من در این مطلب نمیخواهم درباره مباحث واقعیت یا غیر اقعیت حرفی بزنم من فقط میخواهم یک واقعیت تلخ را که خیلی از اولیا کودکان به آن توجه ندارند را برای شما باز گو کنم. شاید شما فکر کنید من در این سایت ویرگول فقط تذکر و هشدارهای خاص را به مخاطبم درباره کودکان می نویسم و اصولا چرا دغدغه من کودکان است؟و... خوب تخصص من آموزش به کودکان آن هم در زمینه هنرهاخاص به کودکان است.ولی اگر بخواهم درباره اینکه چرا در این سایت دراین باره مطلب می نویشم بایستی بگویم یک دلیل آن این است که این سایت یک سایت عمومی است با مطالب متنوع و آدمهایی از هر قشر و گرایش ذهنی و کاری خاص خودشان و من نمیتوان مباحث تخصصی آموزشی کودکان را در این سایت قرار دهم چون مخاطب هدف من شاید شما نباشید. ولی مطمنم شما در خانواده خود یا خواهر و برادر کوچک دارید یا خودتان صاحب فرزند هستید و یا اینکه برادر زاده ها و خواهر زاده هایی هستن که خواندن این مطلب برای شما اندکی جالب باشد. از این رو یک واقعیت تلخ را بیان میکنم تا شما بدانید که کودکانمان چقدر از آموزش به دور هستند.
من وارد بحث انتقاد از نوع سیاست های آموزش و پرورش نمیشوم و نمیخواهم بیان کنم که یک کودک در طول سال تحصیلی حدود 150 روز به مدرسه میرود و از این مقدار اگر صبح تا ظهر آن را محاسبه کنیم متوجه میشوید که یک کودک در طول مدت یک سال فقط 75 روز آن مشغول تحصیل علم خواهد بود . واقعیت تلخ اینجاست که در کنار این همه تعطیلی بخصوص در فصل تابستان اولیا برای بچه ها هیچ برنامه آموزشی خاصی ندارند و فقظ سعی میکنند کودک را در مدت 4 ماه سرگرم کنند .
واقعیت تلخ این است که کودکانمان روز به روز بیسواد تر بزرگ میشوند و این رشد آدمهای بیسواد در جامعه ما به شد در حال افزایش است . اولیای کودکان دچار یک نوع تکثرگرایی خاص برای کودکان هستند و سعی میکنند کودک را در چندین کلاس مختلف در فصل تابستان ثبت نام کنند وتوجهی به بار علمی - هنری -ورزشی و مهارت آموزی بچه ها ندارند . من به عنوان یک مربی و کسی که مدیر یک سایت آموزشی هستم از نزدیک با این معضل روبرو هستم و به عینه می بینم که کودکان در حال پس رفت هستند .
زمینه کارمن هنر کودکان است و میدانم هنر کودکان میتواند خیلی از این مشکلات آموزشی و این کاستی ها را جبران کند.ولی به شرطی که اولیای بچه ها برای این منظور برنامه ای حساب شده داشته باشند . یک مثال برای شما میزنم . شما فکر کنید کودک شما در زمینه ریاضی در طول سال ضعیف بوده حال به هر دلیل به آن میزان لازم پیشرفت نداشته با شروع فصل تعطیلات این مشکل در تشدید خواهد شد چون کلاس و درس تعطیل است. حال اولین انتخاب پدر و مادر این کودک کلاسهای ریاضی تابستانی است که دقیقا اشتباه این اولیا در همین انتخاب است. چرا که کودک فصل تابستان را برای بازی و تفریح در نظر میگیرد و به همین خاطر دوست ندارد دوباره ریاضی را با همان ساختار آموزشی فرا گیرد .
خوب راه حل برای اولیا چیست / راه حل آن این است که اولیای بچه ها کلاسهای هنری خاصی را بیابند که بتواند از طریق هنر و بازی به ریاضی بچه ها کمک کند که صد البته در ایران این کلاسها بسیار کم هستند ولی وجود دارند .
کودک در این کلاس هنر و بازی را فرا مگیرد و به صورت غیر مستقیم ریاضی می آموزد . رویکرد این نوع کلاسهای هنری تلفیقی از هنر بازی و خلاقیت است که با محوریت یک موضوع خاص طراحی و اجرا میشود . در این مثال آموزش ریاضی محوریت آموزش بود ولی رویکرد آموزشی هنر و بازی است .
واقعیت این است که ما باید قبول کنیم که نظام آموزشی ما برای کودکان دچار مشکل بزرگی است و این پدر و مادرها هستند که میتوانند با مدیریت درست زمان کودکانشان این مشکل را تا حد زیادی بهبود ببخشند.
سعی کنید از همین امروز به فکر تابستان و آینده کودکانتان باشید.