چارچوب Outcome, Problems and Solutions برای ایدهپردازی در محصول
چگونه از Framework Outcome, Problems and Solutions، برای مشکل و راه حل در جهت ایده پردازی بهتر در محصول استفاده کنیم؟
تعریفی کوتاه از سه بخش اصلی
خروجی یا نتایج (Outcome): نتایج مورد انتظاری است که به راهحل های ارائه شده اشاره دارد.
مشکلات (Problems): مشکلاتی است که از پیامد نتایج است و مانع از رسیدن به آن میشود.
راهحلها (Solutions): راهحلهایی که پس از شناسایی مشکلات به آن خواهیم رسید.
این چارچوب به مدیران محصول کمک میکند تا ایده های خود را به شکلی ساختارمند و با هدف معلوم با تیم توسعه دهند. طراح محصول و مدیر فنی هم نقش کلیدی در این چارچوب دارند چون قسمت زیادی از مشکلات با بررسی دقیقتر آنها از نتایج میتواند به راهحل تبدیل شود.
منظور این نیست که نقشی ندارند! در واقع، موفقیت این چارچوب به همکاری نزدیک (Collaboration) بین تیمهای مختلف از جمله مدیریت محصول، طراحی محصول، و تیم فنی بستگی دارد. بیشتر این چارچوب در حوزه مدیریت محصول است. پس برای توضیح بیشتر، در یک نوشته جدا سعی میکنم نقش هر یک از این اعضا را مثالهایی در تیمها برحسب تجربیاتی که داشتم توضیح دهم.
با هم به ترتیب هر کدام را دقیقتر بررسی کنیم.
نتایج یا نتیجه مورد انتظار (Outcome)
گام اول در چارچوب
تعریف چیست؟ همونطور که گفتیم به نتیجه، نتایج یا تأثیرات مورد انتظار از راهحلها اشاره دارد که اولین گام در این Framework است. این نتایج میتوانند شامل بهبود معیارهای مختلفی مانند جذب کاربر، فعالسازی، حفظ کاربر، درآمد و معرفی به دوستان (به AARRR معروفه) در محصول باشند. نتایج باید قابل اندازهگیری باشد، مثلا جذب کاربر چه نرخی باید داشته باشد. همینطور باید نتایجی باشد که قابلیت اشاره به راهحل را داشته باشد، مثلا نگویم جذب کاربر بعد در راهحل به وفاداری کاربر اشاره کنیم.
برای شفافیت بیشتر مثال میزنم. برای یک اپلیکیشن شبکهاجتماعی، Outcome ممکن است افزایش تعامل کاربران باشد. اما برای یک اپلیکیشن فینتک، میتواند افزایش درآمد از کاربران باشد و آن پلتفرم در اصطلاح درآمد-محور باشد. پس نتایج بسته به هر حوزه در محصول تعریف جدایی دارد. حالا به نظرتون برای یک اپلیکیشن در حوزه سلامت و ورزش چه نتایج مورد انتظاری میتواند داشته باشد؟
نکته مهم : نتایج بسته به مرحله رشد هر محصول متفاوت است. مثلاً در جواب سؤال اپلیکیشن حوزه سلامت و ورزش، در مراحل اولیه، تمرکز بیشتر بر جذب کاربران است پس میتواند نتایج افزایش بازدید و رشد کاربران باشد. یعنی در حالی که محصول در مراحل رشد است، حفظ کاربران هم در کنار آن اهمیت بیشتری خواهند داشت.
مشکلات (Problems)
گام دوم در چارچوب
تعریف چیست؟ مشکلات مواردی هستند که در محصول قطعا نتایج مورد انتظار (Outcome) با مشکلاتی همراه خواهد کرد و مانع از دستیابی به آنها میشوند. همینطور شناسایی مشکلات گام بعدی بعد از تعریف Outcome در Framework است.
برای شفافیت بیشتر مثال میزنم. در یک پلتفرم مشخص شده Outcome بهبود حفظ کاربران است پس مشکلات ممکن است شامل خروج کاربران (Churn) یا نارضایتی آنها از محصول باشد. در یک مثال دیگر Outcome بهبود درآمد است، مشکلات ممکن است شامل محدودیتهای روشهای پرداخت یا تجربه کاربری ضعیف در فرآیند پرداخت باشد. باز هم مثال دیگر این میتواند باشد که ممکن است عدم استفاده از یک ویژگی خاص (Feature) به دلیل مشکل در نداشتن عملکرد خوب آن ویژگی است.
نکته مهم : آنها را میتوان به روشهایی مانند مصاحبه با کاربران (Interview)، نظرسنجیها (Survey)و تحلیل دادهها (Data Analysis) شناسایی کرد.
راهحلها (Solutions)
گام سوم در چارچوب
تعریف چیست؟ پس از شناسایی مشکلات، نوبت به ارائه راهحلها میرسد. در این مرحله که آخرین گام است، به جای ایدهپردازی کلی برای کل محصول، روی حل مشکلات به طور خاص باید تمرکز شود. در غیراین صورت عدم تمرکز بر مشکلات واقعی، هدر رفتن زمان و منابع و ایجاد پیچیدگی بیش از اندازه است.
برای شفافیت بیشتر مثال میزنم. مثال مشکل محدودیتهای روشهای پرداخت و تجربهکاربری ضعیف در پرداخت باعث درآمد پایین شده بود، راهحلها میتوانند شامل اضافه کردن روشهای پرداخت جدید، بهبود فرآیندهای تجربه کاربری و رابط کاربری در پرداخت، یا حتی ارتباط و همکاری با ارائهدهندگان مدلهای جدید پرداخت باشند. حالا شاید این مشکل به ذهن برسد که اگر به طور خاص در یک روش پرداخت مشکل داریم، مثلا اقساطی باگهایی داریم که نتایج آن نارضایتی و تجربهکاربری ضعیف بوده است. حالا راه حل چیست؟
نکته مهم : در مرحله ایدهپردازی، کمیت مهمتر از کیفیت است. یعنی برای راهحل میتوانیم بهبود عملکرد فنی را در ابتدا بررسی کنیم (مثلا با مصاحبه با کاربران) تا متوجه بشویم Bottleneckهای کجاست. سپس باید هماهنگی با ارائه دهنده پرداخت اقساطی فراهم شود تا خرید اقساطی بدون باگ کار کند. همینطور راه حلهای دیگر که باعث بهبود تجربه کاربری میشود مانند رابط کاربری ساده و یا آموزشهای اولیه بتوانیم تا حد امکان رضایت کاربران را افزایش بدهیم. خوب پس از ارائه ایدهها با توجه به مهمتر بودن کمیت آنها، میتوانید آنها را با استفاده از تکنیکهای اولویتبندی ارزیابی کنید تا راهحل ها را درست تعیین کنید.
فواید این چارچوب چیست؟
فواید Framework Outcome,Problem and Solution چیست؟
تمرکز بر نتایج این چارچوب به محصول کمک میکند تا تمرکز بر نتایج داشته باشد. به افراد کلیدی در محصول هم کمک میکند تا ایدهها را حول نتایج مشخص و قابل اندازهگیری توسعه دهند.
شناسایی مشکلات واقعی این چارچوب شناسایی مشکلات واقعی را میسر میکند. با تمرکز بر مشکلات واقعی کاربران که شناسایی شده، راهحلهای ارائه شده کاربردیتر و موثرتر خواهند بود.
ایده پردازی ساختارمند از فواید دیگر، ایده پردازی ساختارمند است. ایدهپردازی را از یک فرآیند تصادفی به یک فرآیند دارای ساختار تبدیل میکند که در دراز مدت با جا افتادن بیشتر این چارچوب ذخیره زمانی و همینطور هزینههای عملیات را به ارمغان خواهد داشت.
حالا با هم جمعبندی کنیم.
یک روش ساختارمند و مؤثر برای ایدهپردازی در محصول
متوجه شدیم که چارچوب Outcome, Problem, and Solution (OPS) میتواند یک روش ساختارمند و مؤثر برای ایدهپردازی در محصول باشد. با تمرکز بر نتایج مورد انتظار که قابل اندازهگیری، شناسایی مشکلات واقعی و ارائه راهحلهای هدفمند، میتوانیم ایدههایی ایجاد کنید که تأثیر واقعی بر محصول و سازمان داشته باشند.
در بالا اشاره کردم که این Framework بیشتر به حوزه مدیریت محصول مرتبط است. ولی با ارتباط اصولی میان نقشهای کلیدی در محصول مانند طراح محصول و مدیر فنی این چارچوب نتیجه خوبی برای محصول و سازمان خواهد داشت. در یک نوشته دیگر این موضوع را از دید این افراد بررسی میکنم و با شما به اشتراک میگذارم.