نسیم شمال از جمله شعرای مردمی نهضت مشروطیت بوده است که به جد و طنز در نظم و نثر، درد اجتماع و حرف مردم را بازگو می کرد، اشعارش در روزنامه نسیم شمال که توسط وی انتشار می یافت چاپ می شد. یحیی آرین پور می نویسد: «مندرجات نسیم شمال را که غالباً اشعار فکاهی و انتقادی بود از سطر اول تا سطر آخر خود سید اشرف می نوشت و اشعار دیگران را در آن چاپ نمی کرد[1]»
اگرچه شعر نسیم از نظر فنی و جوهر شعری در مرحله متوسطی قرار دارد و فاقد انسجام ادبی است ولی چون درد مردم را به زبان خودشان و به صورت ساده و عامیانه بیان می کرد مورد استقبال همگان قرار می گرفت. وی قلمی تند داشت با زبان نیش دار طنز و در قالب اشعار گرم و آتشین به وطن فروشان، مرفهین بی درد و دشمنان آزادی می تاخت و با توجه به اینکه مردی برخاسته از حوزه بود به همراه آن مردم را به اسلام دعوت و به صورت یک مبلّغ مسایل اسلامی را گوشزد می نمود. وی غزلیاتی از حافظ را به صورت مسمط تضمین کرده است و اشعاری هم در ادبیات کودکان دارد. بسیاری از اشعار او در قالب مستزاد و ترکیب بند و ترجیع بند و مسمط طوری است که غالباً یک مصراع به صورت بند و برگردان تکرار می شود.
ایرادی که به سیداشرف الدین گرفته می شود این است که بسیاری از اشعار وی ترجمه سروده های میرزا علی اکبر طاهرزاده ( صابر ) ـ مدیر روزنامه ملانصرالدین ، چاپ قفقاز ـ می باشد بهار در جواب سرمد در سبک شعر نسیم می نویسد
احمدای«سیداشرف»خوببود احمدا گفتن ازو مطلوب بود شیوهاش مرغوب بود
سبک اشرف تازه بود و بیبدل لیک «هپهپنامه»َ[۲] بودش در بغل بود شعرش منتحل[3]
ولی غلامحسین یوسفی در جواب این ایراد می نویسد : « جواب آخوند ملا نصرالدین » که برخی مصراعهای آن نیز به ترکی است . اما در دیوان او شعرهای دیگری هست که در هپ هپ نامه نظیر آنها وجود ندارد و ابداع طبع اشرف الدین است ، از جمله مستزادهای زیبایی « ای وای وطن ، ای وای ، درد ایران بی دواست » و بسیاری دیگر در این گونه موارد است که حسن ابتکار شاعر به صورتهای رنگارنگ و دلپذیر جلوه گر می شود .[4] »
نمونه شعر
دوش می گفت این سخن دیوانه ای بی بازخواست
درد ایران بی دواست
عاقلی گفتا که از دیوانه بشنو حرف راست
درد ایران بی دواست
مملکت از چها رسو در حال بحران و خطر
چون مریض محتضر
با چنین دستور این رنجور مهجور از شفاست
درد ایران بی دواست
پادشه بر ضد ملت ملت اندر ضد شاه
زین مصیبت آه آه
چون حقیقت بنگری هم این خطا هم آن خطاست
درد ایران بی دواست
هر کسی با هر کسی خصم است و بد خواه است و ضد
گوید اورا مستبد
با چنین شکل ای بسا خونها هدر جانها هباست
درد ایران بی دواست
صور اسرافیل زد صبح سعادت در دمید
ملا نصرالدین رسید
مجلس و حبل المتین سوی عدالت رهنماست
درد ایران بی دواست
با وجود این جراید خفته ای بیدار نیست
یک رگی هشیار نیست
این جراید همچو شیپور و نفیر و کرناست
درد ایران بی دواست
1 ـ از صبا تا نیما ـ ج دوم ـ ص 62
2 ـ « هپ هپ نامه » از آثار علی اکبر طاهرزاده صابر شروانی ( به زبان ترکی ) گفته می شود نسیم فقط افکار صابر را برای فارسی زبان ها ترجمه کرده است
3 ـ انتحال : سخن دیگری بر خویشتن بستن و آن چنان باشد که کسی شعر دیگری را مکابره بگیرد و شعر خویش سازد بی تغییری و تصرفی در لفظ و معنی آن یا بتصرفی اندک ( معین ـ ص 363 )
4 ـ چشمه روشن ـ ص 388