محمدرضا قادریان دهکردی
محمدرضا قادریان دهکردی
خواندن ۴۴ دقیقه·۳ سال پیش

پروفسور آلن تورینگ (نابغه ای در زمان خود)


تصویر پروفسور آلن تورینگ
تصویر پروفسور آلن تورینگ
امضای پروفسور آلن تورینگ
امضای پروفسور آلن تورینگ

آلن تورینگ یک ریاضیدان، دانشمند علوم کامپیوتر، منطقدان ، تحلیلگر رمز ، فیلسوف و زیست شناس نظری انگلیسی است. تورینگ با ارائه رسمی سازی از مفاهیم الگوریتم و محاسبه با ماشین تورینگ ، که می تواند مدلی برای یک رایانه با کاربرد عمومی باشد ، در توسعه علوم رایانه نظری بسیار تأثیرگذار بود. به طور گسترده ای تورینگ به عنوان پدر علم کامپیوتر نظری و هوش مصنوعی شناخته می شود. تورینگ در Maida Vale لندن متولد شد و در جنوب انگلیس بزرگ شد. وی در رشته ریاضیات در کالج کینگ ، کمبریج فارغ التحصیل شد. در حالی که وی یکی از اعضای کمبریج بود ، او مدرکی منتشر کرد که نشان می دهد برخی از سوالات کاملاً ریاضی بله - خیر هرگز با محاسبه پاسخ داده نمی شود و یک ماشین تورینگ را تعریف می کند ، و در ادامه ثابت کرد که مشکل توقف ماشین های تورینگ غیرقابل تصمیم است. در سال 1938 ، دکترای خود را از گروه ریاضیات دانشگاه پرینستون گرفت. در طول جنگ جهانی دوم ، تورینگ برای مدرسه دولتی کد و رمزنگاری در Bletchley Park ، مرکز کد شکنی انگلیس که اطلاعات فوق العاده ای تولید می کرد ، کار می کرد. وی مدتی هدایت هات 8 را عهده دار شد ، بخشی که مسئول رمزنگاری نیروی دریایی آلمان بود. در اینجا ، او تعدادی از تکنیک ها را برای سرعت بخشیدن به شکستن رمزهای آلمانی ابداع کرد ، از جمله بهبود روش بمب لهستانی قبل از جنگ که این تکنیک یک ماشین الکترومکانیکی است که می تواند تنظیمات دستگاه Enigma را پیدا کند. تورینگ نقش مهمی در شکستن پیام های رمزگذاری شده رهگیری داشت که به متفقین امکان می داد نازی ها را در بسیاری از درگیری های مهم از جمله نبرد اقیانوس اطلس شکست دهند. با توجه به مشکلات غیر واقعی تاریخ ، ارزیابی دقیق تأثیر فوق العاده ی هوشمندی در جنگ دشوار است. با این حال ، پروفسور جک کوپلند تخمین زده است که این کار بیش از دو سال جنگ در اروپا را کوتاه کرده و بیش از 14 میلیون نفر را نجات داده است. پس از جنگ ، تورینگ در آزمایشگاه فیزیکی ملی کار کرد و در آنجا موتور محاسبات اتوماتیک را طراحی کرد ، که یکی از اولین طراحی ها برای یک کامپیوتر با برنامه ذخیره شده است. پس از جنگ ، تورینگ در آزمایشگاه فیزیکی ملی کار کرد و در آنجا موتور محاسبات اتوماتیک را طراحی کرد ، که یکی از اولین طراحی ها برای یک کامپیوتر با برنامه ذخیره شده است. در سال 1948 ، تورینگ به آزمایشگاه ماشین محاسبات مکس نیومن ، در دانشگاه ویکتوریا منچستر پیوست و در آنجا به توسعه کامپیوترهای منچستر کمک کرد و به زیست شناسی در ریاضی علاقه مند شد. وی مقاله ای در زمینه شیمیایی مورفوژنز نوشت و واکنشهای شیمیایی نوسانی مانند واکنش بلووسوف- ژابوتینسکی را که برای اولین بار در دهه 1960 مشاهده شد پیش بینی کرد. با وجود این موفقیت ها ، او در طول زندگی خود هرگز در کشور خود به طور کامل شناخته نشد زیرا بسیاری از کارهای وی تحت پوشش قانون اسرار رسمی بود.

تورینگ در سال 1952 به دلیل اقدامات همجنسگرایی تحت پیگرد قانونی قرار گرفت. با اصلاحیه Labouchere در سال 1885 ، "بدحجابی فاحش" یک جرم کیفری در انگلستان بود. وی درمان اخته شیمیایی را با DES به عنوان جایگزین زندان پذیرفت. تورینگ در سال 1954 ، 16 روز قبل از 42 سالگی ، در اثر مسمومیت با سیانور درگذشت. یک تحقیق مرگ او را به عنوان یک خودکشی تعیین کرد ، اما ذکر شده است که شواهد شناخته شده با مسمومیت تصادفی نیز سازگار است. در سال 2009 ، به دنبال یک کارزار اینترنتی ، نخست وزیر انگلیس ، گوردون براون ، به نمایندگی از دولت انگلیس به دلیل "نحوه وحشتناک برخورد با وی" عذرخواهی رسمی کرد. ملکه الیزابت دوم در سال 2013 به تورینگ عفو پس از مرگ اعطا کرد. "قانون آلن تورینگ" اکنون یک اصطلاح غیررسمی برای قانونی در سال 2017 در انگلستان است که به موجب آن مردانی را که تحت قوانین تاریخی اخطار داده یا مجازات شده اند و اعمال همجنسگرایانه را غیرقانونی می دانند ، مورد عفو قرار می دهد. تورینگ میراث گسترده ای از مجسمه های وی دارد ، بسیاری از چیزهایی که به نام او نامگذاری شده اند از جمله جایزه سالانه نوآوری های علوم رایانه. او قرار است در اسکناس 50 پوندی بانک انگلستان ظاهر شود ، که در ژوئن 2021 منتشر خواهد شد. سری BBC 2019 ، با رای گیری مخاطبان ، وی را به عنوان بزرگترین فرد قرن 20 معرفی کرد.

اوایل زندگی و تحصیلات

خانواده :

تورینگ در Maida Vale ، لندن متولد شد ، در حالی که پدرش ، جولیوس ماتیسون تورینگ متولد (1873–1947) ، در حال مرخصی گرفتن از سمت خود در خدمات مدنی هند (ICS) در چاتراپور بود، سپس در ریاست جمهوری مدرس و در ادیشا ایالتی در هند بود. پدر تورینگ پسر یک روحانی روبرت تورینگ از یک خانواده بازرگان اسکاتلندی بود که در هلند مستقر بودند و دارای درجه بارون بود. مادر تورینگ ، همسر جولیوس ، اتل سارا تورینگ متولد (1876–1976) دختر ادوارد والر استونی ، مهندس ارشد راه آهن مادراس بود. استونی ها یک خانواده نجیب زاده پروتستان انگلیسی-ایرلندی از هر دو شهرستان تیپری و کانتی لانگفورد بودند ، در حالی که خود اتل بیشتر دوران کودکی خود را در شهرستان کلار سپری کرده بود. کار جولیوس با ICS خانواده را به هند بریتانیایی آورد ، جایی که پدربزرگش ژنرال ارتش بنگال بود. با این حال ، هر دو جولیوس و ایتل می خواستند که فرزندانشان در انگلیس تربیت شوند ، بنابراین آنها به همان جایی که آلن تورینگ در 23 ژوئن 1912 متولد شد ، در لندن رفتند همانطور که توسط پلاک آبی در خارج از خانه تولد وی ثبت شده است. تورینگ یک برادر بزرگتر به نام جان (پدر سر جان درموت تورینگ ، بارون دوازدهم بارون های تورینگ) داشت. کمیسیون خدمات کشوری پدر تورینگ هنوز فعال بود و در طول سالهای کودکی تورینگ ، والدین وی از هاستینگز در انگلستان به هند سفر کردند و دو پسر خود را برای ماندن در کنار یک زوج بازنشسته ارتش ترک کردند. تورینگ در هاستینگز به آدرس Baston Lodge ، Upper Maze Hill ، St Leonards-on-Sea اقامت گزید ، اکنون با یک پلاک آبی مشخص شده است. این پلاک در 23 ژوئن 2012 ، صدمین سال تولد تورینگ ، رونمایی شد. در اوایل زندگی ، تورینگ نشانه هایی از نبوغ را نشان داد که بعداً قرار بود به طور برجسته ای از آنها نشان دهد. والدین او در سال 1927 خانه ای در گیلدفورد خریداری کردند و تورینگ در تعطیلات مدرسه در آنجا زندگی می کرد. این محل نیز با پلاک آبی مشخص شده است.

مدرسه:

والدین تورینگ او را در سن 6 سالگی در سن مایکل ، مدرسه ای روزانه در 20 جاده چارلز ، سنت لئوناردز آن دریا ثبت نام کردند. مدیر مدرسه استعداد او را همانند بسیاری از معلمان بعدی اش در همان اوایل شناخت. بین ژانویه 1922 و 1926 ، تورینگ در مدرسه مقدماتی هازلهورست ، مدرسه ای مستقل در روستای فرانت در ساسکس (ساسکس شرقی فعلی) تحصیل کرد. در سال 1926 ، در سن 13 سالگی ، او به مدرسه شربورن رفت ، یک مدرسه مستقل شبانه روزی در شهر بازار شربورن در دورست ، جایی که در خانه وستکات سوار شد. روز اول این دوره مصادف با اعتصاب عمومی سال 1926 در انگلیس بود ، اما تورینگ آنقدر مصمم بود که در آن شرکت کند ، به طوری که دوچرخه خود را بدون سرنشین 97 مایلی (97 کیلومتری) از ساوتهمپتون به شربورن راند و یک شب در یک مسافرخانه متوقف شد. گرایش طبیعی تورینگ به ریاضیات و علوم باعث احترام برخی از معلمان شربورن نشد ، چرا كه تعریف آنها از آموزش تأكید بیشتری بر كلاسیك ها داشت. مدیر مدرسه وی به والدینش نوشت: "امیدوارم او از دو طرف شکست نخورد. اگر قرار است در مدرسه دولتی بماند ، باید تحصیل کند. اگر قرار است فقط یک متخصص علمی باشد ، او وقت خود را در یک مدرسه دولتی هدر می دهد ". علی رغم این ، تورینگ در مطالعات مورد علاقه خود همچنان توانایی قابل توجهی از خود نشان داد و در سال 1927 بدون اینکه حتی حساب دیفرانسیل ابتدائی را بخواند ، مشکلات پیشرفته را حل کرد. در سال 1928 ، در سن 16 سالگی ، تورینگ با آثار آلبرت انیشتین روبرو شد. او نه تنها آن را درک کرد ، بلکه ممکن بود که او بتواند سوال انیشتین از قوانین حرکت نیوتن را از متنی استنباط کند که این امر هرگز صریح نبوده است.

کریستوفر مورکوم:

در شربورن ، تورینگ با دانش آموز دیگر كریستوفر كولان موركوم (13 ژوئیه 1911 - 13 فوریه 1930) ، كه به عنوان "اولین عشق" تورینگ توصیف شده ، دوستی قابل توجهی برقرار كرد. روابط آنها الهام بخش کارهای آینده تورینگ بود ، اما با مرگ مورکام ، در فوریه 1930 ، از عوارض سل گاوی ، که پس از نوشیدن شیر گاو آلوده چند سال قبل منقبض شد ، کوتاه آمد. این رویداد باعث ناراحتی شدید تورینگ شد. او با سخت تر کار کردن در مورد موضوعات علوم و ریاضیاتی که با مورکوم به اشتراک گذاشته بود ، غم و اندوه خود را کنار آورد. تورینگ در نامه ای به مادر مورکوم ، فرانسیس ایزابل نوشت:

من مطمئن هستم که من نمی توانستم جایی دیگر از همراهان بسیار درخشان و در عین حال جذاب و غیرقابل تصور را پیدا کنم. من علاقه خود را به کار خود و مواردی از جمله نجوم (که او مرا معرفی کرد) به عنوان چیزی که باید با او به اشتراک گذاشته شود ، در نظر گرفتم و فکر می کنم او احساس کمی نسبت به من داشت ... من می دانم که باید به همان اندازه انرژی بگذارم ، اگر آنقدر علاقه به کار من نداشته باشد که انگار او زنده است ، این همان چیزی است که دوست دارد من انجام دهم. رابطه تورینگ و مادر مورکام مدت ها پس از مرگ مورکام ادامه داشت ، وی هدایایی را برای تورینگ ارسال می کرد و او نامه هایی را به طور معمول در روز تولد مورکام می فرستاد. یک روز قبل از سومین سالگرد مرگ مورکام (13 فوریه 1933) ، وی برای خانم مورکام نوشت:

من انتظار دارم وقتی این نامه به دست شما می رسد ، به فکر کریس باشید. من نیز خواهم بود و این نامه فقط برای این است که به شما بگویم که من درفردا های دور به فکر کریس و شما خواهم بود. من مطمئن هستم که او اکنون به همان اندازه که اینجا بود خوشحال است. آلن مهربون تو.

برخی حدس زده اند که مرگ مورکام علت بی خدایی و مادی گرایی تورینگ بوده است. ظاهراً ، او در این مرحله از زندگی خود هنوز به مفاهیمی مانند روح ، مستقل از بدن و زنده ماندن ایمان داشت. تورینگ در نامه بعدی که به مادر مورکام نیز نوشته شده بود ، نقل کرد:

شخصاً معتقدم روح واقعاً ابدی با جسم در ارتباط است اما مطمئناً با همان نوع بدن ارتباطی ندارد ... از نظر ارتباط واقعی بین روح و بدن ، من فکر می کنم بدن می تواند یک "روح" را حفظ کند ، در حالی که بدن زنده است و بیدار است این دو کاملاً به هم متصل شده اند. وقتی بدن در خواب است نمی توانم حدس بزنم چه اتفاقی می افتد اما وقتی بدن می میرد ، "مکانیسم" نگه داشتن روح از بین می رود و روح دیر یا زود ، شاید بلافاصله بدن جدیدی پیدا می کند.

دانشگاه و کار بر روی محاسبات:

تورینگ پس از شربورن ، از سال 1931 تا 1934 در مقطع لیسانس در کالج کینگ ، کمبریج تحصیل کرد و در آنجا به افتخارات درجه یک ریاضیات اهدا شد. در سال 1935 ، در سن 22 سالگی ، او به عنوان عضو کالج کینگ با قدرت پایان نامه ای انتخاب شد که در آن قضیه حد اصلی را اثبات کرد. این قضیه که برای کمیته ناشناخته بود ، قبلاً در سال 1922 توسط جارل والدمار لیندبرگ اثبات شده بود. یک پلاک آبی در کالج در صدمین سالگرد تولد وی در 23 ژوئن 2012 رونمایی شد و اکنون در ساختمان کالج در رژه پادشاه نصب شده است.

در سال 1936 ، تورینگ مقاله خود را "در مورد اعداد قابل محاسبه ، با استفاده از برنامه Entscheidungsproblem" منتشر کرد. این مقاله در مجله Proceedings of the London Mathematical Society در دو بخش منتشر شد ، قسمت اول در 30 نوامبر و قسمت دوم در 23 دسامبر. در این مقاله ، تورینگ نتایج کورت گودل را در سال 1931 در حدود اثبات و محاسبه دوباره فرموله کرد ، و زبان رسمی مبتنی بر حساب گودل را با ابزارهای فرضی رسمی و ساده جایگزین کرد که به ماشین های تورینگ معروف شدند. Entscheidungsproblem (مسئله تصمیم گیری) در ابتدا توسط ریاضیدان آلمانی ، دیوید هیلبرت در سال 1928 مطرح شد. تورینگ ثابت کرد که "ماشین محاسبات جهانی" وی اگر به عنوان یک الگوریتم نمایش داده شود ، قادر به انجام هر محاسبه ریاضی قابل تصوری است. وی در ادامه با اثبات غیرقابل حل بودن مسئله توقف در ماشین های تورینگ ثابت کرد که هیچ راه حلی برای مسئله تصمیم گیری وجود ندارد: تصمیم گیری الگوریتمی درباره اینکه آیا ماشین تورینگ هرگز متوقف خواهد شد امکان پذیر نیست. این مقاله "به راحتی تأثیرگذارترین مقاله ریاضی در طول تاریخ" خوانده شده است. اگرچه مدرک تورینگ اندکی پس از اثبات معادل آلونزو کلیسا با استفاده از حساب لامبدا منتشر شد ، اما رویکرد تورینگ به طور قابل ملاحظه ای در دسترس و شهودی از رویکرد کلیساست. این ایده همچنین مفهومی از "ماشین جهانی" (که امروزه به عنوان یک ماشین جهانی تورینگ شناخته می شود) را شامل می شد ، با این ایده که چنین دستگاهی می تواند وظایف هر ماشین محاسباتی دیگری را انجام دهد (همانطور که حساب لامبدا کلیسا نیز می توانست). طبق تز کلیس-تورینگ ، ماشین های تورینگ و حساب لامبدا قادر به محاسبه هر چیزی هستند که قابل محاسبه باشد. جان فون نویمان تصدیق کرد که مفهوم اصلی رایانه مدرن به دلیل مقاله تورینگ است. تا به امروز ، ماشین های تورینگ یک موضوع اصلی در تئوری محاسبات است.

از سپتامبر 1936 تا ژوئیه 1938 ، تورینگ بیشتر وقت خود را به تحصیل در زیر کلیسا در دانشگاه پرینستون گذراند و در سال دوم بعنوان همکار به عنوان جین الیزا پروکر حضور داشت. وی علاوه بر کار کاملاً ریاضی ، در رشته رمزنگاری تحصیل کرد و همچنین سه یا چهار مرحله از یک ضرب دودویی الکترو مکانیکی را ساخت. در ژوئن 1938 ، دکترای خود را از گروه ریاضیات در پرینستون گرفت. در پایان نامه خود ، سیستم های منطق مبتنی بر معمولی ، مفهوم منطقی ترتیبی و مفهوم محاسبات نسبی ، که در آن ماشین های تورینگ با اصطلاحات صحیح افزوده می شوند ، معرفی می شود ، که امکان مطالعه مسائلی را دارد که با ماشین های تورینگ حل نمی شوند. جان فون نویمان می خواست او را به عنوان دستیار فوق دکترا استخدام کند ، اما دوباره به انگلستان بازگشت.

شغل و تحقیقات پژوهشی:

هنگامی که تورینگ به کمبریج بازگشت ، در سخنرانی هایی که در سال 1939 توسط لودویگ ویتگنشتاین درباره مبانی ریاضیات انجام شد ، شرکت کرد. سخنرانی ها به صورت کلمه به کلمه بازسازی شده است ، از جمله استنباط های تورینگ و دانشجویان دیگر ، از یادداشت های دانشجویان. تورینگ و ویتگنشتاین با یکدیگر بحث و اختلاف نظر داشتند ، تورینگ از فرمالیسم دفاع کرد و ویتگنشتاین نظر خود را مبنی بر اینکه ریاضیات هیچ حقیقت مطلقی را کشف نمی کند ، بلکه آنها را ابداع می کند ، ابراز داشت.

تجزیه و تحلیل رمزنگاری

در طول جنگ جهانی دوم ، تورینگ یکی از شرکت کنندگان اصلی در شکستن رمزهای آلمانی در پارک بلتچلی بود. آسا بریگز ، مورخ و رمز شکن زمان جنگ گفته است: "شما به استعداد استثنایی احتیاج داشتید ، در بلتچلی به نبوغ نیاز داشتید و تورینگ همان نبوغ بود."

از سپتامبر 1938 ، تورینگ به طور نیمه وقت با Code Code and Cypher School (GC&CS) ، سازمان کد شکن انگلیس همکاری کرد. او به همراه دیلی ناکس ، کد شکن ارشد GC&CS ، بر روی رمزنگاری دستگاه رمزنگاری Enigma که توسط آلمان نازی استفاده می شود ، متمرکز شد. اندکی پس از جلسه ژوئیه 1939 در نزدیکی ورشو که در آن اداره رمزگذاری لهستان جزئیات سیم کشی روتورهای دستگاه Enigma و روش رمزگشایی پیام های دستگاه Enigma را به انگلیسی ها و فرانسه ارائه داد ، تورینگ و ناکس راه حل گسترده تری را ارائه دادند. روش لهستانی متکی به یک روش شاخص ناامن بود که احتمال تغییر آلمانی ها وجود داشت ، که در واقع در ماه مه سال 1940 این کار را انجام دادند. در Bomba لهستانی).

در 4 سپتامبر 1939 ، یک روز پس از اعلام جنگ انگلیس به آلمان ، تورینگ به پارک بلتچلی ، ایستگاه زمان جنگ GC&CS ، گزارش داد. مشخص کردن بمب اولین پنج پیشرفت مهم رمزنگاری بود که تورینگ در طول جنگ به دست آورد. موارد دیگر عبارتند از: استنباط روش نشانگر مورد استفاده توسط نیروی دریایی آلمان. ایجاد یک روش آماری با نام Banburismus برای استفاده بسیار کارآمدتر از بمب ها ؛ توسعه روشی به نام Turingery برای کار کردن تنظیمات بادامک چرخ های دستگاه رمزگذاری Lorenz SZ 40/42 (Tunny) و ، در اواخر جنگ ، توسعه یک صدا شکن قابل حمل صوتی قابل حمل در پارک هانسلوپ که با نام رمز Delilah شناخته می شود .

تورینگ با استفاده از تکنیک های آماری برای بهینه سازی آزمایش امکان های مختلف در روند شکست کد ، کمک نوآورانه ای به موضوع داشت. او دو مقاله در مورد رویکردهای ریاضی نوشت ، تحت عنوان "کاربردهای احتمال رمزنگاری" و مقاله ای درباره آمار تکرارها ، که از نظر GC&CS و جانشین آن GCHQ از چنان ارزشی برخوردار بودند که مدت کوتاهی قبل از صد سالگی تولد او. یک ریاضیدان GCHQ ، "که خود را فقط ریچارد معرفی کرد" در آن زمان گفت که این واقعیت که مطالب برای حدود 70 سال محدود شده بود ، اهمیت آنها و ارتباط آنها با رمزنگاری پس از جنگ را نشان داد:

[وی] گفت که این واقعیت که مطالب محدود شده است "نشان می دهد که آن اهمیت فوق العاده ای در مبانی موضوع ما دارد". ... مقالات با استفاده از "تجزیه و تحلیل ریاضی برای تعیین و تعیین اینکه کدام یک از تنظیمات محتمل ترند تا بتوانند در اسرع وقت امتحان شوند" توضیحات مفصلی ارائه دادند. ... ریچارد گفت که GCHQ اکنون "آب را از دو مقاله فشرده" کرده و "از انتشار آنها در دامنه عمومی" خوشحال است.

تورینگ در پارک بلچلی به شهرت خارج از شهرت شهرت داشت. وی برای همکارانش به عنوان "پروفسور" شناخته می شد و رساله اش در مورد انیگما به عنوان "کتاب پروفسور" شناخته می شد. طبق گفته مورخ رونالد لوین ، جک گود ، یک رمزنگار که با تورینگ کار می کرد ، در مورد همکار خود گفت:

در هفته اول ژوئن هر سال دچار حمله ناگهانی تب یونجه می شد و با استفاده از ماسک گاز سرویس به اداره می چرخید تا گرده را خاموش نگه دارد. دوچرخه او خطایی داشت: زنجیر در فواصل معین از کار می افتاد. به جای اصلاح آن ، تعداد دفعات چرخاندن پدال ها را حساب کرده و به موقع از دوچرخه پیاده می شود تا زنجیر را با دست تنظیم کند. یکی دیگر از موارد عجیب و غریب او این است که لیوان خود را به لوله های رادیاتور زنجیر کرد تا از سرقت آن جلوگیری کند.

پیتر هیلتون تجربه "کار با تورینگ در کلبه 8" را در "خاطرات پارک بلچلی" از "یک قرن ریاضیات در آمریکا" بیان کرد:

این یک تجربه نادر است که با یک نبوغ معتبر روبرو شوید. کسانی که از ما امتیاز زندگی در بورس تحصیلی برخوردار هستند ، با تحریکات فکری ارائه شده توسط همکاران با استعداد آشنا هستند. ما می توانیم ایده هایی را که آنها با ما به اشتراک می گذارند تحسین کنیم و معمولاً قادر به درک منبع آنها هستیم. حتی ممکن است اغلب اوقات اعتقاد داشته باشیم که خودمان می توانستیم چنین مفاهیمی ایجاد کنیم و چنین افکاری را بوجود آوریم. با این حال ، تجربه اشتراک زندگی فکری یک نابغه کاملاً متفاوت است. فرد می فهمد که شخص در حضور یک هوش ، حساسیتی از چنان ژرفی و اصالت است که فرد از شگفتی و هیجان پر می شود. آلن تورینگ چنین نبوغی بود و کسانی مانند من که فرصت حیرت انگیز و غیرمنتظره ای را داشتند که با شرایط عجیب و غریب جنگ جهانی دوم ایجاد شده بود تا بتوانند تورینگ را به عنوان یک همکار و دوست حساب کنند ، هرگز این تجربه را فراموش نخواهند کرد و نمی توانند ما همیشه سود بی نظیر خود را برای خود از دست می دهیم.

هیلتون نیز در مستند رمزگشایی از اسرار نازی ، Nova PBSهمان افکار را تکرار کرد.

هنگام کار در بلتچلی ، تورینگ ، که یک دونده با استعداد در مسافت طولانی بود ، هنگامی که برای جلسات مورد نیاز بود ، گاهی اوقات 64 مایل (64 کیلومتر) تا لندن را می دوید و او می توانست از استانداردهای جهانی ماراتن استفاده کند. تورینگ برای تیم المپیک 1948 انگلیس تلاش کرد اما به دلیل مصدومیت مانع او شد. زمان امتحان او برای ماراتن تنها 11 دقیقه کندتر از زمان مسابقه المپیک توماس ریچاردز دارنده مدال نقره 2 ساعت و 35 دقیقه بود. او بهترین دونده باشگاه ورزشی والتون بود ، واقعیتی که هنگام عبور از گروه در حالی که تنها می دوید ، کشف شد. وقتی از او سوال شد که چرا در تمرین اینقدر دوید ، پاسخ داد:

من چنان شغل پر استرسی دارم که تنها راهی که می توانم آن را از ذهنم بیرون بیاورم ، دویدن سخت است. این تنها راهی است که می توانم آزاد شوم.

- آلن تورینگ ، تورینگ یک دونده عالی بود ،

در سال 1946 ، تورینگ به دلیل خدمات خود در زمان جنگ توسط پادشاه جورج ششم به عنوان افسر سفارش امپراتوری انگلیس (OBE) منصوب شد ، اما کار وی برای سالها مخفی ماند.

بمب:

چند هفته پس از ورود به پارک بلتچلی ، تورینگ یک ماشین الکترومکانیکی به نام بمب را تعیین کرده بود که می توانست انیگما را به طور موثرتری از بمب kryptologiczna لهستانی ، که نام آن از آن گرفته شده ، بشکند. بمب ، با پیشرفت پیشنهادی ریاضیدانان گوردون ولچمن ، به یکی از ابزارهای اصلی و اصلی ترین خودکار برای حمله به پیام های رمزگذاری شده توسط Enigmaتبدیل شد.

بمب با استفاده از یک تخت مناسب: بخشی از متن ساده احتمالی ، تنظیمات احتمالی صحیح مورد استفاده برای پیام Enigma (به عنوان مثال ترتیب روتور ، تنظیمات روتور و تنظیمات پلاگین) را جستجو می کند. برای هر تنظیم احتمالی روتور (که به ترتیب 1019 ایالت یا 1022 حالت برای نوع 4-روتور قایق Uبود) ، بمب زنجیره ای از کسر منطقی را بر اساس تختخواب انجام داد که به صورت الکترومکانیکی اجرا شده است.

بمب زمانی که تناقضی رخ داده را تشخیص داده و تنظیم آن را رد کرده و به حالت بعدی می رود. بیشتر تنظیمات ممکن است باعث ایجاد تناقض شود و کنار گذاشته شود ، و فقط تعداد کمی از آنها به تفصیل بررسی می شوند. وقتی نامه رمزگذاری شده به همان نامه ساده تبدیل می شود ، که با Enigma غیرممکن است ، تناقضی رخ خواهد داد. اولین بمب در 18 مارس 1940 نصب شد.

در اواخر سال 1941 ، تورینگ و تحلیلگران رمزنگاریش گوردون ولشمن ، هیو الكساندر و استوارت میلنر-باری ناامید شدند. با استفاده از کار لهستانی ها ، آنها سیستم کاری خوبی برای رمزگشایی سیگنالهای Enigma ایجاد کرده بودند ، اما کارکنان محدود و بمب های آنها باعث می شد که آنها نتوانند همه سیگنال ها را ترجمه کنند. در تابستان ، آنها موفقیت چشمگیری داشتند و تلفات حمل و نقل به زیر 100000 تن در ماه رسیده بود. با این حال ، آنها به شدت به منابع بیشتری نیاز داشتند تا از جریان آلمان مطلع شوند. آنها سعی کرده بودند از طریق کانال های مناسب مردم بیشتری را به خود جلب کنند و بمب های بیشتری تأمین کنند ، اما موفق نشدند.

در 28 اکتبر آنها مستقیماً به وینستون چرچیل نامه نوشتند و مشکلاتشان را توضیح دادند ، و تورینگ را به عنوان اولین نامگذاری کردند. آنها تأکید کردند که نیاز آنها در مقایسه با هزینه های کلان مردم و پول توسط نیروها بسیار کم و در مقایسه با سطح کمک آنها به نیروها مقایسه می شود. همانطور که اندرو هاجز ، زندگینامه نویس تورینگ بعدا نوشت: "این نامه اثر الکتریکی داشت." چرچیل یادداشتی به ژنرال ایسمای نوشت که در آن آمده بود: "ACTION THIS DAY. اطمینان حاصل کنید که آنها تمام خواسته های خود را با اولویت فوق العاده دارند و به من گزارش دهند که این کار انجام شده است." در 18 نوامبر ، رئیس سرویس مخفی گزارش داد که هر اقدام احتمالی در حال انجام است. مهندسین رمزنگاری در پارک بلتچلی از واکنش نخست وزیر نمی دانستند ، اما همانطور که میلنر باری یادآوری کرد ، "آنچه ما متوجه شدیم این بود که تقریباً از آن روز راههای ناهموار به طور معجزه آسایی صاف شده است." تا پایان جنگ بیش از دویست بمب در حال کار بود.

Hut 8 و نیروی دریایی Enigma:

تورینگ تصمیم گرفت تا با مشکل به ویژه دشوار نیروی دریایی آلمان مقابله کند "زیرا هیچ کس دیگری در این زمینه کاری نمی کرد و من می توانستم آن را برای خودم داشته باشم". در دسامبر 1939 ، تورینگ قسمت اساسی سیستم نشانگر نیروی دریایی را حل کرد ، که پیچیده تر از سیستم های نشانگر استفاده شده توسط سایر سرویس ها بود.

در همان شب ، او همچنین ایده Banburismus ، یک روش آماری متوالی (که بعداً آبراهام والد آنالیز ترتیبی نامید) را برای کمک به شکستن معمای دریایی تصور کرد ، "هرچند که من مطمئن نبودم که در عمل م wouldثر باشد و ، در واقع ، مطمئن باشید تا اینکه برخی از روزها واقعاً شکسته شده است. " برای این ، او مقداری از وزن مدارکی را اختراع کرد که وی آن را ممنوعیت خواند. Banburismus می تواند توالی های خاصی از روتورهای Enigma را رد کند ، به طور قابل توجهی زمان مورد نیاز برای آزمایش تنظیمات بمب ها را کاهش می دهد. بعداً این روند متوالی جمع آوری وزن کافی شواهد با استفاده از دسیبان (یک دهم ممنوعیت) در تجزیه و تحلیل رمزنگاری رمز لورنز استفاده شد.

تورینگ در نوامبر 1942 به ایالات متحده سفر كرد و با رمزنگاران نیروی دریایی ایالات متحده در ساخت انیگما و ساخت بمب در واشنگتن كار كرد. وی همچنین از آزمایشگاه ماشین حساب آنها در دیتون ، اوهایو بازدید کرد.

واکنش تورینگ به طراحی بمب آمریکایی بسیار جالب نبود:

برنامه بمب آمریكا برای تولید 336 بمب ، یكی برای هر سفارش چرخ بود. من قبلاً از مفهوم روتین کلبه بمب که در این برنامه حاکی است ، لبخند می زدم ، اما فکر می کردم که با اشاره به اینکه ما واقعاً از آنها به این طریق استفاده نخواهیم کرد ، هدف خاصی نمی تواند تأمین شود. آزمایش آنها (کموتاتورها) به سختی می تواند قطعی باشد زیرا آنها با دستگاه های توقف یاب الکترونیکی در حال آزمایش برای گزاف گویی نبودند. به نظر نمی رسد که به هیچکس در مورد میله یا جرم دهنده یا banburismus گفته شود ، مگر اینکه واقعاً کاری در این زمینه انجام دهند.

در طول این سفر ، او همچنین در آزمایشگاه های بل در زمینه تولید دستگاه های گفتاری ایمن کمک کرد. او در مارس 1943 به پارک بلتچلی بازگشت. در زمان غیبت او ، هیو الکساندر رسماً سمت رئیس کلبه 8 را بر عهده گرفت ، اگرچه الکساندر مدتی به طور عملی رئیس بود (تورینگ علاقه چندانی به امور روزمره بخش) تورینگ به یک مشاور کلی در زمینه تجزیه و تحلیل رمزنگاری در پارک بلتچلی تبدیل شد.

اسکندر درباره سهم تورینگ نوشت:

در ذهن کسی نباید جای سوال باشد که کار تورینگ بزرگترین عامل موفقیت Hut 8بود. در روزهای آغازین ، وی تنها رمزنگاری بود که فکر می کرد این مشکل قابل حل است و نه تنها مسئولیت اصلی کار نظری در داخل کلبه را عهده دار بود ، بلکه اعتبار اصلی اختراع بمب را نیز با ولشمن و کین به اشتراک گذاشت. همیشه دشوار است که بگوییم کسی "کاملاً ضروری" است ، اما اگر کسی برای Hut 8 ضروری بود ، تورینگ بود. کارهای پیشگام همیشه وقتی فراموش می شود که بعداً تجربه و روال کار همه چیز را آسان جلوه می دهد و بسیاری از ما در Hut 8 احساس می کنیم که اندازه سهم تورینگ هرگز توسط جهان خارج کاملاً درک نشده است.

تورینگری:

در ژوئیه 1942 ، تورینگ برای استفاده در برابر پیام های رمزگذاری لورنز تولید شده توسط ماشین جدید Geheimschreiber (نویسنده مخفی) آلمانی ، روشی را به نام Turingery (یا به شوخی تورینگیسموس) ابداع کرد. این یک پیوست رمزگذاری روتور تلپینتر بود که با نام رمز Tunny در Bletchley Parkشناخته می شد. Turingeryروشی برای شکستن چرخ بود ، یعنی روشی برای کار در تنظیمات بادامک چرخ های Tunny. وی همچنین تیم Tunny را به Tommy Flowersمعرفی كرد كه تحت هدایت ماكس نیومن ساخت رایانه Colossus ، اولین رایانه دیجیتال قابل برنامه ریزی جهان را كه جایگزین یك ماشین قبلی ساده تر (Heath Robinson) شد و سرعت فوق العاده آن اجازه داد تا تکنیک های رمزگشایی آماری به طور مفیدی روی پیام ها اعمال شوند. برخی به اشتباه گفته اند كه تورینگ شخصیتی اصلی در طراحی رایانه Colossus بود. Turingery و رویکرد آماری Banburismus بدون شک باعث ایجاد تفکر در مورد رمزنگاری رمز رمز Lorenz شد ، اما او مستقیماً در توسعه Colossusنقش نداشت.

دلیله:

تورینگ به دنبال کار خود در آزمایشگاه های بل در ایالات متحده ، ایده رمزگذاری الکترونیکی گفتار را در سیستم تلفنی دنبال کرد. در قسمت آخر جنگ ، وی برای کار در سرویس امنیت رادیویی سرویس مخفی (بعدا HMGCC) در پارک هانسلوپ نقل مکان کرد. وی در پارک ، با کمک مهندس دونالد بلی ، دانش خود را در زمینه الکترونیک بیشتر کرد. آنها با هم طراحی و ساخت ماشین ارتباطی صوتی ایمن قابل حمل را با رمز رمز Delilahانجام دادند. این ماشین برای کاربردهای مختلفی در نظر گرفته شده بود ، اما قابلیت استفاده با انتقال رادیویی از راه دور را نداشت. در هر صورت ، دلیله خیلی دیر به اتمام رسید تا در طول جنگ مورد استفاده قرار گیرد. اگرچه این سیستم کاملاً کار می کرد ، اما تورینگ آن را با رمزگذاری و رمزگشایی ضبط شده از سخنرانی وینستون چرچیل به مقامات نشان می داد ، دلیله برای استفاده تصویب نشد. تورینگ همچنین با آزمایشگاه های بل در زمینه ساخت SIGSALY ، یک سیستم صوتی ایمن که در سالهای بعدی جنگ مورد استفاده قرار گرفت ، مشورت کرد.

رایانه های اولیه و آزمون تورینگ

پلاک ، خیابان عالی 78 ، همپتون

بین سالهای 1945 و 1947 ، تورینگ در همپتون ، لندن زندگی می کرد ، در حالی که او در آزمایشگاه فیزیکی ملی (NPL) بر روی طراحی ACE(موتور محاسبات اتوماتیک) کار می کرد. او مقاله ای را در 19 فوریه 1946 ارائه داد ، که اولین طراحی دقیق یک کامپیوتر با برنامه ذخیره شده بود. اولین پیش نویس ناقص فون نویمان در مورد EDVAC پیش از مقاله تورینگ بود ، اما این جزئیات بسیار جزئی تر بود و به گفته جان آر وومرسلی ، سرپرست بخش ریاضیات NPL ، "شامل تعدادی از ایده ها است که دکتر تورینگ است خود ". اگرچه ACE یک طرح عملی بود ، اما پنهان کاری مربوط به زمان جنگ در پارک بلتچلی منجر به تأخیر در شروع پروژه شد و او ناامید شد. در اواخر سال 1947 وی برای یک سال شنبه به کمبریج بازگشت و در طی آن کار اساسی در زمینه ماشین های هوشمند تولید کرد که در زمان حیات وی منتشر نشد. در حالی که او در کمبریج بود ، Pilot ACE در غیاب او ساخته می شد. اولین برنامه خود را در 10 مه 1950 اجرا کرد و تعدادی از رایانه های بعدی در سراسر جهان مدیون آن هستند ، از جمله انگلیسی Electric DEUCE و آمریکایی Bendix G-15. نسخه کامل ACEتورینگ تا قبل از مرگ او ساخته نشده است.

با توجه به خاطرات پیشگام رایانه آلمانی ، هاینز بیلینگ از موسسه فیزیک ماکس پلانک ، منتشر شده توسط گنشر ، دوسلدورف ، جلسه ای بین تورینگ و کنراد زوسه وجود داشت. در سال 1947 در گوتینگن برگزار شد. بازجویی به عنوان یک محاوره بود. شرکت کنندگان ومرسلی ، تورینگ ، پورتر از انگلستان و چند محقق آلمانی مانند زوسه ، والتر و بیلینگ بودند.

در سال 1948 ، تورینگ به عنوان خواننده در گروه ریاضیات در دانشگاه ویکتوریا منچستر منصوب شد. یک سال بعد ، او معاون آزمایشگاه ماشین های رایانه شد ، جایی که او بر روی نرم افزار یکی از قدیمی ترین برنامه های ذخیره شده برنامه کار می کرد - منچستر مارک 1. تورینگ اولین نسخه از کتابچه راهنمای برنامه نویس را برای این دستگاه نوشت و استخدام شد توسط Ferranti به عنوان مشاور در زمینه تولید ماشین تجاری خود ، Ferranti Mark 1. وی تا زمان مرگ همچنان به عنوان مشاوره توسط Ferranti پرداخت می شود. در این مدت ، او به کارهای انتزاعی بیشتری در ریاضیات ادامه داد و در "محاسبات ماشین آلات و هوش" (ذهن ، اکتبر 1950) ، تورینگ به مسئله هوش مصنوعی پرداخت و آزمایشی را پیشنهاد کرد که به آزمایش تورینگ معروف شد ، سعی کنید استانداردی برای یک ماشین تعریف کنید تا "هوشمند" نامیده شود. ایده این بود که اگر یک بازپرس انسانی نتواند آن را از طریق مکالمه ، از یک انسان جدا کند ، می توان به یک کامپیوتر گفت "فکر می کند". تورینگ در این مقاله اظهار داشت كه بهتر است به جای تهیه برنامه ای برای شبیه سازی ذهن بزرگسالان ، یك برنامه ساده تر برای شبیه سازی ذهن كودك تهیه شود و سپس آن را تحت یك دوره آموزش قرار دهد. یک شکل معکوس از آزمون تورینگ به طور گسترده ای در اینترنت استفاده می شود. آزمون CAPTCHA برای تعیین اینکه آیا کاربر انسان است یا کامپیوتر است.

در سال 1948 تورینگ ، با همکار سابق لیسانس خود ، D.G. Champernowne ، نوشتن یک برنامه شطرنج برای رایانه ای که هنوز وجود نداشت ، شروع کرد. تا سال 1950 ، این برنامه تکمیل شد و Turochamp لقب گرفت. در سال 1952 ، او سعی کرد آن را بر روی Ferranti Mark 1 پیاده سازی کند ، اما از نظر قدرت کافی ، کامپیوتر قادر به اجرای برنامه نبود. در عوض ، تورینگ با ورق زدن صفحات الگوریتم و اجرای دستورالعمل های آن روی صفحه شطرنج ، برنامه را "اجرا" کرد و در هر حرکت حدود نیم ساعت طول کشید. بازی ضبط شد. به گفته گری کاسپاروف ، برنامه تورینگ "یک بازی قابل تشخیص شطرنج انجام داد." این برنامه به آلیک گلنی ، همکار تورینگ ، باخت ، اگرچه گفته می شود در یک بازی برابر ایزابل ، همسر چمپرنون پیروز شد.

آزمون تورینگ وی سهم قابل توجهی ، ویژگی تحریک کننده و ماندگار در بحث در مورد هوش مصنوعی بود که پس از بیش از نیم قرن ادامه یافت.

شکل گیری الگو و زیست شناسی ریاضی:

هنگامی که تورینگ در سال 1951 39 ساله بود ، وی به زیست شناسی ریاضی روی آورد و سرانجام در ژانویه 1952 شاهکار خود را "مبانی شیمیایی مورفوژنز" منتشر کرد. او به مورفوژنز ، ایجاد الگوها و اشکال موجودات بیولوژیکی علاقه داشت. وی پیشنهاد کرد که سیستمی از مواد شیمیایی که با یکدیگر واکنش نشان می دهند و در فضای مختلف پخش می شوند و به اصطلاح به آن یک سیستم واکنش-انتشار می گویند ، می تواند "پدیده های اصلی مورفوژنز" باشد. وی از مدل معادلات دیفرانسیل جزئی برای مدل سازی واکنش های شیمیایی کاتالیزوری استفاده کرد. به عنوان مثال ، اگر یک کاتالیزور A برای ایجاد یک واکنش شیمیایی خاص مورد نیاز باشد ، و اگر واکنش بیشتر کاتالیزور A تولید کند ، ما می گوییم که واکنش اتوکاتالیستی است و بازخورد مثبتی وجود دارد که می تواند با دیفرانسیل غیرخطی مدل شود معادلات تورینگ کشف کرد که اگر واکنش شیمیایی نه تنها کاتالیزور A تولید کند ، بلکه می تواند یک بازدارنده B نیز تولید کند که تولید A. را کند می کند ، اگر می توان A و B را با سرعت های مختلف در ظرف پخش کرد ، می توان الگوهایی ایجاد کرد. جایی که A تسلط داشت و برخی دیگر جایی که B. برای محاسبه میزان این ، تورینگ به یک کامپیوتر قدرتمند احتیاج داشت ، اما این تعداد در سال 1951 به این راحتی در دسترس نبودند ، بنابراین او مجبور شد از تقریب های خطی برای حل معادلات دستی استفاده کند. این محاسبات نتایج کیفی درستی را ارائه داد و به عنوان مثال مخلوط یکنواختی ایجاد کرد که به اندازه کافی عجیب دارای لکه های قرمز ثابت بود. بیو شیمی دان روسی بوریس بلوسوف آزمایشاتی را با نتایج مشابه انجام داده بود ، اما به دلیل تعصب معاصر مبنی بر نقض قانون دوم ترمودینامیک ، نتوانست مقالات خود را منتشر کند. بلوسوف از مقاله تورینگ در معاملات فلسفی انجمن سلطنتی اطلاع نداشت.

اگرچه قبل از درک ساختار و نقش DNA منتشر شده است ، اما کار تورینگ در مورد مورفوژنز امروزه همچنان مهم است و به عنوان یک قطعه اصلی از کار در زیست شناسی ریاضی در نظر گرفته می شود. یکی از اولین کاربردهای مقاله تورینگ کار جیمز موری در توضیح لکه ها و راه راه ها روی خز گربه های بزرگ و کوچک بود. تحقیقات بیشتر در این زمینه نشان می دهد که کارهای تورینگ می تواند رشد "پرها ، فولیکول های مو ، الگوی شاخه ای ریه ها و حتی عدم تقارن چپ راست را که قلب را در سمت چپ سینه قرار می دهد" تا حدی توضیح دهد. در سال 2012 ، شث و همکاران متوجه شد که در موش ها ، حذف ژن های Hox باعث افزایش تعداد رقم ها بدون افزایش اندازه کلی اندام می شود ، که نشان می دهد ژن های Hox با تنظیم طول موج مکانیسم نوع تورینگ ، تشکیل رقم را کنترل می کنند. مقالات بعدی در دسترس نبود تا اینکه مجموعه های گردآوری شده A. M. Turing در سال 1992 منتشر شد.

زندگی شخصی:

نامزدی

در سال 1941 ، تورینگ به همکار هات 8 ، جوآن کلارک ، ریاضیدان همکار و رمزنگاری پیشنهاد ازدواج داد ، اما نامزدی آنها کوتاه مدت بود. تورینگ پس از اعتراف به همجنس گرایی خود به نامزدش ، که گفته می شود تحت تأثیر "افشاگری" قرار نگرفته بود ، تصمیم گرفت که نمی تواند از پس این ازدواج برآید.

محکومیت برای بدحجابی:

در ژانویه 1952 ، تورینگ 39 ساله بود که با آرنولد موری ، یک جوان 19 ساله بیکار رابطه برقرار کرد. درست قبل از کریسمس ، تورینگ در امتداد جاده آکسفورد منچستر قدم می زد که وقتی موری را درست بیرون سینمای رگال ملاقات کرد و او را به ناهار دعوت کرد. در 23 ژانویه ، خانه تورینگ سرقت شد. موری به تورینگ گفت که او و سارق آشنا بودند و تورینگ جرم را به پلیس گزارش داد. در طول تحقیقات ، او رابطه جنسی با موری را تأیید کرد. اقدامات همجنس گرایانه در آن زمان جرایم جنایی در انگلستان بود و هر دو نفر تحت ماده 11 قانون اصلاح قانون کیفری 1885 به "بدحجابی فاحش" متهم شدند. مراحل ابتدایی دادرسی در دادگاه در 27 فوریه برگزار شد که طی آن وکیل تورینگ " دفاع خود را محفوظ داشت "، یعنی درمورد ادعاها بحث نکرده یا شواهدی ارائه نکرده است.

تورینگ بعداً با مشاوره برادرش و وكیل خودش متقاعد شد و وی به جرم خود اقرار كرد. این پرونده ، رجینا علیه تورینگ و موری ، در تاریخ 31 مارس 1952 به دادگاه کشیده شد. تورینگ محکوم شد و بین حبس و آزادی مشروط انتخاب شد. مشروط شدن به شرط موافقت وی با انجام تغییرات جسمی هورمونی طراحی شده برای کاهش میل جنسی است. وی گزینه تزریق آنچه در آن زمان stilboestrol (امروزه به عنوان دی اتیل استیل بسترول یا DES شناخته می شود) ، استروژن مصنوعی ، را پذیرفت. این زنانه شدن بدن او برای مدت یک سال ادامه یافت. این درمان تورینگ را ناتوان کرد و باعث تشکیل بافت پستان شد ، و این به معنای واقعی کلمه پیش بینی تورینگ بود که "بدون شک من از آن همه انسان متفاوتی خواهم بود ، اما کاملاً کسی که او را فهم نکردم". ترشحی مشروط به موری داده شد.

محکومیت تورینگ منجر به حذف مجوز امنیتی وی شد و وی را از ادامه مشاوره رمزنگاری برای ستاد ارتباطات دولت (GCHQ) ، آژانس اطلاعات سیگنال های انگلیس که در سال 1946 از GC&CS تکامل یافته بود ، منع کرد ، اگرچه او شغل علمی خود را حفظ کرد. وی پس از محکومیت خود در سال 1952 از ورود به ایالات متحده محروم شد ، اما آزاد بود به سایر کشورهای اروپایی سفر کند. تورینگ هرگز به جاسوسی متهم نشد ، اما به طور مشترک با همه کسانی که در پارک بلتچلی کار کرده بودند ، توسط قانون اسرار رسمی از بحث در مورد کار جنگی وی جلوگیری شد.

مرگ

در 8 ژوئن 1954 ، خانه دار تورینگ او را در 41 سالگی مرد. او روز قبل مرده بود. مسمومیت با سیانید به عنوان دلیل مرگ مشخص شد. وقتی بدن او کشف شد ، یک سیب در کنار تختخوابش نیمه خورده بود و اگرچه سیب از نظر سیانور مورد آزمایش قرار نگرفت ، حدس زده می شد که این وسیله ای است که تورینگ دوز مهلکی را مصرف کرده است. یک تحقیق مشخص کرد که او خودکشی کرده است. اندرو هاجز و زندگینامه نویس دیگر ، دیوید لیویت ، هر دو حدس زده اند كه تورینگ در حال بازسازی صحنه ای از فیلم سفید برفی و هفت کوتوله (1937) والت دیزنی ، داستان افسانه ای مورد علاقه خود ، بود. هر دو نفر متذکر شدند که (به قول لیویت) او "به ویژه در صحنه ای که ملکه شریر سیب خود را در دم سمی غوطه ور می کند" بسیار جالب بود. بقایای تورینگ در 12 ژوئن 1954 در Crematorium ووکینگ سوزانده شد و خاکسترهای او درست مانند پدرش در باغهای سوزانده شد.

استاد فلسفه جک کوپلند جنبه های مختلفی از حکم تاریخی پزشک قانونی را زیر سوال برده است. وی یک توضیح جایگزین برای علت مرگ تورینگ پیشنهاد کرد: استنشاق اتفاقی بخار سیانور از دستگاهی که برای آبکاری طلا روی قاشق استفاده می شود. از سیانور پتاسیم برای حل شدن طلا استفاده شد. تورینگ چنین دستگاهی را در اتاق کوچک و اضافی خود نصب کرده بود. کوپلند خاطرنشان کرد: یافته های کالبد شکافی بیشتر از مصرف سم با استنشاق سازگار است. تورینگ نیز معمولاً قبل از خواب یک سیب می خورد و دور ریختن نیمه خورده سیب امری غیرمعمول نبود. بعلاوه ، طبق گزارشات تورینگ عقب ماندگی قانونی و درمان هورمونی خود را (که یک سال قبل قطع شده بود) "با خوشرویی" تحمل کرده بود و هیچ نشانه ای از استیصال قبل از مرگ خود نشان نداده بود. وی حتی لیستی از کارهایی را که قصد داشت پس از بازگشت به تعطیلات آخر هفته به دفتر کار خود انجام دهد ، تنظیم کرد. مادر تورینگ اعتقاد داشت که بلعیدن غذا تصادفی است و نتیجه آن ذخیره پسماند مواد شیمیایی آزمایشگاهی توسط پسرش است. اندرو هاجز ، زندگینامه نویس ، نظریه پردازی کرد که تورینگ تحویل تجهیزات را ترتیب داده است تا به طور عمدی با توجه به هرگونه ادعای خودکشی به مادرش اجازه انکار قابل قبول دهد.

نظریه پردازان توطئه خاطرنشان كردند كه تورینگ علت اضطراب شدید مقامات انگلیس در هنگام مرگ بود. سرویس های مخفی می ترسیدند که کمونیست ها همجنس گرایان برجسته را به دام بیندازند و از آنها برای جمع آوری اطلاعات استفاده کنند. تورینگ هنگامی که همجنس باز بود و در کشورهای اروپایی نزدیک پرده آهنین تعطیلات می کرد ، هنوز هم مشغول کارهای کاملاً طبقه بندی شده بود. طبق نظریه توطئه ، این احتمال وجود دارد که سرویس های مخفی وی را بسیار خطرناک امنیتی قلمداد کرده و یکی از درخشان ترین ذهن های استخدام خود را ترور کنند.

گفته شده است كه اعتقاد تورینگ به فالگیری می تواند باعث خلق و خوی افسرده وی شود. در زمان جوانی یک فالگیر به تورینگ گفته بود که او یک نابغه خواهد بود. در اواسط ماه مه 1954 ، اندکی قبل از مرگ ، تورینگ مجدداً تصمیم گرفت که در یک سفر یک روزه به سنت آنز آن-دریا با خانواده گرین باوم ، با یک فالگیر مشورت کند. به گفته دختر گرین باومز ، باربارا:

اما آن روز یک روز آفتابی زیبا بود و آلن روحیه شادی داشت و ما را ترک کردیم ... سپس او فکر کرد که رفتن به ساحل لذت در بلکپول ایده خوبی است. چادر یک فالگیر پیدا کردیم و آلن گفت که او دوست دارد وارد شود بنابراین منتظر برگشتیم تا او برگردد ... و این نمای آفتابی و شاد به صورت رنگ پریده ، لرزان و وحشت زده ای کوچک شده بود. اتفاقی افتاده بود ما نمی دانیم که فالگیر چه گفته است اما بدیهی است که او به شدت ناراضی بود. فکر می کنم این آخرین باری بود که او را می دیدیم قبل از اینکه خبر خودکشی او را بشنویم.

عذرخواهی و بخشش دولت

در آگوست 2009 ، جان گراهام کامینگ ، برنامه نویس انگلیسی ، دادخواست خود را آغاز کرد و از دولت انگلیس خواست تا از پیگرد قانونی تورینگ به عنوان یک همجنس خواهان عذرخواهی کند. این دادخواست بیش از 30،000 امضا دریافت کرد. نخست وزیر ، گوردون براون ، این دادخواست را تأیید کرد و با انتشار بیانیه ای در 10 سپتامبر 2009 از او عذرخواهی کرد و رفتار تورینگ را "وحشتناک" توصیف کرد:

هزاران نفر دور هم جمع شده اند و خواستار عدالت در مورد آلن تورینگ و به رسمیت شناختن نحوه وحشتناک برخورد وی هستند. در حالی که طبق قانون آن زمان با تورینگ برخورد می شد و ما نمی توانیم ساعت را عقب بگذاریم ، رفتار او کاملاً ناعادلانه بود و من خوشحالم که فرصتی برای گفتن دارم که من و همه ما برای آنچه اتفاق افتاده بسیار متاسفیم او ... بنابراین به نمایندگی از دولت انگلیس و همه کسانی که به لطف کار آلن آزادانه زندگی می کنند بسیار افتخار می کنم که می گویم: متأسفیم ، شما خیلی بهتر بودید.

در دسامبر 2011 ، ویلیام جونز و عضو پارلمان وی ، جان لیچ ، دادخواست الکترونیکی ایجاد کردند و از دولت انگلیس خواستند تورینگ را به جرم محکومیت "بدحجابی فاحش" عفو کند:

ما از دولت HM می خواهیم به آلن تورینگ بخاطر محکومیت "بدحجابی فاحش" عفو کند. در سال 1952 ، وی به "بدحجابی فاحش" با شخص دیگری محکوم شد و مجبور شد تحت اصطلاح "درمان ارگانو درمانی" - اخته شیمیایی قرار گیرد. دو سال بعد ، او خود را با سیانور ، فقط 41 ساله کشته است. آلن تورینگ توسط ملتی که برای نجات خود بسیار تلاش کرده بود به یأس و وحشت ناگهانی و مرگ زودرس منجر شد. این برای دولت انگلیس و تاریخ انگلیس شرم آور است. بخشش می تواند تا حدودی به بهبود این آسیب برسد. این ممکن است به عنوان یک عذرخواهی از بسیاری دیگر از مردان همجنسگرا ، نه به اندازه آلن تورینگ ، که تحت این قوانین قرار گرفته اند ، شناخته شود.

این دادخواست بیش از 37000 امضا را جمع آوری کرد و توسط جان لیچ ، نماینده مجلس منچستر به پارلمان ارائه شد ، اما این درخواست توسط وزیر دادگستری لرد مک نالی دلسرد نشد ، وی گفت:

بخاطر اینکه آلن تورینگ به درستی به جرم آنچه در آن زمان جرم بود محکوم شد ، بخشش پس از مرگ مناسب ارزیابی نشد. او می دانست که تخلف وی خلاف قانون است و تحت پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت. غم انگیز است که آلن تورینگ به جرمی محکوم شد که اکنون بی رحمانه و پوچ به نظر می رسد - به ویژه با توجه به سهم برجسته او در جنگ. با این حال ، قانون در آن زمان پیگرد قانونی داشت و به همین ترتیب ، سیاست دیرینه پذیرفتن چنین محکوماتی بود و به جای تلاش برای تغییر در زمینه تاریخی و درست کردن مواردی که نمی توان درست کرد ، اطمینان حاصل کنید که که دیگر هرگز به آن زمانها باز نخواهیم گشت.

جان لیچ ، نماینده منچستر با واشنگتن (15-15 2005) ، لایحه های زیادی را به پارلمان ارائه كرد [165] و یك مبارزات تبلیغاتی را برای تأیید بخشش رهبری كرد. Leech در مجلس عوام اظهار داشت که سهم تورینگ در جنگ او را به یک قهرمان ملی تبدیل کرده و "در نهایت فقط شرم آور است" که این محکومیت همچنان پابرجاست. زالو با گرفتن حمایت عمومی بسیاری از دانشمندان برجسته از جمله استیون هاوکینگ ، لایحه خود را از طریق پارلمان ادامه داد و برای چندین سال درگیر مبارزات انتخاباتی بود. در اولین اکران فیلم بریتانیایی از زندگی تورینگ ، بازی تقلید ، تهیه کنندگان از Leech برای جلب توجه موضوع به مردم و اطمینان از بخشش تورینگ تشکر کردند. اکنون زالو به طور منظم به عنوان "معمار" بخشش تورینگ و متعاقباً قانون آلن تورینگ توصیف می شود که برای تأمین بخشش 75000 زن و مرد دیگر که به جرایم مشابه محکوم شده اند ، ادامه یافت.

در تاریخ 26 ژوئیه 2012 ، لایحه ای برای اعطای بخشش قانونی به تورینگ برای جرائم تحت بند 11 قانون اصلاح قانون کیفری 1885 ، که وی در 31 مارس 1952 محکوم شد ، ارائه شد. اواخر سال در نامه به دیلی تلگراف ، استیون هاوکینگ فیزیکدان و 10 امضا کننده دیگر از جمله ستاره شناس سلطنتی لرد ریس ، رئیس انجمن سلطنتی سر پل پرستار ، لیدی ترامپینگتون (که در طول جنگ برای تورینگ کار می کرد) و لرد شارکی (اسپانسر لایحه) در مورد نخست وزیر دیوید کامرون برای اقدام به بخشش دولت اظهار داشت كه از این لایحه حمایت خواهد كرد و سومین قرائت خود را در مجلس اعیان در اكتبر تصویب كرد.

در دومین قرائت این لایحه در مجلس عوام در تاریخ 29 نوامبر 2013 ، کریستوفر چوپ نماینده محافظه کار به این لایحه اعتراض کرد و تصویب آن را به تأخیر انداخت. قرار بود این لایحه در 28 فوریه 2014 به مجلس عوام بازگردد ، اما قبل از اینکه این لایحه در مجلس عوام مورد بحث و بررسی قرار گیرد ، دولت تصمیم گرفت تا تحت سلطه رحمت سلطنتی ادامه دهد. در 24 دسامبر 2013 ، ملکه الیزابت دوم برای محکومیت تورینگ به دلیل "بدحجابی فاحش" عفو کرد ، که فوراً نتیجه داد. کریس گریلینگ ، صدراعظم لرد ، با اعلام بخشش ، گفت تورینگ لیاقت دارد "بخاطر سهم خارق العاده خود در تلاشهای جنگی به خاطر سپرده شود و نه به خاطر محکومیت جنایی بعدی. ملکه رسماً اعلام کرد که تورینگ در آگوست 2014 مورد عفو قرار گرفت. اقدام ملکه تنها چهارمین بخشش سلطنتی پس از پایان جنگ جهانی دوم است. بخشش معمولاً فقط درصورتی صورت می گیرد که فرد از نظر فنی بی گناه باشد ، و درخواستی از طرف خانواده یا طرف ذینفع ارائه شده باشد. هیچ یک از این دو شرط در رابطه با محکومیت تورینگ وجود نداشت.

پیتر تاتچل ، مدافع حقوق بشر در نامه ای به نخست وزیر ، دیوید کامرون ، از تصمیم جدا شدن تورینگ به دلیل شهرت و دستاوردهای وی انتقاد کرد ، زیرا هزاران نفر دیگر که تحت همین قانون محکوم شده اند ، مورد بخشش قرار نگرفته اند. تاتچل همچنین خواستار تحقیقات جدید در مورد مرگ تورینگ شد:

تحقیقات جدید مدتها به تأخیر افتاده است ، حتی اگر فقط برای از بین بردن هرگونه تردید در مورد علت واقعی مرگ وی - از جمله گمانه زنی ها درباره قتل وی توسط سرویس های امنیتی (یا دیگران) باشد. من فکر می کنم قتل توسط مأموران دولت بعید است. هیچ مدرک شناخته شده ای وجود دارد که بتواند چنین عملی را نشان دهد با این حال ، این یک شکست بزرگ است که این احتمال هرگز مورد بررسی و بررسی قرار نگرفته است.

در سپتامبر 2016 ، دولت قصد خود را برای گسترش این تبرئه برگشت پذیر به سایر مردانی که به جرایم غیراخلاقی مشابه تاریخی محکوم شده اند ، در آنچه به عنوان "قانون آلن تورینگ" توصیف شده بود ، اعلام کرد. قانون آلن تورینگ در حال حاضر یک اصطلاح غیررسمی برای قانون در انگلستان است ، مندرج در قانون پلیس و جرم سال 2017 ، که به عنوان یک قانون بخشودگی برای عفو عقب افتاده مردانی است که طبق قوانین تاریخی که اعمال همجنسگرایانه را غیرقانونی اعلام کرده بودند ، احتیاط یا محکوم شده بودند. این قانون در انگلیس و ولز اعمال می شود.

تورینگ در سال 1946 به عنوان افسر فرمان امپراتوری انگلیس منصوب شد. وی همچنین در سال 1951 به عنوان عضو انجمن سلطنتی (FRS) انتخاب شد.

جوایز ، افتخارات و ادای احترام:

تورینگ در منچستر ، شهری که وی در اواخر عمر خود در آنجا کار می کرد ، به طرق مختلف افتخار یافته است. در سال 1994 ، بخشی از جاده A6010(جاده کمربندی میانی شهر منچستر) "Alan Turing Way" نامگذاری شد. یک پل حامل این جاده تعریض شد و نام پل آلن تورینگ را یدک می کشد. از مجسمه تورینگ در منچستر در 23 ژوئن 2001 در پارک ساکویل ، بین ساختمان دانشگاه منچستر در خیابان ویتورث و خیابان کانال رونمایی شد. این مجسمه یادبود "پدر علم کامپیوتر" را نشان می دهد که روی یک نیمکت در یک موقعیت مرکزی در پارک نشسته است. تورینگ نشان داده شده است که یک سیب را در دست دارد. نیمکت برنز ریخته شده به راحتی برجسته متن "Alan Mathison Turing 1912–1954" و شعار "بنیانگذار علوم کامپیوتر" است زیرا در صورت رمزگذاری توسط دستگاه Enigma ظاهر می شود: "IEKYF ROMSI ADXUO KVKZC GUBJ". با این حال ، معنای پیام رمزگذاری شده مورد اختلاف است ، زیرا "u" در "کامپیوتر" با "u" در "ADXUO" مطابقت دارد. از آنجا که نامه ای که توسط یک ماشین معمایی رمزگذاری شده است نمی تواند به عنوان خود ظاهر شود ، پیام واقعی پشت کد نامشخص است.

روی پلاکهای پای مجسمه نوشته شده است: 'پدر علوم کامپیوتر ، ریاضیدان ، منطق دان ، کد شکن زمان جنگ ، قربانی تعصب'. یک نقل از برتراند راسل نیز وجود دارد: "ریاضیات ، که به درستی مشاهده می شود ، نه تنها از حقیقت ، بلکه از زیبایی عالی برخوردار است - زیبایی سرد و ریاضت مانند مجسمه سازی." این مجسمه ساز به عنوان ادای احترام به "پدرخوانده همه رایانه های مدرن" رایانه قدیمی Amstrad خود را در زیر این ازار دفن کرد.

در سال 1999 ، مجله Time از تورینگ به عنوان یکی از 100 فرد مهم قرن 20 نام برد و اظهار داشت: "واقعیت این است که همه کسانی که روی صفحه کلید ضربه می زنند ، یک صفحه گسترده یا یک برنامه پردازش کلمه را باز می کنند ، در حال کار بر روی تجسم یک ماشین تورینگ ".

در 25 مارس 2021 ، بانک انگلیس قبل از انتشار در تاریخ 23 ژوئن ، تولد تورینگ ، از طرح اسکناس 50 پوندی جدید ، به همراه پرتره تورینگ ، رونمایی کرد. تورینگ به دنبال فرایند نامزدی عمومی در سال 2019 به عنوان چهره جدید یادداشت انتخاب شد.

به مناسبت صدمین سالگرد تولد تورینگ ، کمیته مشورتی صد ساله تورینگ (TCAC) سال آلان تورینگ را که برنامه ای یک ساله در سراسر جهان برای بزرگداشت زندگی و موفقیت های تورینگ است ، هماهنگ کرد. TCAC ، به ریاست S. Barry Cooper و برادرزاده تورینگ ، Sir John Dermot Turing به عنوان رئیس افتخاری ، با اعضای هیئت علمی دانشگاه منچستر و طیف وسیعی از افراد از دانشگاه کمبریج و پارک بلتچلی کار کرد.

جنجال مجسمه های فولادی

در ماه مه سال 2020 توسط گای استار نیوز گزارش شد که یک مجسمه فولادی با ارتفاع 12 فوت (3.7 متر) برای بزرگداشت تورینگ ، طراحی شده توسط سر آنتونی گورملی ، قرار است در کالج کینگ ، کمبریج نصب شود. با این حال ، از انگلستان تاریخی نقل شده است که گفته می شود کار انتزاعی 19 اسلب فولادی "... با شخصیت موجود دانشکده در تضاد خواهد بود. این امر منجر به آسیب ، از ماهیت کمتر از اهمیت ، به اهمیت ساختمانها و منظره ذکر شده ، و با گسترش منطقه حفاظت. "

منابع:

https://en.wikipedia.org/wiki/Alan_Turing


با آرزوی موفقیت برای تمامی هم وطنان عزیزم

ترجمه شده توسط: محمدرضا قادریان دهکردی


آلن تورینگبیوگرافیرمزنگاریکامپیوترریاضیات
دانشجوی امنیت دانشکده شهید شمسی پور تهران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید