این ایده که روزی مردم خودشان به تولید محتوا بپردازند ایدهای بود که احتمالا در ابتدا (همین 10، 20 سال پیش) بسیار دور از ذهن و بلندپروازانه مینمود. خب داستان این بود که در حالت عادی، شرکتها و موسساتی که در حوزهی رسانه فعالیت میکردند، میبایست افرادی را استخدام میکردند تا به تولید محتوا بپردازند و سپس از مردم عادی دعوت میکردند تا به تماشای این محتوا بپردازند و امید داشته باشند که محتوای آنان مورد سند مختطب قرار بگیرد. عمدتا هم این روند، به علت مقیاس بلند مدت بودن برگشتپذیری مالی آن، کاری پرهزینه و لوکس محسوب میشد. به هرحال، امروزه کاملا ورق برگشته و مصرف کنندگان محتوا خود به تولید کنندگان محتوا تبدیل شدهاند. این موضوع در حوزه علوم انسانی، جای بحث فراوان دارد و بخصوص در حوزه فلسفه نقدهای بسیاری بر آن وارد است، از جمله اینکه چطور انسان خود به کالا تبدیل شده است نظام سرمایهداری چگونه از این موضوع منتفع میشود.
از این بحثها که بگذریم، پلتفرمهای گوناگون، امکانات مختلفی را برای به اشتراکگذاری محتوا فراهم کردهاند. اینستاگرام، تلگرام، توییترو در نهایت ویرگول، همه امکانات و بسترهایی برای به اشتراکگذاری هستند. البته پرواضح است که امروزه بسترهای بسیار مختلفی برای به اشتراکگذاری همه انواع شکلهای محتوا (متن، عکس، فیلم، کلا هر شکل از محتوا) به طور تخصصی و غیر تخصصی فراهم هست. مثلن با یه سرچ ساده میتوانید سایتی را پیدا کنید که به طور تخصصی برای به اشتراک گذاری رسپی (دستور پختهای آشپزی) طراحی شده و به طور تخصصی میتوانید رسپیهای خودتون رو به اشتراک بگذارید و رسپیهایی از سرتاسر دنیا رو ببینید.
به نظر میرسد بایستی ویرگول را به عنوان بستر و شبکهای برای به اشتراکگذاری محتوای متنی پذیرفت. ویرگول نسخهی فارسیزبان پلتفرم MEDIUM میباشد. ویرگول، نسل جدید و جایگزینی برای وبلاگنویسی است. بایستی تفاوت بین ویرگول و سایر پلتفرمهای پرطرفدار برای به اشتراکگذاری را درک کرد. این هوشمندی مخاطب است که بتواند بین دنیای رنگی اینستاگرام، محتوای تلگرافی توییتر و فضای پرشتاب و متنی تلگرام با "ویرگول"، تمایز قایل شود.
در ویرگول آدمها کمی کمتر عجله دارند.