آرمان امیری: چندی پیش علی مطهری در یادداشتی نوشت که فیفا باید فکری به حال تابعیت بازیکنان حاضر در جام جهانی کرده و اجازه ندهد مثلا بازیکنان آفریقاییتبار در تیم ملی فرانسه بازی کنند. پس از قهرمانی فرانسه نیز ایشان روی نظر قبلی تاکید کردند و مدعی شد که اصل قهرمانی متعلق به قاره آفریقاست.
واکنشهای منفی به سخنان آقای مطهری گسترده بود، اما آنچه نمیتوان نادیده گرفت، موجی از اقبال و موافقت با ایشان بود. اقبالی که نشان میدهد بحث صرفا شخص آقای مطهری نیست. ما با گروه گستردهای مواجه هستیم که چنین نگاهی دارند. پس بیراه نیست اگر در موردش بیشتر گفتگو کنیم. اجازه بدهید انتقاد خود به این نگرش را با چند پرسش آغاز کنیم:
وقتی آقای مطهری از «آفریقاییالاصل» بودن سخن میگویند حتما تصویری از «اصالت» دارند. پرسش ما این است: این اصالت دقیقا چیست؟ آیا زادگاه افراد است؟ زادگاه والدین افراد است؟ رنگ پوست است؟ ژنتیکی است؟ زبان مادری است؟
ظاهر مساله ساده به نظر میرسد. گویی همه میدانند که مثلا زیدان یک «الجزایریالاصل» بود؛ اما پرسشها را که دقیق کنیم مساله کمی پیچدهتر میشود: آیا منظور ما زادگاه زیدان است؟ خب اینکه ملاک نشد؛ چون اصلا زیدان در مارسی فرانسه به دنیا آمده، همانطور که «روملو لوکاکو» نیز زاده خود بلژیک است. ضمن اینکه ما خودمان کلی هموطن ایرانی داریم که در خارج از ایران به دنیا آمدهاند. (از جمله تعدادی از سران محترم نظام!)
شاید منظور آقای مطهری، اصالت والدین افراد است. در این صورت باید پرسید: خود آن والدین اصالتشان چطور تعیین میشود؟ آیا با زادگاهشان؟ اینکه دچار شدن در دور و تسلسل است؛ چون اگر اصالت زیدان را به اصالت پدرش موکول کنیم، آن وقت مجبوریم اصالت پدرش را هم به پدربزرگش موکول کنیم و همینجوری تا الی ماشالله عقب برویم و احتمالا به حضرت آدم برسیم؛ احتمالا آقای مطهری دقت دارند که با چنین شیوه از استدلالی ناچار میشویم که جمعیت «سادات» کشور را هم از افتخار تابعیت ایرانی محروم کنیم!
بهتر است دست از مثال زدن بر داریم. واقعیت این است که ما در این بحث با چند تعبیر متفاوت مواجه هستیم که گاهی با هم خلط میشوند. یکی «نژاد» افراد است. معروف است که بشر را به چند نژاد طبقهبندی میکنند. هرچند نظراتی هم در علم ژنتیک وجود دارد که این تقسیمات را دچار شبهه میکند. به هر حال سه نکته در این باب وجود دارد:
نخست اینکه «ژنتیک» یک مساله پیچده است و مثلا میدانیم همه ایرانیان نه تنها از یک ژن خالص نیستند، بلکه اتفاقا ما یکی از متکثرترین کشورهای جهان از نظر تنوع ژنتیک هستیم.
دوم اینکه هیچ کشوری بر پایه ژن و نژاد تاسیس نشده. مثل کشور خودمان که اقوام گوناگونی دارد.
سوم اینکه هیچ نژادی هم در یک کشور خلاصه نمیشود. مثل اعراب یا حتی اسلاوها و ترکها و یا اقوام دیگر که در کشورهای متعددی پخش هستند.
البته نژادپرستهای جهان معمولا علاقه دارند که قوانین تابعیت را به سمت ملاکهای نژادی منحرف کنند. در عین حال که از یاد نمیبریم این ملاکها چقدر مخدوش هستند و اصلا معلوم نیست که مثلا جناب هیتلر چه شباهت ژنتیکی به گوبلز داشته، اما میدانیم روال بر این است که عزیزان نژادپرست، بیش از هرچیز به رنگ پوست استناد میکنند. ملاکی که گویا آقای مطهری هم از آن استفاده کرده، وگرنه به این نتیجه نمیرسید که تنها «غیرفرانسوی»های تیم ملی فرانسه، سیاهپوستان آفریقایی هستند، چون «گریزمان» سفیدپوست هم نصف آلمانی و نصف پرتغالی است و لوریس دروازهبان هم اصالتا اسپانیایی است، ولی چون هردو سفید هستند مورد اعتراض آقای مطهری قرار نمیگیرد.
اما تکرار آن ملاکی که از جانب همه نژادپرستان عالم قابل انتظار (هرچند شنیع) به نظر میرسد از جانب یک ایرانی همچون آقای مطهری زشتی مکرری به خود میگیرد چرا که این ملاک رنگ پوست هیچ وقت در میان ایرانیان معیار نبوده و ما اصلا ملت یک دستی نیستیم. کافی است کسی از آقای مطهری بپرسد: آیا ما ایرانی سیهچرده نداریم؟
در نهایت میتوان بحث را به این صورت خلاصه کرد: در جهان امروز، تابعیت یا ملیت صرفا یک مفهوم حقوقی است. قوانیناش هم در هر کشوری متفاوت است. مثلا همینکه شما در خاک آمریکا به دنیا بیایید کافی است که بتوانید تابعیت آمریکایی بگیرید. (مثل باراک اوباما) برای برخی کشورهای دیگر صرف تولد کافی نیست. در قوانین کشور ما هم ملاک اصلی «تابعیت پدر» است. پس اظهار نظراتی همچون سخنان آقای مطهری را اگر نخواهیم در دسته نژادپرستیهای فاشیستی قرار دهیم، به ناچار باید به پای ناآگاهی ایشان از حقوق و قوانین قلمداد کنیم.
سایر مطالب: