چندین دههست، که اسرائیل عامدانه مشغول قتلعام، کشتار و نسلکشی سیستماتیک غیر نظامیان بیگناه فلسطینی به شکل گسترده است. تنها بهانه، توجیه و دلیلتراشی رژیم مذهبی افراطی اسرائیل برای این جنایتهای عظیم، تهوعآور و بیرحمانه علیه بشریت، استفاده حماس از غیر نظامیان به عنوان سپر انسانی عنوان شده است. این متعصبان مذهبی، بنیادگرا، نژادپرست و ایدئولوژیک میگویند به این دلیل که حماس در بین غیر نظامیان به خوبی استتار کرده و مخفی شده، بنابراین با استناد به «حق مشروع رژیم در دفاع از خود»، میتوان مناطق غیر نظامی را با خاک یکسان نمود. در نتیجه، هیچ چیزی برای محکوم کردن باقی نمیماند. تقصیر اسرائیل نیست، تقصیر حماس است. بدون مسئولیتپذیری، بدون فشار و بدون پاسخگویی، اسرائیلیها میتوانند خون حیوانهای فلسطینی را به راحتی بریزند. اما آیا این اعمال مشروع هستند؟ آیا این روایتهایی که رسانهها تعریف نمودند، منطبق با واقعیت هستند؟ آیا به غیر از حرف خود اسرائیلیها، مدارک دیگری برای تایید این روایتها وجود دارند؟ در این یادداشت، قصد داریم به رد برخی شایعات رایج موجود در گفتمان اسرائیل-فلسطین بپردازیم. ناگفته نماند که ما، ماهی نمیدهیم، ماهیگیری را میآموزیم. در عوض ارائه مدارک به شکل مستقیم، کلیدواژههایی را در اختیار علاقهمندان قرار میدهیم تا خود شما صحت این موضوعات را با تحقیق خودتان رد/تایید کنید.
خیر، به غیر از بیانات سیاستمداران و ارتش اسرائیل، هیچ مدرک دیگری برای تایید این داستانها موجود نیست. تا این لحظه، بهترین کاری که توانستند انجام دهند، انتشار عکسهای فتوشاپ شده، فیلمهای دستکاری شده و مکالمات صوتی جعلی است که به سرعت توسط خبرنگاران، محققان و متخصصان مستقل رد میشوند. یک نمونه از این جعلها، مکالمه صوتی ساختگی نیروهای حماس بود که به سرعت در شبکههای اجتماعی وایرال شد. یا در نمونه دیگری، سخنگوی نتانیاهو، اوفیر گندلمان، ویدیویی از پرتاب راکت در کنار یک ساختمان مسکونی منتشر و ادعا کرد که این اتفاق در غزه رخ داده. بعدها مشخص شد که این ویدیو در واقع مربوط به سال 2018 و مکان رخداد آن هم در سوریه است.
حتی اگر یک ساختمان، به واقع هدف مشروع نظامی باشد، بازهم توجیهی برای قتلعام گسترده غیر نظامیان نخواهد شد. ما نمیتوانیم یک بیمارستان را با دهها کودک سرطانی با خاک یکسان و 500 بیگناه را به قتل برسانیم، به این دلیل که پنج عضو حماس در نزدیکی آن بیمارستان حضور دارند. برای مضحک بودن این موضوع، سناریو زیر را تصور کنید. 5 نفر از کارکنان یک بانک بزرگ، به خود همان بانک دستبرد زدند و 40 بیگناه را گروگان گرفتند. حال پلیس نیروی پشتیبانی را خبر و با اف 16 کل آن بانک را بمباران میکند تا 5 سارق خنثی شوند. اهمیتیهم ندارد که آن 40 گروگان کشته شوند. حقیقتاً توجیه مضحکی است!
البته کار اسرائیلیها در جعل این مدارک بهتر از مقامات کشور خودمان است، اما باز هم از پوشاندن حقیقت ناتوان بودهاند. اسرائیل به تمام تجهیزات پیشرفته، پیچیده و دقیق نظارتی (به انگلیسی: Surveillance equipments) آمریکایی دسترسی دارد، با این حال نمیتواند مدرک دیگری جز پوستر، گرافیک و کارتون ارائه کند. در هر صورت، اگر مدرک غیر جعلی وجود ندارد، ادعای آنها باید مورد مواخذه قرار گیرد؛ مخصوصاً اگر دروغ سیستماتیک، یک راهبرد عملی در دکترین نظامی و سیاسی کشور تدوین شده باشد. در این مورد میتوانید با کلیدواژههای "Hasbara" و «اعتراضات 2018-2019 مرز غزه» به اطلاعات بیشتر دست یابید.
خیر، بر طبق نظر وزارت دفاع اسرائیل:
هیچ شخص، منطقه و محلهای در غزه در امان نخواهد بود.
این نظر، پیش از حمله بیسابقه حماس به اسرائیل در 7 اکتبر (15 مهر) عنوان شده بود. منطق آنها به این شکل است که چون حماس در سال 2006، در یک انتخابات سوال برانگیز، توسط مردم به عنوان دولت رسمی غزه انتخاب شد (و اصلاً هم توجهی به این موضوع ندارند که بیش از 15 سال، هیچ انتخاباتی در غزه برگزار نشده)، پس همه مردم، زیرساختها و مناطق غزه باید به عنوان مناطق و افراد تروریستی شناخته شوند. نخست؛ بر طبق تعریف خود اسرائیل، سربازان مسلح صهونیستی در همه نقاط مناطق اشغالی حضور دارند، بنابراین حماس نیز میتواند همه شهروندان بیگناه اسرائیلی را با همان منطق به قتل برساند. برای مثال، ساختمان مرکزی ارتش اسرائیل در یک منطقه شدیداً متراکم مسکونی در تل آویو قرار دارد. آیا کسی اسرائیل را متهم میکند؟
دوم، چطور امکان دارد که اسرائیل بتواند هر انسانی را در غزه به عنوان هدف مشروع نظامی خود در نظر گیرد؟ نصف کشتههای اخیر فلسطین زیر 18 سال سن داشتند، یعنی حتی در سال 2006 یا به دنیا نیامده بودند و یا نمیتوانستند رای دهند. بر طبق این منطق، در صورتی که اسرائیل با کشورمان وارد جنگ شود، آنها میگویند چون سال 57 بیش از 98 درصد مردم به جمهوری اسلامی رای مثبت دادند و اکنون نیز ایران تحت تسلط جمهوری اسلامی است، پس کشتن خواهر 3 ساله، برادر 2 ساله و مادر شما در ایران کاملاً توجیهپذیر خواهد بود! کلیدواژه «دکترین ضاحیه» و همچنین بررسی اظهار نظر مقامات رسمی اسرائیل برای تحقیق بیشتر مفید خواهند بود.
روایت سپر انسانی از آنچه که فکر میکنید در تاریخ رایجتر است. اصطلاح سپر انسانی، اولین بار توسط رژیم تروریست و آپارتاید اسرائیل برای قتلعام گسترده بیگناهان استفاده نشده و آخرینش هم نخواهد بود. از ابتدای تاریخ بشریت، پروپاگاندای سپر انسانی توسط امپراتوریها برای توجیه جنایات جنگی و غیرانسانیسازی قربانیان بیگناه، تقریباً در همه جنگهای بزرگ ترویج داده شده است. روسیه در جنگ اوکراین، آمریکا در ویتنام و کره و حتی صدام حسین علیه ایران، همگی ادعا کردند که دشمن از سپر انسانی استفاده میکند. نکته جالب این جاست که صدام در جنگ 8 ساله، برای توجیه نسلکشی ایرانیها و بمباران شیمیایی، از اصطلاح سپر انسانی بهره میبرد و چندسال بعد، در جنگ عراق، بوش از همین عبارت برای توجیه کشتار مردم عراق استفاده میکند. چه دنیای جالبی است! کلیدواژههای «سپر انسانی» و «Human Shields» به راحتی شما را با مثالهای متعددی در تاریخ آشنا خواهند کرد. برای موضوع صدام نیز میتوانید به مجله فاکسنیوز مراجعه کنید.
این شایعه جزء عجیبغریبترین شایعههای رایج در گفتمان رسانهای است. انواع و اقسام سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد و صلیب سرخ اقدامات اسرائیل را محکوم کرده و آن را خلاف قوانین بینالمللی دانستهاند. این استدلال به قدری ضعیف است و آنقدر مدارک متعدد از آن منتشر شده که نیازی به توضیح بیشتر نیست. کلیدواژه این قسمت، مطالعه همه قوانین بینالمللی مانند «کنوانسیون ژنو» و مادههای خاص آن مثل «ماده 51» و «ماده 26» است.
چطور امکان دارد یک مهاجمی که سرزمینی را اشغال کرده حرف از حق دفاع مشروع از خود بزند؟ اگر اکنون پوتین بگوید که روسیه حق دفاع از خودش را دارد، پاسخ شما چه خواهد بود؟ آیا روسیه میتواند در خاک اوکراین حرف از دفاع مشروع از خود بزند؟ این حرف دیوانهکننده است! اتفاقاً طبق قوانین بینالمللی، فلسطین حق دفاع مسلحانه از خود را به شکل مشروع و قانونی دارد اما اسرائیل خیر. در مورد اشغالگر و آپارتاید بودن رژیم اسرائیل، نوشتهها و مقالهها و کتابهای متعددی منتشر شده که انکارش را غیرممکن میکند. سازمان ملل، کمیته جهانی صلیب سرخ، سازمان عفو بینالملل، نهاد ملی حقوق بشر، دیدهبان حقوق بشر، یونیسف و حتی چهرههایی همچو ، تئودور هرتزل (پدر صهیونیسم مدرن)، تامیر پاردو (رئیس سابق موساد) دزموند توتو (از رهبران جنبش ضد آپارتاید آفریقای جنوبی)، نلسون ماندلا و دیوید کمرون (نخست وزیر سابق بریتانیا) تنها شماری از سازمانها و چهرههایی هستند که اشغالگر و آپارتاید بودن رژیم اسرائیل را تایید کردند.
کلیدواژههای این بخش «Calorie Count In Gaza»، «Open Air Prison»، «Israel Intentionally Shot Children - UN»، «United Nation General Assembly Resolution from 1980» هستند.
و اما مهمترین استدلالی که اسرائیلیها برای توجیه جنایات جنگی خود، قتلعام عامدانه بیگناهان و بمباران مناطق غیر نظامی غزه عنوان میکنند، همین نداشتن چاره است. آنها میگویند ما علاقهای به کشتن بیگناهان نداریم اما چون حماس از غیر نظامیان به عنوان سپر انسانی استفاده میبرد، پس ما نیز مجبور هستیم کل مناطق هدف را با خاک یکسان کنیم.
نخست اینکه، تا به این لحظه هیچ مدرک معتبری مبنی بر استفاده گسترده حماس از غیر نظامیان به عنوان سپر انسانی ارائه نشده. دوم، به فرض صحیح باشد. چنین ادعایی با واقعیت مطابقت ندارد اما تنها به هدف رد استدلال، فرض میگیریم که این ادعا خلاف واقع نیست. حتی اگر یک سازمان تروریستی، برای محافظت از خود، غیر نظامیان بیگناه را سپر انسانی خود قرار دهد، آیا تنها راه و موثرترین مسیر، بمباران گسترده آن مناطق است؟ آیا اسرائیلیها تصور میکنند که مردم جهان از وجود نیروهای نخبه، حرفهای و مجهزی به اسم نیروهای ویژه (به انگلیسی: Special Forces) خبر ندارند؟ اسرائیلیها مخاطبانشان را خر فرض کردند؟ و باز هم اعلام میکنیم که کار اسرائیلیها در خر فرض کردن مخاطبان خود به مراتب بهتر از صدا و سیما و مقامات کشور خودمان است، اما با این وجود بسیار شگفتانگیز است که چطور توانستهاند وجود این نیروهای آموزشدیده را (که خود اسرائیل یکی از بهترینشان را در اختیار دارد) به کل از اذهان عمومی محو سازند، به طوری که هیچکس در مورد آنها به عنوان راهحلی برای نابود کردن حماس سخن نمیگوید!
این راهحل، حرف من نیست. حرف کارشناسان نظامی متعددی هم است که همگی بر اشتباه بودن بمباران غزه هم از نظر عملگرایی - به این دلیل که بمباران بیگناهان در نهایت به رادیکالیزه کردن جمعیت آینده منتهی خواهد شد و تاثیری در نابودی نیروهای مستقر در تونل حماس نخواهد داشت - و هم از نظر اخلاقی اشاره داشتند. راهحل این کارشناسان، ورود نیروهای ویژه و خنثیسازی نیروهای مهم حماس است. نیروهای ویژه اسامه بن لادن، صدام حسین، ابوبکر البغدادی را خنثی و بیش از 100 هزار نیروی به مراتب زبدهتر، باتجربهتر و بزرگتر طالبان را در یک منطقه بسیار وسیعتر، سنگینتر و کوهستانیتر افغانستان، تنها با 200 نفر تارومار کردند! آیا نیروهای ویژه آمریکایی و اسرائیلی حقیقتاً نمیتوانند از پس نیروهای حماس برآیند؟ کلیدواژههای این قسمت «تاریخچه عملیات نیروهای ویژه آمریکا یا اسرائیل» و «Task Force Dagger» هستند.