محمدرضا آجورلو
محمدرضا آجورلو
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

دولت‌ها، شر مطلق

دولت‌ها، شر مطلق

محمدرضا آجورلو

تصور عموم بر این است که دولت‌ها به مثابه پدر خانواده می‌باشند که نقش حمایت‌گر و تامین‌کننده امنیت را برای اعضای خانواده ایفا می‌کنند. دولتی که در شرایط سخت و بحرانی دست یاری به سوی شهروندان دراز می‌کند و همچون یک قهرمان در میان مردمان از احترام ویژه‌ای برخوردار است. دولتی که در زمان جنگ، قحطی، پاندمی با تمام قدرت حاضر شده و نهایت تلاش خود را می‌کند تا آب در دل شهروندانش تکان نخورد. چنین تصوری از دولت‌ها شاید در ظاهر زیبا به نظر برسد، اما در واقعیت این‌گونه نیست.

دولت‌ها شر مطلق‌اند. دولت‌ها قادرند شرایط سخت را به بحران تبدیل کنند و در عین حال مدعی باشند که اقدامات آن‌ها مانع از بروز فاجعه‌ای بزرگ‌تر شده است. دولت‌ها با ابزارها و اختیاراتی که شهروندان به آن‌ها اعطا می‌کنند، قادرند علیه‌شان استفاده نموده و به هیچ‌کس پاسخگو نباشند. دولت‌ها که وظیفه اصلی خود را دفاع از مردمان در برابر تهدیدات می‌دانند، می‌توانند با اقدامات، رفتارها و یا لحن و ادبیات خود، کشور را به جنگ بکشانند و از یک تمدن، ویرانه‌ای بیش باقی نگذارند. در صورت وقوع جنگ، امنیت غذایی شهروندان تهدید می‌شود، سرمایه‌ها نابود می‌گردند، کرامت انسانی بی‌معنا شده و داشتن یک خواب آسوده به یک رویا تبدیل می‌شود. چه کسانی این شرایط را رقم می‌زنند؟ دولت‌ها. کسانی که مدعی تامین امنیت شهروندان بودند، خود در نقش تهدید واقع شده‌اند. دولت‌ها برای بقای خود از جیب شهروندان ارتزاق می‌کنند. مالیات، استقراض و تورم ابزارهایی هستند که در قالب آن از شهروندان اخاذی کرده تا بتوانند به حیات خود ادامه دهند. دولت‌ها با بهانه‌های مختلف درصدد گسترش نفوذ و اختیارات خود می‌باشند که هزینه‌های آن را در نهایت شهروندان می‌پردازند. تنها راه محدود کردن دولت‌ها، کاهش نقش آن‌ها در زندگی روزمره می‌باشد. نقش دولت‌ها با امنیت شهروندان رابطه عکس دارد. هرچه دولت‌ها کوچک‌تر باشند، امنیت شهروندان افزایش یافته و آزادی بیشتری را به دست می‌آورند. پس نباید فراموش کرد که دولت‌ها شر مطلق‌اند.

دولت‌هاامنیت شهروندان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید