنند. راسل کرو و کریستین بیل تصویرهای جذاب شخصیت های خود را ارائه می دهند – به ترتیب یک راهزن و کلانتر محلی که وی را به بازداشت می کشد – و رابطه متمایزی که در نهایت بین آنها ایجاد می شود. قطار زندانیان که به درستی یوما نامیده می شود ، اشاره ای به صنعت راه آهن است که یک شخصیت همیشه در غرب است و ما را به یاد تجارت در ایالات متحده می اندازد. ۳:۱۰ به یوما فقط یک فیلم مهیج خوب است که سزاوار تماشا علاقه مندان این ژانر است.
ترور جسی جیمز توسط رابرت فورد بزدل
هنگامی که با برخی از فیلم های سریع این لیست آشنا شدید ، فیلم ترور جسی جیمز توسط ترسو رابرت فورد را تماشا کنید. اگرچه این یک وسترن سطح ابتدایی نیست ، اما توسعه شخصیت عمیق و روانشناختی و عناصر فیلم arthouse را ارائه می دهد که در واقع برای مخاطبان گسترده تر جذاب است. کیسی افلک عملکرد شگفت انگیزی ارائه می دهد و جنبه کاملاً متفاوتی از مبارزات یک قانون شکن را نشان می دهد. این تصویری کلاسیک از چگونگی بت پرستی قهرمان شما در نهایت منجر به ناامیدی و گاهی اوقات عواقب مخرب می شود.
برادران کوئن بعد از کار های بی نظیری که در طول فعالیت هنری شان انجام دادند برگ برنده شان را رو کردند. به طور حتم هیچ شروری کاملاً شبیه آنتون چیگور ، قاتل زنجیره ای روانی نیست که از قتل قربانیانش لذت ببرد. نمایش شخصیت عجیب خاویار باردم دلیل کافی برای تماشای این نئو وسترن است ، به خصوص اگر می توانید نوعی خونریزی همراه با قتل های او را تحمل کنید. در این فیلم او به دنبال Llewelyn Moss جوش برولین ، دامپزشک ویتنامی است که با دو میلیون دلار پول نقد و یک انبار بزرگ هروئین که پس از یک معامله مواد مخدر اشتباه پشت سر گذاشته ، برخورد کرد. در حالی که چیگور در جستجوی ماس یک شهر کوچک در تگزاس را زیر و رو می کند ، کلانتر بل (تامی لی جونز) با ناامیدی سعی به اتمام رساندن این خشونت دارد. در حالی که این فیلم یک وسترن سنتی نیست ، اما فیلمبرداری خیره کننده و بازی بی نقص دلیل کافی برای تبدیل شدن آن به یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینما است.
اگر به هر دلیل دیگری این فیلم را تماشا نکردید ، آن را برای نمایش بی نقص هایلی اشتاینفلد از ماتی راس ، دختر ۱۴ ساله که با مارشال کاگبورن (جف بریجز) به دنبال قاتلان پدرش می رود تماشا کنید. ما فکر می کنیم اقتباس برادر کوهن نسبت به فیلم ساخته شده در سال ۱۹۶۹ نسبت به فیلم رمان واقعی تر است زیرا از منظر راس گفته شده است. این یک شخصیت قوی و واقعی زنانه را به وسترن معرفی می کند ، چیزی که وجود ندارد اما در ژانر نادر است. راس کاتالیزور عدالت است نه فقط یک دختر جوان که باید نجات یابد. صدای شگفت انگیز جف بریجز واقعاً جذاب است.
گاهی اوقات شما نیاز به استراحت در عین خونسردی و جدیت وسترن دارید ، اما هنوز هم می خواهید یک فیلم خوب تماشا کنید که به ژانر احترام زیادی می گذارد. رنگو با یک داستان سرگرم کننده و مهیج ده برابری که ارائه می دهد با شوخ طبعی و انیمیشن درخشان مخاطبان در هر سنی را مجذوب خود می کند. این جعلی . داستان آفتاب پرست خانگی رنگو ، که راه خود را گم می کند و در نهایت به کلانتری شهر کوچک غربی می رسد. با پشتیبانی از لوبیای ایگوانای کویر ، او به مردم شهر کمک می کند چیزی را که از دست داده اند پیدا کنند. بسیاری از مراجع عالی آن – ترس و انزجار در لاس وگاس ، خوب ، بد و زشت و محله چینی ها ، به چند مورد اشاره می کند – به بیننده اجازه می دهد هنگام آشنایی با شخصیت های منحصر به فرد داستان و مناظر عجیب زیبا ، لذت کافی را ببرد.
فیلم های کوئنتین تارانتینو تبحر زیادی در طراحی خشونت علیه افرادی را دارند که در آینده ظاهر می شوند. همانطور که نمی توانستیم از کشتن نازی ها توسط برد پیت سیر بشویم ، از دیدن جنگو (جیمی فاکس) و دکتر کینگ شولتز (کریستوف والتز) که صاحبان برده را در بیرون می کشند بسیار لذت بردیم. این فیلم در جنوب آمریکا دو سال قبل از جنگ داخلی اتفاق می افتد ، دکتر شولتز شکارچی فضل را دنبال می کند و برده ای به نام جانگو را در تلاش برای یافتن همسر جنگو ، بومهولا (کری واشنگتن) که سالها قبل در تجارت برده از او جدا شده بود ، آزاد می کند. سفر آنها را به مزارع کلوین کندی با حضور (لئوناردو دی کاپریو) در نقش Candyland شروع می شود و رفته رفتهصحنه به حمام خون تبدیل می شود.
یلم ۶ داستان متفاوت به محوریت مردی به نام باستر اسکروگز را در غرب وحشی قرن ۱۹ میلادی روایت میکند. این فیلم بعد از مدت ها توانست طرفداران این ژانر را خوشحال کند و آینده این ژانر را روشن نگه دارد. فیلم با قالب داستانی کوتاه خود داستانی بسیار خوب پرداخت شده ، چه در این گروه تازه وارد باشید و چه چندین دهه است که وسترن ها را تماشا کرده اید. فیلمبرداری پر جنب و جوش از اولین داستان تا آخرین داستان فریبنده است ، با هرکدام یک پیچ و تاب داستانی را ارائه می دهد که باعث می شود شما انرژی داشته باشید و برای داستان بعدی آماده باشید. این ساده ترین راه برای تماشای وسترن مدرن است و اگر آماده نیستید دو ساعت به علاوه کارهای کلاسیک را متعهد شوید ، مقدمه ای شگفت انگیز برای این سبک است.