میرزا ابوالقاسم فراهانی بیشتر سیاستمدار بوده است تا نویسنده. وی نویسندگی را وسیله ای برای بیان مطلب می دانست نه هدف، که مجبور باشد برای نشان دادن قدرت نگارش خود، دست به تالیف کتاب های پر تکلفی همچون نفثه المصدور ، درّه نادری و جهانگشای جوینی بزند . قائم مقام اغلب نامه های خود را با عجله می نوشت و فرصت بازی با کلمات و آوردن لغات مترادف و ... را نداشت با توجه به ضرورت شغلی دست به تغییراتی زد که بعدها سرمشق دیگران شد .
قائم مقام با حذف عبارات متکلف و مصنوعی و تشبیهات بی مورد توانست تا حدودی نثر خود را به محاوره و گفتار ساده نزدیک سازد نثر او از عبارات طولانی و قرینه سازی های مکرر و خسته کننده خالی است. تقریباً تابع سبک سعدی در کتاب گلستان می باشد . ویژگی های سبک قائم مقام را می توان بشرح زیر خلاصه کرد .
الف ) شیرینی بیان و حسن اداء کلمات و صراحت لهجه
ب ) کوتاهی جملات و حذف زاویه القاب و خودداری از تعریفات خسته کننده
ج ) ظرافت و لطیفه پردازی و دقت در حسن تلفیق هر مزدوج از سجعها ( به سبک سعدی )
د ) کوتاهی جملات
ه ) اختصار و ایجاز و ترک استعاره و کنایه و تشبیهات دور و خسته کننده
قائم مقام شعر نیز می سرود و تخلص وی « ثنائی » بوده است آثار او عبارتند از
1ـ منشات قائم مقام ( نوشته ها و انشاء های قائم مقام که بعد از وفات وی گردآوری شده است )
2 ـ دیوان شعر
3 ـ جدیرنامه ( مثنوی فکاهی و انتقادی از اوضاع زمان که در ضمن دیوانش چاپ شده است )
4 ـ مقدمه جهادیه کبری ( تالیف پدرش میرزا عیسی )
نمونه ای از نثر قائم مقام فراهانی
قسمتی از نامه ای که از زبان عباس میرزا نایب السلطنه به میرزا بزرگ قائم مقام نوشته است .
... تا حال هر چه از این ورق خواندیم و بر این نسق راندیم سود و بهبودی ظاهر نگشت ، بلکه اینها که می شود از نتایج نمازهای روز جمعه و نیازهای شب جمعه ما و شماست . من بعد بساط کهنه برچینید و طرح نو در اندازید . با اهل آن شهر معاشرت کنید و مربوط شوید. دعوت و محبت نمایید از جوانان قابل و پیران کامل آنها چند نفری که به کار خدمت آیند انتخاب کنید و هزار و یک آنچه صرف این طایفه شد معروف دارید و ریک این جماعت را دور بیندازید ، مثل سایر ممالک محروسه باشد نه اذیت و اضرار ، نه دخالت و اقتدار ...
عالی جاه میرزا مهدی در حقیقت یکی از امنای دولت و محارم حضرت ماست. دخلی به آن دار و دسته ندارد آب و گل و جان و دل او در هوای ما و رضای ماست . و ما یَستوی البحران هذا عذب فرات سائغ شرابه و هذا ملح اجاج .
اگر هم اسم آنها ست بحمدالله همرسم نیست . به دانش از آنها ملاتر و به خدمت بالاتر . موانست شماها مجانست آنها را از پیش در کرده ، با امنا و محارم ما مجانس است و با التفات و مکارم ما موانس ...