رضا پهلوی در غیاب احمد شاه به تثبیت موقعیت خود پرداخت و با ماده واحده ای که در آبان 1304 هـ . ش به تصویب مجلس رساند آخرین شاه قاجار را از سلطنت خلع و حکومت قاجاریه را منقرض و سلسله پهلوی را تاسیس کرد. وی با انحلال تفنگداران جنوب و تیپ های خراسان و ژاندارمری و... نیروی واحدی به نام قشون ـ ارتش ـ تشکیل و به وضع آشفته کشور پایان داد. او برای تحکیم موقعیت خود و در اجرای سیاست انگلیس در ایران بسیاری از رهبران ـ از جمله شهید مدرس ـ را به شهادت رساند، مخالفین را سرکوب و مدت شانزده سال سلطنت کرد. وی که دست نشانده انگليس بود به دستور آنها، اقدامات شدیدی در جهت تخریب بنیه اعتقادی مردم انجام داد که از آن جمله می توان به واقعه شوم و غیر انسانی«کشف حجاب» اشاره کرد.
در سال 1318 هـ . ش جنگ دوم جهانی شروع و آلمان نازی پیشروی خود را به سمت شوروی آغاز نمود. متفقین خاک ایران را مسیر کمک رسانی به شوروی تعیین کرده بودند. دولت ایران بی طرفی خود را اعلام کرد ولی متفقین بدون توجه به موضع بی طرفانه دولت پهلوی، وارد خاک ایران شدند. آنها در سال 1320 هـ . ش رضا شاه را از سلطنت بر کنار و به جزیره موریس تبعید کردند.
با کناره گیری رضا شاه از سلطنت، به صلاحدید متّفقین، فرزندش محمدرضا به سلطنت رسید. سقوط ساده و بی سر و صدای دیکتاتوری مانند رضا پهلوی و پادشاهی زودرس فرزندش که تجربه کافی در اداره امور کشور نداشت از سویی و برهم خوردن موازنه سیاسی ابرقدرت ها از سوی دیگر باعث شد مردمِ نجات یافته از دیکتاتوری رضاشاهی دست به اقداماتی بزنند؛ بنابراین در جامعه خاموش و افسرده ایران، جرقًه حرکات سیاسی ـ اجتماعی زده شد.
محمد رضا پهلوی برای فرو نشاندن آتش خشم مردم و تثبیت موقعیت خود، در بعضی موارد مردم را آزاد گذاشت. تعدادی از زندانیان آزاد شدند؛ ولی مردم که اقدامات شاه را مقطعی ارزیابی کرده و فرصت را برای به دست آوردن موقعیت مناسب می دیدند ساکت ننشسته و دست به تأسیس احزاب مختلف زدند. رهبرانی چون دکتر مصدق به عنوان پیشوای ملّی و آیه الله کاشانی به عنوان رهبر و زعیم مذهبی، هدایت حرکت های مردمی را به عهده گرفتند.
با فعالیت های سرسختانه آزادی خواهان و ملّیون مسلمان، لایحه ملی شدن صنعت نفت به مجلس شورای ملّی برده شد و با اعدام انقلابی نخست وزیر وقت ـ رزم آرا ـ به دست فداییان اسلام به رهبری شهید نواب صفوی زمینه نخست وزیری دکتر مصدّق فراهم آمد.
بیگانگان که حکومت ملی دکتر مصدّق را مخالف منافع خود می دیدند شاه را مجبور به عزل او کردند. بعد از عزل مصدّق در30 تیر1331 هـ . ش، مردم به خیابان ها ریختند. با اینکه دولت در سرکوب مردم از هیچ اقدامی فروگذار نبود؛ ولی مقاومت مردمی باعث شد که حکم نخست وزیری مصدق دوباره صادر گردد.
شاه در 25 مرداد 1332 هـ . ش از ایران خارج شد. سه روز بعد آمریکا با یک کودتای نظامی حکومت ملی مصدق را ساقط و سر لشکر اردشیر زاهدی ـ داماد محمد رضا و عامل کودتا ـ را به نخست وزیری منصوب کرد.
با بازگشت شاه به ایران چتر سیاه خفقان بر سر ایران گشوده شد، مبارزان گروه گروه روانه زندان شدند و سید مجتبی نواب صفوی به همراه برخی از اعضای فداکار فداییان اسلام به شهادت رسیدند.
آمریکایی ها اوضاع ایران را انفجارآمیز ارزیابی کرده و برای کنترل آن «دکتر علی امینی» را برای تصدی پست نخست وزیری پیشنهاد کردند. وی در سال 1340 هـ . ش به نخست وزیری رسید و برای فرو نشاندن تب و تاب نهضت های موجود، تا حدودی فضای باز سیاسی ایجاد کرد. جبهه ملّی در این سالها فعّال بود ولی خود را درگیر جریانات حساس نمی کرد به طوری که در شعارهایش نیز از پرداختن به شاه و دربار دوری می کرد. در این سالها نهضت آزادی بوسیله آیه الله طالقانی و مهندس بازرگان و دکتر سحابی با انشعاب از جبهۀ ملی تأسیس گردید.
در سال 1341 هـ . ش امینی از نخست وزیری عزل گردید. دولت بر شدت خفقان افزود و به خیال خام خود جوّ را برای حکومت راحت و بی دغدغه آماده ساخته و به سلطنت آسوده اش ادامه داد! ولی قیام مردی از سلاله رسول الله(ص) در جوّ خاموش و خفقان پهلوی، همه رویاهای شیرین رژیم را به کابوسی وحشتناک تبدیل کرد....