محمدرضا اسدی
محمدرضا اسدی
خواندن ۱۴ دقیقه·۳ سال پیش

امانتداری حضرت علی(ع)

یکی از خصایل اخلاقی که ارزش و اهمیت فوق العاده ­ای دارد امانت داری1 است. این خصلت معنوی، در روح و روان انسان  های پاک سیرت وجود دارد و در گفتار و اعمال آنها دیده می ­شود. پیامبر اسلام(ص) سال‌ها پیش از بعثت، امین خوانده می‌شدند. امین به شخص مورد اعتمادی ‌گفته می ­شود که دیگران از خیانت نکردن او ایمن باشند. یکی از ویژگی‌های رسول خدا(ص) که باعث می‌شد او را امین بخوانند، امانت‌داری بود.2

با توجه به اینکه امانتداری از اصول اخلاق انسانی است و خداوند به آن سفارش نموده است، لازم است رهبران الهی بیش از دیگران به آن پایبند باشند، از این رو خداوند همه فرستادگان خود را به چنین زینتی آراسته است. به گواهی تاریخ، تمام انبیا و اولیاء الهی انسان­ های امین بوده ­اند. خداوند ضمن تبرئه تمام انبیا از خیانت3، به امانتداری حضرت نوح(ع)، حضرت موسی(ع)، حضرت هود(ع)، حضرت صالح(ع)، حضرت شعیب(ع)، حضرت لوط(ع) و حضرت یوسف(ع) اشاره نموده­ است.4 اولیاء الهی و اوصیای انبیا که در مکتب آنها رشد یافته ­اند نیز همه امین و صادق بوده­ اند.

در دیدگاه ادیان الهی ـ به ویژه اسلام ـ امانت داری از جایگاه والایی برخوردار است. خداوند یکی از علل رستگاری مؤمنان را امانتداری و پای بندی به عهد می­ داند5  و ضمن امر به سپردن امانت­ ها به صاحبش6 تأکید می­ کند که مسلمانان نباید به کسانی که آنها را امین دانسته ­اند خیانت کنند.7در تبعیت از قرآن مجید، پیامبراکرم(ص) و ائمه معصوم(ع) نیز مسلمانان را به امانتداری توصیه نموده اند.8

مولای متقیان حضرت علی(ع) به عنوان اولین شاگرد مکتب الهی رسول اکرم(ص) تمام درس­ های آن حضرت(ص) را آموخته و عمل نموده است. در امانتداری جانشین بلافصل پیامبر اکرم(ص) همین بس که رسول الله(ص) هنگام هجرت به مدینه امانت ­های مردم را به ایشان سپرده تا به دست صاحبانش برساند.9

روشن است که امانت فقط کالا و ثروت مادی نیست، انواع گوناگونی دارد؛ از اعضای بدن که امانتی است در اختیار انسان ­ها گرفته تا ارزان ترین کالا. به تعدادی از آنها اشاره می ­شود: اعضای بدن، استعدادها،10 دین اسلام، دانش، رازهای مردم، پست و مقام، اموال و دارایی اشخاص، بیت المال(اموال عمومی)، همسر و اولاد...

آن چنان که از کتب سیره و تاریخ استنباط می ­شود حضرت علی(ع) در همه عرصه­ های امانتداری گوی سبقت را از همه ربوده و و از همه امتحانات الهی موفق و سربلند خارج شده است11 الا یک امانت که متأسفانه حوادث بعد از رحلت رسول گرامی اسلام(ص) حضرت علی(ع) را در مقابل صاحب امانت شرمنده نمود. امانتی که حضرت علی(ع) نتوانست سالم به صاحبش برگرداند حضرت زهرا(س) بود.

در مورد امانت بودن حضرت(س) دو نکته را باید مورد توجه قرار داد:

اول اینکه ایشان مانند همه زنان که امانتی نزد شوهرانشان هستند نزد حضرت علی(ع) امانت بودند. واضح است دختران توسط پدر و مادر بزرگ شده و به عقد شوهرانشان درمی ­آیند و مردان مسئول نگهداری آنان به بهترین وجه هستند.

دوم اینکه پیامبر اکرم(ص) دوبار امانت بودن حضرت زهرا(س) را به حضرت علی(ع)  گوشزد نمودند:

الف ـ در زمان عقد؛ وقتی که پیامبر اکرم(ص) از میان انبوه خواستگاران دخترشان، گل سرسبد آفرینش را به عقد حضرت علی(ع) درآورند ایشان را ودیعه نامیدند. در شرح ماجرای ازدواج این دو بزرگوار آمده است: «... فلمّا وقفت بین یدیه کشف الرّداء عن وجهها حتّی رآها علی علیه السلام ثم أخذ بیدها فوضعها فی ید علی علیه السلام و قال بارک اللّه لک فی ابنة رسول اللّه، یا علی هذه ودیعتی عندک؛ یا علی نعم الزّوجة فاطمة و یا فاطمة نعم البعل علی انطلقا الی منزلکما...؛ هنگامی که فاطمه(س) در برابر رسول خدا(ص) ایستاد روبند را از روی او کنار زد تا علی(ع) او را ببیند سپس دست فاطمه را گرفت و در دست علی گذاشت و فرمود: ای علی! خداوند دختر پیامبر را بر تو مبارک کند. ای علی! این امانت من نزد توست. فاطمه چه خوب همسری است و ای فاطمه! علی چه خوب شوهری است. به سوی خانه­ تان بروید...»12

ب ـ در زمان رحلت؛ رسول گرامی اسلام(ص) در آخرین لحظات عمر مبارکشان، حضرت فاطمه(س) را ودیعه خدا و رسول معرفی کردند: «لَمَّا ثَقُلَ النَّبِيُّ وَ خِيفَ عَلَيْهِ الْمَوْتُ دَعَا بِعَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَيْنِ وَ أَخْرَجَ مَنْ فِي الْبَيْتِ وَ استَدنَى عَلِيّاً وَ أَخَذَ بِيَدِ فَاطِمَةَ ـ بَعْدَ بُكَاءِ الْجَمِيعِ ـ وَ وَضَعَهَا فِي يَدِ عَلِيٍّ وَ قَالَ: هَذِهِ وَدِيعَةُ اللَّهِ وَ وَدِيعَةُ رَسُولِهِ عِنْدَكَ فَاحْفَظْنِي فِيهَا فَإِنَّكَ الْفَاعِلُ. هَذِهِ وَ اللَّهِ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ. هَذِهِ مَرْيَمُ الْكُبْرَى وَ اللهِ ‏ما بَلَغَتْ نَفْسِي هَذَا الْمَوْضِعَ حَتَّى سَأَلْتُ اللَّهَ لَهَا وَ لَكُمْ فَأَعْطَانِي. يَا عَلِيُّ أَنْفِذ مَا أَمَرَتكَ بِهِ فَاطِمَةُ فَقَدْ أَمَرْتُهَا بِأَشْيَاءَ أَمَرَنِي بِهَا جَبْرَائِيلُ وَ هِيَ الصَّادِقَةَ الصَّدُوقَةُ…؛ زمانی که پیامبر خدا(ص) در بستر بیماری بودند و بیم فوت آن حضرت(ص) وجود داشت علی(ع) و فاطمه(س) و حسن(ع) و حسین(ع) را صدا زد و دیگران را از خانه بیرون کرد. ایشان علی(ع) را نزد خود نشاندند ـ بعد از آنکه همگی، گریستند ـ دست فاطمه(س) را در دست علی(ع) نهادند و فرمودند: این امانت خدا و رسول خداست که باید حفظ کنی و تو قطعاً حفظ خواهی کرد. به خدا سوگند او سرور زنان عالم است. او مریم کبراست. به خدا سوگند تا به حال هرچه از خدا برای او و شما خواسته‌ام اجابت شده است. یا علی، هرچه فاطمه می‌گوید انجام بده که همۀ آنها دستوراتی است که جبرئیل به آن امر فرمود. او همیشه بسیار راستگو است.»13

از زمان عقد حضرت زهرا(س) تا رحلت پیامبر اکرم(ص) یک دهه نگذشته بود که مولای متقیان علی(ع) مجبور شد امانت را به صاحبش برگرداند. امانتی که در زمان تحویل خیلی تغییر کرده بود؛ قد رعنایش خمیده، صورت زیبایش کبود، بازو شکسته و سینه زخمی. خدا می­ داند آن حضرت(ع) در زمان عودت امانت چه حالی داشت؛ اوج شرمندگی را در واژه واژه این سخنان می ­توان دید: «السَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوارِكَ وَ السَّرِيعَةِ اللَّحاقِ بِكَ، قَلَّ يا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَّ عَنْها تَجَلُّدِي، إِلا أنَّ لِي فِي التَّأسِّي بِعَظِيمِ فُرْقَتِكَ وَ فادِحِ مُصِيبَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزِّ، فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ وَ فاضَتْ بَيْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي نَفْسُكَ. إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ، فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ. أمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ إِلَى أنْ يَخْتارَ اللَّهُ لِي دارَكَ الَّتِي أنْتَ بِها مُقِيمٌ وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِها، فَأحْفِها السُّؤالَ وَ اسْتَخْبِرْها الْحالَ؛ هذا وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلُ مِنْكَ الذِّكْرُ. وَالسَّلامُ عَلَيْكُمَا سَلامَ مُوَدِّعٍ لا قالٍ وَ لا سَئِمٍ، فَإنْ أنْصَرِفْ فَلا عَنْ مَلالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلا عَنْ سُوءِ ظَنِّ بِما وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِينَ؛ سلام بر تو اى رسول خدا(ص)، سلامى از طرف من و دخترت كه هم اكنون در جوارت فرود آمده و شتابان به شما رسيده است. اى پيامبر خدا، صبر و بردبارى من با از دست دادن فاطمه(ع) كم شده و توان خويشتندارى ندارم اما براى من كه سختى جدايى تو را ديده و سنگينى مصيبت تو را كشيدم، شكيبايى ممكن است، اين من بودم كه با دست خود تو را در ميان قبر نهادم و هنگام رحلت جان گرامى تو ميان سينه و گردنم پرواز كرد. همه ما از خداييم و به خدا باز مى­ گرديم. پس امانتى كه به من سپرده بودى برگردانده شد و به صاحبش رسيد. از اين پس اندوه من جاودانه و شبهايم، شب زنده دارى است، تا آن روز كه خدا خانه زندگى تو را براى من برگزيند. به زودى دخترت تو را آگاه خواهد ساخت كه امت تو چگونه در ستمكارى بر او اجتماع كردند، از فاطمه(ع) بپرس و احوال اندوهناك ما را از او خبر گير، كه هنوز روزگارى سپرى نشده و ياد تو فراموش نگشته است. سلام من به هر دوى شما، سلام وداع كننده ­اى كه از روى ناخشنودى يا خسته دلى سلامى نمى­ كند، اگر از خدمت تو باز مى­ گردم از روى خستگى نيست و اگر در كنار قبرت مى ­نشينم از بدگمانى بدانچه خدا صابران را وعده داده نمى باشد.14«

پی ­نوشت

1 ـ امانت داری در لغت یعنی پاسداری، حفاظت، مواظبت، مراقبت، رازداری، نگهداری و... در اصطلاح سپردن چیزی به کسی است برای نگهداری یا دادن به شخص دیگری

2 ـ امين صفت مشبهه است به کسي گفته می­ شود که صفت امانت داری او ثابت بوده و ساليان سال هرگز از او ـ نسبت به مال، عرض و ناموس کسی ـ خيانت ديده نشده باشد و ضد آن، کلمه خائن اسم فاعل است و بر حدوث دلالت مي­ کند و به کسي اطلاق مي ­شود که به نوعی در مال، عرض و مقام کسی خيانت روا داشته باشد. به بیان ساده، اگر شخصی در تمام عمرش يک بار خيانت کرده باشد مي ­توان به او خائن گفت ولی به کسی که يک بار امانتداری کند نمی­ توان کلمه امين را به کار برد.

رسول خدا(ص) در دوره جاهليت و آغاز اسلام در امانتداری آن چنان مشهور بود که او را محمد امين می ­گفتند. امین یعنی کسی که مورد اطمینان و اعتماد مردم است و در امانت خیانت نمی­ کند. در مورد امانتداری رسول خدا(ص) گزارش‌های متعددی در منابع تاریخی گزارش شده است. از جمله این که وقتی پیامبر(ص) با سرمایه حضرت خدیجه(س) به تجارت پرداخت و با موفقیت از سفر تجاری برگشت، خدیجه(س) به او گفت: «یَا ابْنَ عَمّ! إنّی قَدْ رَغبْتُ فیکَ لِقَرَابَتِکَ وَ سِطَتِکَ فِی قَوْمِکَ وَ أَمَانَتِکَ وَ حُسْنِ خُلُقِکَ وَ صِدْقِ حَدِیثِکَ؛ ای پسر عمو، شیفتگی و اشتیاق من نسبت به تو، به خاطر خویشاوندی، بزرگواری و شرافت، امانت داری، خوش خلقی و راستگویی­ ات در میان مردم است.»(سیره ابن هشام، ج1، ص188) پس از آن بود که حضرت خدیجه(س) به پیامبر پیشنهاد ازدواج داد.

3 ـ آیه 161 سوره آل عمران: «وَ مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّ وَ مَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لايُظْلَمُونَ؛ و هيچ پيامبرى را نسزد كه خيانت ورزد و هر كس خيانت ورزد روز قيامت با آنچه در آن خيانت كرده بيايد، آنگاه به هر كس آنچه را که كسب كرده به طور کامل داده مى‏ شود و بر آنان ستم نمی­ شود.»همچنین امام صادق(ع) فرمودند: «إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَبْعَثْ نَبِيّاً إِلاَّ بِصِدْقِ اَلْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ اَلْأَمَانَةِ إِلَى اَلْبَرِّ وَ اَلْفَاجِرِ؛ خداوند هیچ پیامبری را جز به راستگویی و ادای امانت به نیکوکار و بدکار مبعوث نکرد.»(بحارالانوار، ج 11، ص67)

4 ـ ر.ک: آیات 124 تا 179 سوره شعراء. و آیه ۵۴ سوره یوسف.

5 ـ خدااوند در آیات اولیه سوره مؤمنون چند خصلت و عمل را عامل رستگاری می­ داند که یکی از آنها امانتداری است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ* قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ* الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خَاشِعُونَ* وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ* وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ* إِلا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ* فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ* وَالَّذِينَ هُمْ لأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ* وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ...؛ به نام خداوند بخشنده مهربان، به راستى كه مؤمنان رستگار شدند. همانان كه در نمازشان فروتنند وآنان كه از بيهوده روی گردان هستند وآنان كه زكات مى ‏پردازند و كسانى كه پاكدامن هستند مگر در مورد همسرانشان يا كنيزانى كه به دست آورده ‏اند كه در اين صورت بر آنان نكوهشى نيست. پس هر كه فراتر از اين جويد آنان از حد درگذرندگان می­ باشند وآنان كه امانت ها و پيمان خود را رعايت مى كنند و آنان كه بر نمازهايشان مواظبت مى ‏نمايند.»(مؤمنون، آیات 9ـ 1)

6 ـ آیه 58 سوره نساء: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَ إِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا؛ خدا به شما فرمان مى‏ دهد كه امانت­ ها را به صاحبان آنها رد كنيد و چون ميان مردم داورى مى­ كنيد به عدالت داورى كنيد. در حقيقت نيكو چيزى است كه خدا شما را به آن پند مى ‏دهد خدا شنواى بيناست.»

7 ـ آیه 283 سوره بقره: «وَإِنْ كُنْتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُوا كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لاتَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ؛ و اگر در سفر بوديد و نويسنده ‏اى نيافتيد وثيقه ‏اى بگيريد و اگر برخى از شما برخى ديگر را امين دانست‏، پس آن كس كه امين شمرده شده‏، بايد سپرده وى را باز پس دهد و بايد از خداوند كه پروردگار اوست‏، پروا كند. و شهادت را كتمان مكنيد، و هر كه آن را كتمان كند قلبش گناهكار است‏، و خداوند به آنچه انجام مى‏ دهيد داناست‏.»

8 ـ سال هفتم هجری پیامبر(ص) همراه هزار و ششصد نفر سرباز برای فتح قلعه خیبر که در 32 فرسخی مدینه قرار داشت روانه شدند. مسلمانان در بیابان های اطراف خیبر مدتی ماندند و نتوانستند قلعه‌های خیبر را فتح کنند. از نظر غذائی در مضیقه سختی قرار داشتند به طوری که بر اثر شدت گرسنگی، از گوشت حیواناتی که مکروه بود، مانند گوشت قاطر و اسب استفاده می‌کردند. در این شرایط، چوپان سیاه چهره‌ای که گوسفندان یهودیان را می‌چراند، به حضور پیامبر(ص) آمد و مسلمان شد؛ سپس گفت: «این گوسفندان مال یهودیان است؛ آنها را در اختیار شما می‌گذارم.» پیامبر(ص)، با کمال صراحت در پاسخ او فرمودند: «این گوسفندها نزد تو امانت هستند و در آئین ما خیانت به امانت جایز نیست، بر تو لازم است که همه گوسفندان را به در قلعه ببری و به صاحبانشان بدهی. او فرمان پیامبر(ص) را اطاعت کرد و گوسفندان را به صاحبانشان رساند و به جبهه مسلمین بازگشت.(سیره ابن هشام، ج 3، ص344)

پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: «أَدِّ الأَمانَةَ اِلی مَنِ ائْتمَنَكَ وَ لا تَخُن مَن خانَكَ؛ اگر کسی تو را امین دانست و امانتی به تو سپرد آن را به او برگردان و اگر کسی به تو خیانت کرد تو به او خیانت مکن.»(شهاب‌الاخبار، ص٣٢٦) آن حضرت(ص) همچنین فرمودند: «لَیسَ مِنّا مَن یُحَقِّرُ الأمانَةَ حَتّی یَستهلِكَها اِذا استُودِعَها؛ کسی که امانتی را که در دست او است اهمیت ندهد و سهل‌انگاری کند تا از دست برود، پیرو ما نیست.»(بحار الانوار، ج ٧٥، ص١٧٢)

امیرالمؤمنین علی (ع)فرمودند: «لاتَخُن مَنِ ائْتَمَنَكَ و إنْ خانَكَ؛ به کسی که تو را امین دانسته خیانت مکن هرچند او به تو خیانت کرده باشد.»(تحف‌العقول، ص٧٧) همچنین فرمودند: «ما أقبَحَ الخیانَةَ لِمَنِ ائْتَمَنَكَ؛ به راستی تا چه اندازه قباحت دارد کسی که تو را امین دانسته و امانت به تو سپرده نسبت به او خیانت کنی!»(همان، ص٧٩)

امام زین‌العابدین(ع) فرمودند: «عَلَیكُم بِأداءِ الأمانَةِ فَوَالَّذی بَعَثَ مُحمداً (صَ) بِالحَقّ نَبیّاً لَو أنّ قاتِلَ أَبی اَلحُسینِ بنِ علّیٍ علیه‌السلام اِئْتَمَنَنی عَلَی السَّیف الّذی قَتلُه بِهِ لأَدَّیتُه اِلَیه؛ بر شما باد که امانت را (به صاحبانش) برگردانید. قَسم به آن کس که محمد(ص) را به حق به پیامبری فرستاد اگر قاتل پدرم امام حسین(ع) شمشیری که با آن پدرم را شهید کرد به من امانت می‌سپرد آن را به او مسترد می‌کردم!»(بحار الانوار، ج ٧٥، ص١١٤)

از امام محمدباقر(ع) نقل شده است: «علی حافَّتَیِ الصراطِ یومَ القیامة اَلرَّحِمُ وَ الأَمانَةُ، فَاِذا مرَّ عَلَیه الوَصولُ لِلرّحِمِ، اَلمُؤَدی لِلأمانَةِ لَمْ یُتَكَفّأْ بِه فی‌ النّار؛ در روز قیامت، رحم و امانت دو کناره پل صراط خواهند بود. کسی که (در دنیا) صله ارحام بسیار به جا آورده و امانت‌دار امین باشد از نگونساری در آتش جهنم مصون خواهد ماند.»(همان، ص١١٦)

امام جعفرصادق(ع) می­ فرمایند: «لَو أَنّ قاتِلَ علیٍّ عَلیه‌السلامُ اِئْتَمَنَنی علَی الأمانةِ لَأَدیَّتُ اِلَیه!؛ اگر قاتل علی(ع) امانتی به من می‌سپرد حتماً آن را به او مسترد می‌کردم!»(همان، ص١١٧)

9 ـ پیامبر اکرم(ص) اهتمام ویژه‌ای در امانت‌داری داشت و مردم، امانت‌های خود را به ایشان می‌سپردند. وقتی پیامبر(ص) مجبور به ترک مکه و هجرت مخفیانه به مدینه شد به امام علی(ع) سفارش کرد تنها زمانی از مکه به مدینه هجرت کند که امانت‌هایی را که مردم نزد پیامبر(ص) گذاشته بودند به صاحبانشان بازگرداند.(ر.ک: حیوة القلوب، ج 2، ص461)

10 ـ امام خمینی(ره) در این باره می ­نویسند: «... باید دانست که حق تبارک و تعالی تمام قوا و اعضای ظاهریه و باطنیه را به ما مرحمت فرموده و بسط نعمت و رحمت در مملکت ظاهر و باطن ما فرموده و در تحت قدرت ما تمام آنها پاک و پاکیزه و طاهر از قذارات صوریه و معنویه بودند و آن چه از عالم غیب برای ما نازل فرموده تمام آنها مطهر از آلایش بوده ­اند؛ پس اگر ما در وقت ملاقات آن ذات مقدس، آن امانات را بدون آلایشی به عالم طبیعت و قذارات ملک دنیا به او رد کردیم، امین در امانات بوده ­ایم والا خیانت­کار بوده ­ایم؛ از اسلام حقیقی خارج و از ملت رسول اکرم(ص) بیرون هستیم.»(چهل حدیث، ص479)

11 ـ به عنوان مثال در مورد بیت المال که امانت مردم در دست ایشان بود داستانی بدین صورت نقل شده است: «روزی عقیل برادر بزرگ امیرمؤمنان علی(ع) به حضور ایشان آمد و تقاضای مبلغی وام کرد و گفت: به کسی مقروض هستم و وقت ادای آن فرا رسیده است؛ می ‏خواهم قرض خود را ادا کنم. امام(ع) فرمودند: وام تو چقدر است؟ عقیل مبلغ وام را معین کرد. امام(ع) فرمودند: من این اندازه پول ندارم، صبر کن تا جیره ‏ام از بیت‏ المال به دستم برسد آن را در اختیار تو خواهم گذاشت. عقیل گفت: بیت ‏المال در اختیار توست، باز می‏گویی صبر کن تا جیره‏ام برسد، تازه جیره‏ تو مگر چقدر است؟ اگر همه‏ آن را به من بدهی، کفایت قرض مرا نمی‏کند. امام علی(ع) به عقیل فرمودند: پس بیا من و تو هر کدام شمشیری برداریم و به حیره (محلی نزدیک کوفه) برویم و به یکی از بازرگانان آنجا شبیخون بزنیم و اموالش را بگیریم. عقیل فریاد زد: وای! یعنی برویم دزدی کنیم؟ امام(ع) فرمود: اگر مال یک نفر را بدزدیم، بهتر از آن است که مال عموم را بدزدیم. بیت ‏المال، مال عموم مسلمین است، اگر از آن به عنوان منافع خصوصی، زیادتر از دیگران برداریم، از اموال عمومی، دزدی شده است.»(ر.ک: مناقب آل ابیطالب، ج 1، ص 376؛ بحار الانوار، ج 41، ص 113)

12 ـ بحارالأنوار، ج43، ص96 به نقل از امالی شیخ طوسی

13 ـ صراط المستقیم، ج۲، ص۹۲.

14 ـ نهج البلاغه(صبحی صالح و دشتی)، خطبه 202، نهج البلاغه(فیض الاسلام)، خطبه 193

فاطمهعلیامانتداریاخلاق اسلامیمحمدرضااسدی
در سال 1342 در شهرستان مرند استان آذربایجان شرقی به دنیا آمدم . کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تبریز و دکترای ادبیات عرب را از دانشگاه تهران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید