یکی از مهمترین بخشهای زندگی تحصیلی هر شخصی تغییر مقاطع تحصیلی است که معمولا با آزمون ورودی همراه است. دبستان به راهنمایی، راهنمایی به دبیرستان و دبیرستان به دانشگاه. مهمترین این آزمونها، آزمون ورودی دانشگاهها موسوم به کنکور است. کنکور واژهای فرانسوی به معنی مسابقه، فتح کردن، پیروزی و به صورت کلیتر آزمونی برای سنجش دانستهها میباشد. تا دهه 40 شمسی، هر دانشگاه، شیوهای متفاوت برای گزینش دانشجو داشت؛ بعضی به صورت امتحان و برخی دیگر به شکل مصاحبه علمی. تعداد دانشگاهها و تعداد متقاضیان نیز بسیار محدود بودند؛ به طوری که بسیاری از صندلیهای دانشگاه، خالی از دانشجو باقی میماندند.با توجه به افزایش جمعیت و تمایل تعداد قابلتوجهی از افراد جامعه برای ادامه تحصیلات در مقاطع دانشگاهی و ظرفیت محدود دانشگاههای کشور وجود آزمونی ورودی برای سنجش و گزینش افراد، امری اجتناب ناپذیر به نظر میرسد. اولین کنکور ایران در سال 1342 برگزار شد و 47 هزار و 703داوطلب در آن شرکت کردند. سؤالات اولین دورهی کنکور، به صورت سؤالات کوتاه پاسخ طراحی شده بودند. در سال 1357 پذیرش در دانشگاه تنها وابسته به کنکور بود. بعد از انقلاب، یعنی در سال 1358آزمون کنکور برگزار شد ولی بهخاطر انقلاب فرهنگی و اتفاقات آن دوره به مدت 3 سال دانشگاهها تعطیل شدند. بعد از مدتی شرط معدل نیز به فاکتورهای قبولی در کنکور اضافه شد و باعث شد داوطلبان روی امتحانات نهایی و دیپلم نیز تمرکز کنند اما این تاثیر معدل خیلی چشمگیر نبود و بیشتر جنبه امتیازی برای رتبه های بالاتر (از نظر عددی) را داشت. روند درخواست داوطلبان برای شرکت در کنکور و پذیرش در دانشگاهها صعودی بود. این امر باعث افزایش دانشگاههای آزاد، پیام نور، غیرانتفاعی و ایجاد دانشگاه جامععلمی ـ کاربردی شد. پس از آن، کنکور به دو قسمت تقسیم شد؛ یک آزمون مختص به دانشگاههای سراسری و دیگری صرفا برای ثبتنام در واحدهای دانشگاه آزاد.
از سال 1402، تاثیر معدل در کنکور افزایش پیدا کرد به طوری که در این سال، 40 درصد تراز معدل کنکور و 60 درصد تراز کنکور تاثیرگذار بودند که این درصدها در سال 1403 به 50، 50 و در سال 1404 به 60، 40 تغییر پیدا کردند. امروزه اخبار زیادی از لغو تاثیر معدل یا تغییر درصد سهم اثرگذاری به گوش می رسد که جامعه آموزشی، خانواده ها و دانش آموزان را سردرگم نگه داشته است اما مصوبه قطعی ابلاغ نشده است.
کنکور روشی است که سعی دارد با برگزاری آزمونی یکسان و همزمان در سراسر کشور، شرایط یکسانی را برای ارزیابی عادلانه و برابر و ورود و توزیع عادلانه افراد در دانشگاههای سراسر کشور، فراهم کند. اما آیا این امر محقق شده و تا چه حد در راستای احیای این اهداف گام برداشته است؟
کنکور توانسته است که آزمونی یکسان را به صورت هماهنگ در سراسر کشور اجرا کند اما این لزوما به معنای رسیدن به شرایط آرمانی و عادلانه برای یک آزمون سرنوشتساز نیست. پدیدههای مختلفی از جمله عدم دسترسی یکسان اقشار مختلف جامعه به مواد آموزشی، وجود افراد سودجو و کسب ثروت از طریق کنکور توسط این افراد، مبتنی نبودن ارزشیابی کنکور تنها بر اساس سواد و علم افراد و ... باعث شده است که بعضی افراد، کنکور را عادلانهترین روش ممکن ارزشیابی برای ورود به دانشگاه ندانند.
در مجموع برای بررسی این پدیده، میتوان به این 5 سوال پاسخ داد:
1. آزمون ورودی دانشگاه ها در دیگر کشورها به چه شکل است؟
2. سهمیه ها چه میزان در راستای احقاق حقوق افراد یا ایجاد تبعیض نقش داشته اند؟
3. تاثیر معدل و آزمون نهایی چه میزان در مطلوب تر شدن این ارزشیابی نقش داشته اند؟
4. چه تلاش ها و هزینه هایی برای قبولی با رتبه بالا در کنکور نیاز است؟
5. چه افرادی از برگزاری کنکور به نحوی سود می کنند؟
منابع:
تام لند