از دید من، که در دور ترین نقطه از میدان از ترس ادم های دیگر نشسته ام اندازه آزادی ۶۰ سانتی متر است
و از دید تو که زیر آن ایستاده ای ۶۳ متر
برای من معنای ازادی انقدر مبهم است که خود بدنم را به زندان تبدیل کرده ام
اما برای تو معنای تمام انقلاب های رنگی. را دارد
این افکار،،،،،،، تمام روز. ها و کا زندگی من بود
و زمانی فهمیدم ازادی همیشه اندازه اش ثابت است و جایی که این سالها می ایستادم ان را مشخص نمی کرد تنها توهمی از اندازه به من می داد،
انقدر دیر شده بود که حتی دیگر نمی دانستم که فرد کناری ام چرا به برج وسط میدان نگاه می کند
و من او بودم یا او من می شود
پ.ن۱:
این نوشته فقط برای ان کسانیست که تنها، ترسیده و همواره شرمنده دور تر از ادم های دیگر زندگی را می نگرند
زیرا تجربه ای که هیچکس نباید داشته باشد.را زندگی کردند
پ. ن۲:
همه بد ها بد نیستند
ادم ها را لحظات، اشتباهات و جایگاهشان انها را بد نام گذاری می کند
در دور میدان و وسطش بد خیلی تفاوت دارد