بازنگری آسیبشناسانه و مزایای اینفلوئنسرهای صنعت گردشگری، در اقتصاد و فرهنگ مکانهای گردشگری ...
قضیه چیه ؟!
اینفلوئنسرهای (تاثیرگذاران دیجیتال) صنعت گردشگری، از طرفی هم باعث رونق جمعیتی، مالی و ... این صنعت برای متولیان دولتی و مردم بومی هر منطقه شدن و از طرفی هم باعث آسیب زدن به یک سری مولفههای فرهنگی و اقتصادی شدن!
اینفلوئنسرهای گردشگری، چه اونایی که عاشق طبیعت باشن و چه اونایی که صرفا از نگاه شغل بهش پرداختن و زیاد تعلق خاطری ندارن، منفعت شخصی شون هم در کنار اون منفعت جمعی درگیر هست و یه امر طبیعیه و نیاز به کسب درآمد دارن (که خب ماشاءالله درآمد و رفاه زندگی و در دل کار، تفریح و خوش گذروندنشون هم کم نیست و یه جورایی برای خیلی آدمها، اونم بخصوص در شرایط سخت کار و زندگی فعلی، یه نوع آرزو یا هدف یا الگو یا هرچیز دیگه ای شده)
اما یکم عمیق و دقیقتر بشیم : 1. دغدغه اینفلوئنسرهای این حوزه چی هست؟ 2. و رسالتشون چی باید باشه؟!
وقتی درباره اینفلوئنسرِ صنعت گردشگری صحبت می کنی، یعنی باید روی #شناسوندن اون منطقه و #کشوندن مردم به اونجا تلاش کنه. (این یکی از مهم ترین دلایل هست، وگرنه کلی دلیل و نکات دیگه هم داره/ حتی اونی که مستند میسازه و مردم نمیتونن برن اونجا هم، رسالت قسمت شناسوندن یه منطقه مثلا بکر طبیعی رو داره)
حالا بشناسونه و بکشونه که چی بشه؟!
که مردم اگر قصد تفریح و گردش دارن اونجا برن و کم کم در کنارش از لحاظ اقتصادی برای اون لوکیشن یا منطقه و ... درآمدزایی،اشتغال زایی، ایجاد امکانات بهتر و دیگر مسائل شکل بگیره یا رشد کنه و تقویت بشه.
چرا که می دونید هرجا انسان در رفت و آمد باشه، اگر شبیه آب زلال باشه، مایه حیات اون منطقه میشه و اگر گل آلود باشه، گند می زنه و تبعات منفی هم داره!
نکته : به همین خاطر گفتم رسالتِ یه اینفلوئنسرِ گردشگر و نگفتم مقصدِ یه اینفلوئنسرِ گردشگر!!! #مقصد جنبه مشخص کردن مکانی رو داره، ولی #رسالت بار تعهدی و معنایی والاتری داره! (گوگل مپ نمیخوایم بشیم که! اگر چه برخی متاسفانه در همین حد و بلکه بدتر و پایین تر عمل کردن!)
حالا این اینفلوئنسر گردشگر با رسالت شناسوندن و کشوندن، وارد شهرها، روستاها، جنگلها و فضاهای مختلف طبیعت این جهان هستی میشه.
بریم سراغ اصل مطلب ...
3 مولفه اصلی در رسالت اینفلوئنسر حوزه گردشگری وجود داره :
قسمت اول) شناسوندن با اطلاعات درست
در شناسوندن با اطلاعات درست :
از این قسمت میگذرم و توضیح و تفصیلش بمونه؛
در این یادداشت، قسمت دوم و سوم اون بیشتر محل تمرکز من هست.
قسمت دوم و سوم
خیلی از اینفلوئنسرهای گردشگری به دلیل عدم توجه اصولی و حرفهای در قسمت اول یا اساسا نرفتن به سمت بدست آوردن اطلاعات درست، همینطوری مدل جدا کردن گوجه و خیار تو بازار، هر طور می خوان وارد اون منطقه میشن و هر طور می خوان می فهمنش و هر طور می خوان میشناسوننش!
بدون توجه به اینکه اگر مثلا شما وارد یک روستا یا قبیله سنتی شدید، اون ها براشون لباسشون، رفتار باهاشون، موسیقی شون، غذاشون،خونه هاشون حرمت داره و جای هر مدل گشتن، هر چیزی در اونجا خوردن و هر مدل دورهمی گرفتن و رفتار کردن نیست!
آقا سخت نگیر و کاسه داغ تر از آش نشو!
بله خب! طبیعیه که به خاطر وجود جریان درآمدی ای که ایجاد می کنید، بعضا کاری با شما نداشته باشن و حتی هم سو با شما بشوند، اما وقتی پای درد دل و یا دریافت اطلاعات درست و نظرات اهالی اونجا یا صاحب اون اقامتگاه و ... می شوید، ناراحتی ها و دلخوری هایی به زبان میآورد!
حتی اگر شما وارد جنگل هم شدید، نمی تونید هر درختی رو بشکونید و کنار چادرتون آتیش روشن کنید و موسیقی بی کلام بگذارید و پست و استوری تون رو تولید کنید و بعدش به ادامه تخریب طبیعت یا تغییر رفتارتون در اون فضا بپردازید!
اون محیط دارای شعور و فهم هست؛ اثرپذیری و اثرگذاری خاص خودش رو داره! به جای توجه به نوع زیست موجودات جاندار حیوانی و گیاهی و ...، اگر شما سبک زندگی مخرب خودتون رو داشته باشید، دوروز دیگه حتی همون محتوای قشنگ پست و استوری هم نمی تونید تولید کنید!
یا در قسمت سوم و بحث جریان سازی در آمدی شخصی و جمعی، توجه به اینکه شما قرار هست به چه صورت از محل معرفی اون لوکیشن و یا هر چیز دیگه ای با توجه به فرم ارزش های اون منطقه یا طبیعت کسب درآمد کنید، شاید برای شما پول بیاورد، اما دستاورد شخصیتی و برندینگ حرفه ای خیر!!!
حتی در بخش منفعت جمعی و ایجاد جریان در آمدی برای اون اقامتگاه یا روستا و ... شاید شما اثر گذار باشید و برایشان از این طریق جریان مالی بسازید، ولی با تخریب آداب و اصول و فرهنگ و بافت اونجا! و حتی بعضا به سبک گدا پروری و اینکه به شما سرویس و آزادی بیشتر بدهند و پولشان را بگیرند و کاری به کارتان نداشته باشن!
خب طبیعی است خانواده ای که تا دیروز غذای با کیفیت محلی، سنایع دستی محلی و دیگر محصولات و خدمات براساس آداب و رسومشون تولید می کرده ممکن است آنها را کنار بگذارد و بگویند سود مالی الان در این است که کلبه سوییسی بسازیم و اجاره بدهیم! ولی آیا این کلبه، غذا و کلی نکات دیگه در این زمینه، ارتباطی با فرهنگ و آداب و رسوم و ... اون محله یا طبیعت اطرافیش و یا بعضا سنت های خوب گذشتگانش دارد!؟
هرکی کوله و چادر مسافرتی داشت اینفلوئنسر گردشگر نیست و اینفلوئنسر باید در عین جریان سازی و حمایت، هم به این جزییات دقت کند و هم با قدرت تاثیرگذاری خوب و بالای خودش، این مسائل رو تقویت کنه و اصالت و هویت اون جا رو به سبکی که خودش می خواد و با اهرم قدرت اینکه من رسانه و پول دارم به هرقیمتی تغییر ندهد!
به همین خاطر است که اگر اینفلوئنسر گردشگری، کارش را تنها با تغییر مقصدهای سفرش تغریف و تمجید کند و اساسا به رسالت مهمش توجهی نکند، او نیز مثل زباله های کنار دریا و جنگل نه تنها منفعتی ندارد، بلکه به محیط زیست و صنعت گردشگری آسیب نیز می زند و اگر این مردمان و طبیعت بکر آن، دست نخورده بماند بهتر از دست مالی کردن این افراد است!
صحبت زیاد است اما این یادداشت صرفا اشاره ای اجمالی به برخی از نکات مهم در صنعت اینفلوئنسری گردشگری بود و امیدوارم مفید فایده واقع شود.