مدتی است که مردم ایران و جهان، از پدیدهای صحبت میکنند که در آینده بر ارز های جهانی حکمرانی خواهد کرد. پدیدهای که بهعنوان قهرمان طبقه فقیر و متوسط جامعه، بر ضد قشر ثروتمند و ظالم به پا خواهد ایستاد و نظم نوین جهانی را از بین خواهد برد. این پدیده بیتکوین (به انگلیسی: Bitcoin) نام دارد. بیتکوین موضوع شناختهشدهای در همه جای دنیاست؛ هرکس که ذرهای با اینترنت سروکار داشته باشد، قطعاً حداقل یکبار نام بیتکوین به گوشش خورده است. خیلیها از آن به جایگزین ارز های موجود در دنیا یاد میکنند، خیلیها آن را فقط یک دارایی قابل سرمایهگذاری و معاملهگری در نظر میگیرند و خیلیها نیز هیچگونه اعتمادی به آن ندارند. شاید درصد کمی از مردم از ساختار بیتکوین و نحوه عملکرد بلاکچین (به انگلیسی: Blockchain) اطلاع داشته باشند، اما درصد بسیار کمتری از حقیقت ساختار بیتکوین آگاهی دارند. در این بخش از یادداشتهای ویتارو، قصد داریم بهصورت ساده، خلاصه و کاربری به بررسی ماهیت این رمزارز (به انگلیسی: Cryptocurrency) بپردازیم و حقیقت ساختار بیتکوین را در پشت این تبلیغات و هیاهوهای رسانههای جهانی آشکار کنیم.
برای درک حقیقت ساختار بیتکوین باید به سرچشمه این رمزارز نگاهی بیندازیم. در اوایل دهه 1920 میلادی، یک تاجر اهل بوستون ایالاتمتحدهآمریکا، نکته بسیار بزرگی را کشف نمود: همه مردم علاقه زیادی دارند که بدون ذرهای زحمت به ثروت کلانی برسند. این تاجر با در آغوش گرفتن این کشف عظیم، به ایده فوقالعادهای برای کسب ثروت نجومی دست پیدا کرد. مانند همه متخصصان امور مالی (به انگلیسی: Financiers) که در کارشان خبره هستند، او نیز به دوروبریهایش قول ثروتمند شدن را داد.
این تاجر به اطرافیانش گفته بود که قرار است از کشورهای خارجه کوپن خریداری کرده و با فروش آن در ایالاتمتحده به سود هنگفتی دست پیدا کند. او از این فرصت دلالی استفاده کرد و به همه مشتریانش قول سود بدون ریسک و تضمینشدهای را نیز داد. تاجر قول داد که در 45 روز، 50 درصد و در 90 روز، بیش از دو برابر سرمایه اولیه مشتریانش را بازگرداند. نحوه کارکرد ایده به این صورت بود که پول تازهواردان را به افراد قدیمیتر شبکه میداد. اما متأسفانه، سرمایهگذارهای جدیدتر و هیجانزدهای که به طمع سود بالا و تضمینشده وارد این شبکه شده بودند، فریب این تاجر شیاد را خوردند و دستشان در پوست گردو ماند.
نام این تاجر، چارلز پانزی (به انگلیسی: Charles Ponzi) بود. از آن روز به بعد، نام نیک او با این شکل از کلاهبرداریها عجین شده است. ترفند کلاهبرداری پانزی (که در ایران به کلاهبرداری شرکتهای هرمی معروف است) برایش میلیونها دلار پول در عرض چند ماه فراهم ساخت. اما به خاطر داشته باش که اگر قصد اجرای چنین حیلهای را داری، باید بدانی که این ترفند نمیتواند چندان پابرجا بماند؛ زیرا درنهایت پول مردم تمامشده و در بسیاری از مواقع – درست مانند خود پانزی – به زندان خواهی رفت.
حدود 100 سال بعد، چند سرمایهگذار بسیار ثروتمند، درست مانند پانزی یک نکته بسیار بزرگی را کشف نمودند: حتی در قرن بیستویکم نیز، مردم علاقه زیادی دارند که بدون ذرهای زحمت به ثروت کلانی برسند. پس سرمایهگذاران با این کشف بزرگ، به ایده شگفتانگیزی برای کسب ثروت هنگفت دست پیدا کردند. این اشخاص هم مانند جد کلاهبردارشان به تو قول ثروتمند شدن را دادند. آنها قول دادند که حسابت پر از پول خواهد شد و تا آخر عمر نیاز به کار کردن نخواهی داشت. نکته جالب در اینجاست که میگویند سود تضمینشده است؛ همه با هر مقدار پولی که بخواهند میتوانند در ثروت آینده بشریت شریک شوند. این ثروت آینده، بیتکوین نام داشت.
برای درک حقیقت ساختار بیتکوین، باید توضیح کوتاهی در مورد نحوه کارکردش بدهیم. بیتکوین یک ارز رمزنگاریشده دیجیتال است، که هیچ پشتوانه دولتی و فیزیکی (مانند طلا) ندارد و توسط شبکهای از کامپیوترهای غیرمتمرکز جهانی اداره میشود. این کامپیوترها رد هر تراکنش را دنبال و ذخیره میکنند و ارزها را بهآسانی از یک کاربربهکاربر دیگری انتقال میدهد. تعداد بیتکوینهای موجود در دنیا محدود است؛ 21 میلیون عدد بیتکوین در کل دنیا وجود دارد که از آن، 19 میلیون استخراج (به انگلیسی: Mine) شده است.
این سکوهای معدنی، متشکل از سامانههای بزرگ کامپیوتری هستند که محاسبات پیچیدهای را از طریق مصرف انرژی بسیار زیاد برای ساخت یک بیتکوین انجام میدهند. مزارع بزرگ، عظیم و کلانی در مکانهایی مانند سیبری و شمال شرقی چین ساخته شدهاند که تنها وظیفهشان، تولید بیتکوین با استفاده از برق ارزان و تأسیسات فراوان است. این اطلاعاتی که گفتیم، اهمیت چندانی ندارند. چیزهایی مانند فنّاوری بلاکچین یا شبکه همتابههمتا (به انگلیسی: Peer To Peer) نحوه کارکرد این رمزارز را بهعنوان یک ارز تشریح میکنند و توضیح خاصی راجع به حقیقت ساختار بیتکوین نمیدهند.
بااینکه به بیتکوین رمزارز میگویند، اما کاربرد ارزی آن بهشدت محدود و ناشناخته است. کمتر کسی از بیتکوین برای خرید کالا و خدمات استفاده میکند. هر کس که بیتکوین میخرد، تنها کلید ورود به قتلگاه کلاهبرداری پانزی را به دست میآورد این موضوع، یک موضوع جهانی است و فقط مختص به ایران نیست. تنها 1.3 درصد از فعالیتهای اقتصادی بیتکوین به حوزه تجارت کالا و خدمات اختصاصیافته و 98.7 درصد باقیمانده مربوط به فعالیتهای سفتهبازانه است. مردم بیتکوین میخرند چون تصور میکنند قیمتش افزایش مییابد.
ازنظر داگ هنوود (به انگلیسی: Doug Henwood) روزنامهنگار، تحلیلگر اقتصادی، نویسنده و تاجر مالی آمریکایی: «هرچه فعالیتهای سفتهبازانه در بازار بیتکوین بیشتر گردد، مردم نیز کمتر به استفاده از آن برای مبادلات روزانه علاقه نشان خواهند داد.» چرا یک شخص عاقل باید بیتکوین عزیزش را برای خرید چیپس و پفک خرج کند، درحالیکه میتواند با نگهداریاش به پول آسان، ساده و بیزحمتی برسد؟ به همین دلیل است که بیشترین استفاده مردم از بیتکوین برای خرید کالاهای روزمره تا قبل از سال 2017 رقم خورده بود؛ درست پیش از زمانی که قیمتش بهطور ناگهانی بالا رود.
ارزش یک ارز باید در طول زمان بهطور تقریبی ثابت باشد؛ نه اینکه به طرز غیرقابلپیشبینی و شدیدی بالا و پایین شود. بله افزایش قیمت یک دارایی بسیار خوب است، اما از آنطرف باید انتظار سقوطهای شدید و زیادی را نیز داشت. اگر قرار به قمار باشد که میل خودت است. اما هیچکس نمیخواهد ارزش حسابش بهصورت غیرقابلپیشبینی، افسارگسیخته و وحشتناکی آنهم به شکل لحظهای بالا و پایین شود. تازه به چه علتی؟ بهاینعلت که ایلان ماسک راجع به آن توییت زده باشد!
شاید بعضیها بگویند ارز های رایج مانند ریال و دلار نیز قیمتشان از طریق تورم بالا و پایین میشود. در کشور ما که ارزش پولی ملی فقط پایین میرود، اما دلار جهانی میتواند تورم منفی داشته باشد. برای مثال در دوره رکود عظیم (به انگلیسی: Great Depression) تورم منفی با شدت زیادی اتفاق افتاد. با همه اینها، هیچکس نمیتواند بگوید نوسانات قیمتی بیتکوین درست مانند تورم مثبت و منفی ارز های رایج است. دلار و دیگر ارز های جهانی قابل پیشبینی و نسبتاً باثبات هستند و بههیچوجه با این نوسانات شدید بیتکوین قابلمقایسه نیستند.
اگر دوستان و آشنایانی داشته باشی که دستی در بیتکوین داشته باشند، پس قطعاً میدانی که علت اصلی علاقهشان به بیتکوین، سودی است که تصور میکنند از این رمزارز میتوانند به دست بیاورند. برای درک حقیقت ساختار بیتکوین، باید به این نکته توجه داشته باشیم که بیتکوین رمزارزی دیجیتال است و هیچ ارزشی ذاتی ندارد؛ بنابراین آنها حقیقتاً هیچ سرمایهگذاری خاصی انجام نمیدهند، بلکه تنها درگیر یک قماربازی مالی جهانی شدند. درواقع هر مقدار پولی که وارد شبکه بیتکوین یا حتی رمزارز مضحکی مانند دوجکوین (به انگلیسی: Doge Coin) میکنی، مستقیم به جیب اعضای قدیمیتر این هرم پانزی خواهد رفت؛ زیرا هیچ دارایی درآمدزایی پشت آن وجود ندارد.
تنها علت افزایش قیمت بیتکوین این است که افراد بیشتری وارد بازی میشوند. البته که اگر مردم بیشتری ترغیب به شرکت در این قمار بزرگ شوند، احتمالاً بتوانی در به سود برسی؛ زیرا درست مانند شرکتهای هرمی و کلاهبرداریهای پانزی، اگر نفر پس از تو آنقدر آدم سادهلوح، زودباور و احمقی باشد که وارد شبکه هرمی شود، بار «سادهلوح» بودن از دوشت برداشته و به عضو جدید منتقل خواهد شد. خبر خوب برای این قماربازها این است که آدمهای سادهلوح زیادی در جهان وجود دارند. خبر بد این است که متأسفانه (یا خوشبختانه!) درنهایت مخزن سادهلوحان خالی خواهد شد.
ثروتمندان، سرمایهداران و طلایهداران بیتکوین تا جایی که بشود و تا زمانی که بتوانند، تلاش خواهند کرد این کلاهبرداری را کشش دهند:
و از همه مهمتر، حرفی را میزنند که همه کلاهبرداران از اول تاریخ به مردم میگفتند: «همین حالا وارد این بازی شو تا فرصت ثروت کلان و زودهنگام را از دست ندادی. اگر فقط یک فرصت داشتی یا یک شانس، که با آن بتوانی هر چیزی را که تا حالا میخواستی تصاحب کنی، از آن استفاده میکردی، یا میگذاشتی تا از دستت برود؟»
البته نباید از این نکته نیز غافل شویم که در چند سال گذشته حق با آنها بوده است. برای مثال اگر در ماه ژانویه سال 2016 میلادی (دیماه سال 1394 خورشیدی)، 100 دلار در بیتکوین قمار کرده بودی، در حال حاضر آن 100 دلارت به بیش از 9000 دلار تبدیل شده بود. اما این بدان معنا نیست که حقیقت ساختار بیتکوین بهصورت شفاف و خوب در حال کار کردن است. این تنها به این معناست که سادهلوحهای زیادی در این تاریخ وارد بازی کثیف سرمایهداران شدند.
همانطور که بالاتر نوشتیم، هرچه افراد بیشتری وارد فعالیت سفتهبازانه بیتکوین شوند، احتمال بهرهمندی از آن بهعنوان ارز کمتر و کمتر خواهد شد. موفقیت بیتکوین بهعنوان یک کامودیتی قمار گونه، منجر به بلااستفاده شدن این رمزارز در اجتماع شده است. نکته جالب در اینجاست که حتی اگر رمزارزهای تمسخرآمیزی مانند همان دوجکوین را خریداری میکردی، بازهم به همین مقدار سود میرسیدی.
هرچه سادهلوحان بیشتری وارد فعالیت سفتهبازانه بازار بیتکوین شوند، انرژی الکتریکی بیشتری مصرف و کربن زیادی نیز دفع میکنند. به دلیل پیچیدگی تراکنشهای بیتکوین، این ارز از انرژی فوقالعاده عظیمی برای محاسبات استفاده میکند. تنها یک تراکنش بیتکوین از مصرف ماهانه یک خانوار آمریکایی انرژی بیشتری هدر خواهد داد.
اگر بخواهیم بادید کلانتری به معضل مصرف انرژی این رمزارز بنگریم، خواهیم دید که این کره خاکی نمیتواند از پس بیتکوین جهانی برآید؛ زیرا کل شبکه بیتکوین از همه کشورهای ونزوئلا، بنگلادش، پاکستان، قزاقستان و فیلیپین برق بیشتری مصرف میکند. برفرض محال اگر زمانی بیتکوین بهصورت یک ارز رایج جهانی درآید، چندین برابر بیشتر از ظرفیت تولید کل کشورهای حال حاضر جهان انرژی مصرف خواهد کرد.
بیتکوین کاربرد چندانی ندارد. شاید تنها نمادی برای تغییر نحوه کارکرد نظام سرمایهداری (به انگلیسی: Capitalism) باشد. نظامی که درگذشته کارخانه میساخت و کشور توسعه میداد، حال در یک جعبهای جدا از دنیای واقعی زندانیشده که تماماً بر حدس، گمان و فعالیت سفتهبازانه استوار گشته است. میلیونها کامپیوتر مقدار بسیار عظیمی کربن مضر آزاد میکنند تا به یک دارایی دیجیتال توهمی دسترسی پیدا نمایند که هیچ کاربردی در زندگی واقعی ندارد. آنهم در چه وضعیتی؟ در وضعیتی که زیرساختها فروریخته و مردم گرسنهاند. این روش خوبی برای مدیریت جهان و جوامع مختلف نیست و باید تغییر کند.
تنها به این دلیل که بیتکوین یک کلاهبرداری پانزی جهانی است و فایده چندانی برای جوامع ندارد، معنیاش این نیست که به این زودیها شرش را از جامعه کم خواهد کرد. بیتکوین در این جامعه سردرگم، بیهدف و بیمعنی در حال تبدیلشدن به یک فرهنگ، هویت و مذهب است. هر چه جامعه بیشتر در منجلاب متامدرنیسم، بیهویتی و معنا گریزی فرورود، نقش چنین بتهای هویتسازی در آن بیشازپیش پررنگ خواهند شد. در جامعهای که هویتهای سنتی مانند خانواده، ارزشهای اخلاقی و مذهب رو به انحطاط است، هویتهای جدید مانند بیتکوین تلاش خواهند کرد که جای آن ارزشهای تاریخی را غصب کنند.
ممکن است برای خیلی از مردم دردناک باشد،اما اینیک حقیقت است که بسیاری از مردم تنها، بیهدف و افسرده به دنبال یافتن ارزشهای انسانی، معنا و هدف در بیتکوین هستند و معدود افراد بالای هرم، آمادهاند تا از این مردم آسیبپذیر، سادهلوح و سردرگم سو استفاده کنند. هرچه انحطاط اخلاقی و معنوی جامعه بیشتر گردد، طعمههای عظیمتری نیز در دام اقلیت برتریجو خواهند افتاد.
بههرحال با همه این گفتهها، تو بازهم میتوانی از این بازار هرمی پول دربیاوری. در روزگاری که حقوق کاهشیافته و بیکاری کمر ملت را خم کرده، فریب دادن مردم با وعدههای دروغین سریع ثروتمند شدن، بسیار آسانتر خواهد بود. اگر میخواهی وارد این قمار شوی، مانعی نیست. اما هیچوقت یادت نرود که در کف این هرم، همیشه افرادی هستند که دیرتر از همه وارد خواهند شد و گشادترین کلاه نیز براثر آنها خواهد رفت. شاید این توهم به تو دست بدهد که میتوانی با زرنگی ورود و خروج به موقعی داشته باشی، اما مراقب باش که طمع و ترس تو را در دام این کلاهبرداری پانزی جهانی نیندازد. اصلاً مهم نیست که چه بهانهای برای خودت میآوری، این را بدان که بیتکوین یک دارایی نیست و با وارد شدن به این بازی، نه به یک معاملهگر، بلکه به یک قمارباز تبدیل خواهی شد؛ قماربازی که هرلحظه ممکن است تمام کاخ آرزوهایش خرابشده و دستش در پوست گردو بماند.
نظر تو در رابطه با حقیقت ساختار بیتکوین چیست؟ آیا آن را بزرگترین کلاهبرداری قرن میپنداری؟ آیا این ارز میتواند جایگزین پولهای بیپشتوانه شود؟