شهید مرتضی آوینی درسال ۱۳۲۶هـ.ش به دنیا آمد و درسال ۱۳۷۲ در فکه در حال ضبط برنامه تلویزیونی روایت فتح به شهادت رسید. وی بیشتر به عنوان یک هنرمند و سینماگر ـ نه نویسنده ـ مطرح است. اگر چه کارگردان فیلم های مستند «خان گزیده»،«حقیقت»،«سراب»و.... نیز می باشد؛ ولی شهرت آوینی به مجموعه مستند «روایت فتح » میباشدکه بابیانی خاص و منحصر به فرد، حوادث و وقایع هشت سال دفاع مقدس را بازگو نموده و به تصویر می کشد..
آوینی علاوه بر همکاری با صداوسیما، سردبیر مجله سوره از نشریات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی بود که برای هر شماره آن مقاله ای مینوشت. مسایل اجتماعی و فیلم های پخش شده را مورد نقد و بررسی قرار می داد. مقاله های او علاوه بر مجله سوره در روزنامه ها و مجلات دیگر نیز چاپ میگردید که بعد ازشهادتش توسط «نشرساقی» جمع آوری شده و تاکنون شش جلد آن انتشار یافته است؛ از آن جمله میتوان به مجموعه مقالات «رستاخیز جان»و «آغازی بر یک پایان» اشاره کرد. کتاب «آینه جادو» درسه جلد برگزیده نقدها و مقالات سینمایی اوست.
آوینی نثری ساده و ادبی دارد اگر چه به زبان محاورهای مینویسد ولی اصطلاحات سیاسی و دینی ، آثار او را مختص گروهی کرده است که با آن اصطلاحات آشنا هستند. به عنوان مثال در مقاله «وفاق اجتماعی »که در مجموعه« آغازی بر یک پایان » چاپ شده است می نویسد:« رویکرد به ولایت فقها مقتضای فطرت دینداری است و این امری است فراتر از مباحث فقهی گوناگونی که در رد و یا اثبات ولایت فقها انجام می گیرد. انسان دیندار یا خود به اجتهاد رسیده است و یا از آنان که عالم به دین هستند تبعیت می کند و این وفاق اجتماعی امری است ملازم با دینداری. دینی که شریعت ندارد چون خیمه ای است که دیرک ندارد و با نخستین توفان بر چیده می شود...
آوینی فردی ایدهآلیست است و به ایدهآل می اندیشد؛ میخواهد همه چیز رنگ دین به خود بگیرد. مسوولین، اخلاق دینی داشته باشند، کتاب ها و داستانها با رویکرد دینی نوشته شده و فیلمها در راستای تقویت پایههای دینی ساخته شود و مردم دیندار قدر بینند و صدر نشینند و دین در جزء جزء مسایل زندگی نفوذ یابد و چون بعضی موارد دین را در حاشیه می بیند و یا سوء استفاده برخی ها از دین را مشاهده می کند برمی آشوبد و در واقع نوعی روحیه انتقادی در تمام آثارش ـ غیر از روایت فتح ـ حاکم است . او از گفتار زشت ، فیلم نامعقو ل و نامربوط و نقدهای غیر منصفانه و دور از دایره عقل و علم که بر فیلم ها می نویسند متنفر است و انتقاد می کند. مطالعه آثارش ما را با حال و هوای او آشنا میسازد و این باور را در ما تقویت مینماید که چون آسمانی بود نتوانست بیش از این زندگی با زمینیان راتحمل کند. تازه چهار دهه از زندگی زمینیاش گذشته بود که بر هر چه هست چار تکبیر زد.
من هماندم که وضو ساختم از چشمه عشق چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست