رقابت با دیجیکالا؟نه ممنون!!
احتمالا اگر روزی شما هم بخواهید یک سایت فروشگاهی داشته باشید، به رقابت با غولی که از شیرمرغ تا جان آدمیزاد را در سایتش پیدا میکنید حتی فکرهم نخواهید کرد،نه اینکه دلتان نخواهد اما ۹۹ درصد مطمئن هستید که شکست خواهید خورد!
اینجاست که نیچ مارکتینگ به دادتان رسیده و کمک میکند گوشه دنجی را به دور از دید رقبای بزرگتان انتخاب کنید و شانس خود را برای دیده شدن افزایش دهید.
در این مقاله از چیستی نیچ مارکتینگ،چگونگی پیدا کردن مخاطب های مناسب و چرایی پراهمیت بودن آن برای کسب و کارها صحبت میکنیم.سپس مزایا و معایب آن را بررسی کرده و برای درک بهتر آن مثال میزنیم.
نیچ مارکتینگ(بازاریابی گوشه ای)یعنی چه؟
اجازه دهید قبل از شروع این بحث جذاب،برویم سراغ مشخص کردن تکلیف خودمان با تلفظ این دو حرفی عزیز.
کلمه Niche در زبان انگلیسی بریتانیایی به صورت نیش و در انگلیسی آمریکایی نیچ تلفظ میشود،پس هردو تلفظ صحیح وانتخابش با شما است.
مترادف های فارسی آن نیز بازاریابی گوشه ای،بازاریابی جاویژه،بازاریابی دنج و میکرو مارکتینگ است، که البته اگر نظر من را میخواهید بخش های دنج بازار مفهوم آن را بهتر میرساند.
خب، نوبتی هم باشد نوبت پاسخ به سوال اصلی است که بهتر دیدم با یک مثال آشنا شروع کنم:
به احتمال زیاد بسیاری از شما صندلی های محصلی چوبی مدرسه را به خاطر دارید که یک دسته پهن سمت راست داشت و روی آن کتاب و دفترمان را میگذاشتیم و مینوشتیم.در کلاس ما همیشه خدا ۲ تا ۳ نفر چپ دست بودند و با این صندلی ها مشکل داشتند و مجبور بودند روی یکی بنشینند و یک صندلی دیگر هم سمت چپشان بگذارند تا بتوانند روی آن بنویسند.
حال فرض کنید شما در صنعت چوب فعال هستید و میخواهید برای شروع کار لوازم چوبی تولید کنید،اگر به جای ساخت انواع مبل،صندلی،میز و... با علم به این نیاز دانش آموزان، صندلی های محصلی چوبی که تنها برای افراد چپ دست کاربرد دارد تولید کنید،بازاریابی گوشه ای انجام داده اید.چرا؟
چون:
●نیازسنجی کرده اید
●نیاز مهم قشر خاصی از جامعه را هدف تولید قرار داده اید
●بخش کوچکی از این بازار را انتخاب کرده اید که رقابت در آن بسیار کم است و خبری از رقبای بزرگ تر نیست
در نیچ مارکتینگ ما تنها یک تیر داریم که باید مستقیم به هدف بخورد،پس شکار ما بازاری دست نخورده و کوچک اما با پتاسیل رشد بالا است.
حال سوال اینجا است:
چرا باید بخواهیم بازارمان را تا این حد محدود کنیم؟
۱)هر کسب و کاری خصوصا در ابتدای مسیر بودجه محدودی دارد.بنابراین اگر تمرکزتان وسیع باشد پیام بازاریابی شما ضعیف و از قدرت آن کاسته میشود.ما شکارچیان بازار آنقدر تیر(بودجه)نداریم که الله بختی به این طرف و آن طرف پرتاب کرده تا بلکه یکی از آنها به هدف برخورد کند.
۲)هدف تبلیغ شما این است که مشتریان بالقوه تان بگویند:<<ببین، با من است.>>پس تبلیغ شما باید کاملا مرتبط با افراد باشد.مثلا تبلیغ انواع مبلمان و صندلی ها بیشتر مورد توجه قرار میگیرد یا تبلیغ آن صندلی محصلی که دقیقا برای افراد چپ دست طراحی شده و آنها را هدف قرار میدهد؟
چگونه مخاطب های مناسب خودمان را در جاویژه پیدا کنیم؟
همانطور که گفتم،هدف اصلی ما در نیچ مارکتینگ فروش محصول یا خدمت به بازاری کوچک و مشخص است که بزرگان هنوز سروقت آن نرفته اند، پس وظیفه ما است که ما این مسئولیت خطیر را گردن بگیریم.برای پیدا کردن مخاطبان این بازار کوچک هم بسته به نوع کسب و کار شما راه های مختلفی وجود دارد که ما آنها را تحت عنوان انواع نیچ مارکتینگ بیان میکنیم:
۱)نیچ مارکتینگ براساس محصول:
خب اینجا باید دست بگذاریم روی یک محصول خاص.یعنی مثلا اگر شما یک شرکت تولید مبلمان هستید به جای رقابت و در افتادن با بزرگتر از خودتان که نتیجه اش چیزی جز پس گردنی از آنها نیست، تمرکزتان را بگذارید روی تولید مبلمان مخصوص حیوانات خانگی.
فرق شما با بقیه شرکت های تولید مبلمان این است که شما دارید محصولی خاص برای بازاری خاص و کوچک که رقابت در آن بسیار پایین است،ارائه میکنید و این برگ برنده شماست.
۲)نیچ مارکتینگ براساس موقعیت مکانی:
نیازهای افراد یک منطقه،محله یا محدوده ای بزرگتر را در نظر میگیریم.مثلا تاسیس یک رستوران مخصوص افراد دیابتی در نزدیکی محل زندگی کسانی که سن بالا و درآمد مناسبی دارند و از همه مهمتر با بیماری دیابت دست و پنجه نرم کرده و به تغذیه خود نیز اهمیت میدهند.
۳)نیچ مارکتینگ براساس قیمت:
اینجا ما حد وسط نداریم یعنی یا باید محصولاتی با قیمت خیلی بالا بفروشیم یا خیلی پایین.
مثلا مخاطبان مرسدس بنز قشر خاص و مرفه جامعه هستند که توان خرید محصولات این برند را دارند و در مقابل برند سایپا که خودتان میدانید و بهتر است من سکوت کنم.
۴)نیچ مارکتینگ براساس شرایط افراد:
یکی از بهترین استراتژی ها برای ورود به بازار گوشه است.مثلا عکاسی را در نظر بگیرید که تنها عکاسی عروسی انجام میدهد یا میوه فروشی که به جای انواع میوه ها فقط میوه های استوایی میفروشد.
مزایا و معایب نیچ مارکتینگ چیست؟
خب،اول خبر بد را بگویم یا خبر خوب را؟حدس میزنم شما هم مثل بازیگران فیلم ها بگویید اول خبر بد!! پس با همین فرض میرویم سراغ معایب نیچ جانمان:
●استراتژی بازاریابی جاویژه ممکن است برای طولانی مدت مناسب نباشد
●احتمالش وجود دارد که رقبای بزرگتان از گوشه دنج شما آگاه شده و مانند جاری هایی که چشم دیدن موفقیت خواهر شوهر را ندارند به کنج عزلت شما نفوذ کرده و برنده رقابت شوند
●اگر تنها استراتژی فروش شما نیچ مارکتینگ باشد احتمالا عمر مفیدش زیاد نخواهد بود و با کمال تأسف به زودی باید با آن خداحافظی کنید
مزایای نیچ مارکتینگ
از هرچه بگذریم سخن خوبی های آن خوش تر است:
●ریسک کمتری دارد چون فعالیت در بخش کوچکی از بازار انجام میشود
●فضای رقابتی کوچکتر است چون بزرگان صنعت سرشان جای دیگری گرم است و برایشان نفع ندارد وقت باارزش خود را صرف نیازهای این بازار کوچک کنند
●سود بیشتر:چون از قبل نیازسنجی کرده اید پس خیلی خوب به نیازهای مشتری های هدف آگاه هستید و میتوانید بیشتر بفروشید و در نهایت بیشتر سود کنید
●بازاریابی گوشه ای قیمت را بی اهمیت میکند چون شما متوجه نیاز خاص مشتریان شده اید و آنها حاضر هستند برای برآورده کردن نیاز خود هزینه کنند
●وفاداری به برند افزایش می یابد و در نهایت زودتر شناخته خواهید شد
به پایان آمد این مبحث،مثال ها همچنان باقیست...
پس بریم سراغ چند مثال از بازاریابی نیچ تا درک مطلب برایتان راحت تر شود:
●تولید کننده پوشاکی که تنها برای دختران زیر ۶ سال پیراهن تولید میکند
●بانکی که وام اختصاصی سالمندان ارائه میکند
●فروش موس های مخصوص گیم در حوزه لوازم کامپیوتر
●فروشگاه لباسی که اکسسوری های مردانه مثل کراوات و کیف پول می فروشد
●شرکت دیجیتال مارکتینگی که فقط به پزشکان خدمات میدهد
جمع بندی
پس گفتیم به کمک نیچ مارکتینگ یا بخش های دنج بازار، تبلیغات و بازاریابی برای کسب و کار هدفمند تر خواهد بود چون به مخاطب و نیاز او آگاه هستیم و میتوانیم با زبان خودشان با آنها صحبت کنیم و از آنجایی که رقبای بزرگ شما حوصله و وقت کافی برای توجه به این نیازها ندارند و آن را جدی نمیگیرند،راه برای شما باز است تا خودی نشان دهید و همه را از وجود برندتان آگاه کنید.
از همه مهم تر با وسعت دادن بیش از حد به خدمات یا محصولاتتان<<خاص بودن>>خودتان را از بین می برید و به کالایی عام تبدیل میشوید که بر مبنای قیمت خریداری میشود.
نکته آخر:در یک جاویژه به تسلط برسید و هنگامی که مالک آن شدید سراغ بعدی بروید و به همین ترتیب ادامه دهید.اما هیچ گاه این کار را به صورت همزمان انجام ندهید.
تا اینجا من نوشتم و شما خواندید ولی حالا نوبت شما است که دست به نوشتن ببرید و بنده کمی استراحت کنم.از مثال های متفاوتی که بعد از خواندن این مقاله به ذهنتان رسیده بنویسید یا اگر تا به حال از نیچ مارکتینگ(بازاریابی گوشه ای)در کسب و کارتان استفاده کرده اید، من و سایر دوستان علاقهمند منتظر خواندن تجربیات شما هستیم.