علی حسینزاده:
۱- با یکی از آشنایان که سرهنگ بازنشسته سپاه است در خصوص حق آزادی حجاب صحبت میکردیم. بحث که بالا گرفت یکدفعه گفت تو که این اعتقاد را داری از خودت شروع کن و خواهر مادرت رو آنطور که میگویی بفرست توی کوچه و جامعه!!!
۲- در همین ویرگول یکی دوبار پیش آمده که نظری پای مطلبی گذاشتهام و با همین مدل پاسخ روبرو شدهام.
برای نمونه در آخرین مورد در پایین مطلبی که نویسنده خود نتیجه گرفته بود «از دیدگاه ایرانی، شاه برگزیده خداست و تنها در برابر او مسئول است، نه در برابر مردم. و بدیهی است که در چنین وضعیتی، موجودیتی فراتر از قانون دارد. یعنی از هر کسی که بخواهد میتواند بگیرد و به هر که بخواهد بدهد. حرف او قانون است و قانون، حرف او.» نظرم را نوشتم و با واکنش زیر از سوی نویسنده مطلب روبرو شدم:
البته باید توضیح دهم که الان صحبتم سر این نیست که آیا واقعا نظر من پرمغز و موشکافانه است یا شتابزده و سطحی، صحبتم بر سر این است که حتی اگر کسی شتابزده صحبت کرد، سطحی صحبت کرد، باید اخلاق داشت و نباید زد توی صورتش.
مطمئنم این مدل رفتار را بسیاری از ما تجربه کردهایم. و حدس میزنم نوعی مغالطه (fallacy) است و در این صورت حتما نام یا اصطلاح خاصی هم برایش وجود دارد که من از آن آگاه نیستم (شاید نامش مغالطه شخصستیزی باشد. نمیدانم. اگر نام این مغالطه را میدانید لطفا در نظرات بنویسید).
شاید حتی خودم هم از این روش ناخودآگاه استفاده کرده باشم، اما میدانم این رفتار اخلاقی نیست. منصفانه هم نیست. طبیعتا وقتی در جایی مثل ویرگول مطلبی منتشر میکنیم یعنی پذیرفتهایم که همگان ازجمله راننده تاکسیها، نانواها، مهندسها، دکترها، فیلسوفها، زنان خانهدار و... میتوانند آن را بخوانند و نظرشان را بدون نیاز به گرفتن اجازه از ما زیر مطلبمان بگذارند. بنابراین یا وارد بحث نشویم یا اگر شدیم اخلاق داشته باشیم. منصف باشیم و فرصت اظهار نظر به طرف مقابل بدهیم.
به نظرم ما در ایران از کمبود گفتگو و تعامل و تحمل رنج بردهایم، با چنین رفتارهایی و با بستن دهان دیگران با این روشها یا هر روش دیگری، به همان نتایج و دستاوردهایی خواهیم رسید که در تاریخ معاصرمان رسیدهایم.
به نظرم خوب است گفتگوری زیر را در این زمینه گوش دهیم: