۱۴ـ اَلْمُزَّمِّل (عیون الاثر، ج۲، ص۳۸۲) این واژه در اصل مُتَزَمِّل بوده است از تزمُّل (باب تفعّل) که به معناى پیچیدن جامه و پارچه بر خویشتن می باشد یعنی: ای جامه به خود پیچیده. این لقب هم از آیه اول سوره مزمّل هفتاد و سومین سوره قرآن گرفته شده است. اشاره به آیه اول سوره مزمل«الْمُزَّمِّلُ»: جامه به خود پیچیده. از ظاهر آیات استنباط مى شود که این سوره زمانى نازل شده است که پیامبر (صلى الله علیه و آله) دعوت خود را علنى کرده بوده و با مخالفت و تکذیب کفار و مشرکین روبرو شده بودند. در بعضى از روایات آمده است: وقتى پیامبر(صلى الله علیه و آله) اولین پیام الهى و وحى را دریافت کرد، وحشت زده نزد حضرت خدیجه (سلام الله علیها) آمدند، احساس ناراحتى جسمانى داشتند و به ایشان فرمودند: «مرا در جامه اى بپیچید» آنگاه به استراحت پرداختند. در آن زمان بود که «جبرئیل» نازل شد و «یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّل» را براى پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) آورد. (ر.ک: روح المعانى، ج ۲۸، ص ۱۰۱ ؛ نور الثقلين، ج ۵، ص۴۴۶) همچنین گفته شده است که پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در وقت نزول وحی ـ اغلب ـ خود را با جامهای میپوشاندند.
۱۵ ـ اَلإِمَام (عیون الاثر، ج۲، ص۳۸۲) امام و پیشوای مردم؛ امام از ماده امَّ، به معناى مقتدا بودن است. امام كسى است كه مسؤوليت اجراى قوانين الهى را در جامعه دارد و امت در تمام شؤون ـ اعم از گفتار، كردار، عمل و عقيده ـ از او پيروى می کنند.
گفته شده است رابطه بين نبوت و امامت، عموم و خصوص من وجه است؛ به اين معنى که ممكن است كسى امام باشد و نبى نباشد مانند حضرت علی (علیه السلام) و ممكن است كسى نبى باشد و امام نباشد مانند حضرت یعقوب (علیه السلام) و ممكن است افرادی هم نبى باشند و هم امام. برخی از پيامبران از جمله پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) علاوه بر نبوت و رسالت، دارای مقام امامت هم بودند. (ر.ک: تفسير نمونه، ج ۱، ص ۳۱۸)
در قران کریم فقط امامت حضرت ابراهیم (علیه السلام) به صراحت اعلام شده است: « وَإِذِ ابْتَلى إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي قالَ لايَنالُ عَهْدِي الظَّالِمينَ؛ به یاد آورید هنگامى را که پروردگار ابراهیم، او را با وسایل گوناگونى آزمود و او آزمایش خود را کامل کرد. خدا به او فرمود: تو را امام و رهبر مردم قرار دادم. ابراهیم گفت: از خاندان من نیز امامانى قرار ده. خداوند فرمود: پیمان من ـ امامت ـ هرگز به ستمکاران نمىرسد.»( سوره بقره، آیه ۱۲۴)
اما در باره امامت سایر انبیا به طور قطعی ـ نظیر آنچه در باره حضرت ابرهیم (علیه السلام) آمده ـ چیزی در دست نیست. آن چنان که از آیات الهی استنباط می شود امامت، فقط نشان دادن راه نيست، بلكه و رساندن امت به سر منزل مقصود است. خداوند مى فرمايد: «وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ؛ و چون شكيبايى كردند و به آيات ما يقين داشتند برخى از آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما [مردم را] هدايت می کردند.» (سوره سجده، آیه ۲۴)
به بیان دیگر، اين پيامبران، پيش از آنكه به مقام امامت برسند، به مقام نبوت و رسالت ـ به معناى راهنمايى، انذار و تبشير ـ رسیده بودند. بنابراين، هدايتى را كه خداوند از شؤون امامت قراداده، مرتبه بالاترى از نبوت و رسالت است و آن اينكه، دست مردم و انسان هاى مستعد را گرفته و به حق و حقيقت و كمال مى رساند. (ر.ک: تفسیر الميزان، ج ۱۴، ص ۴۲۸)
اینکه خداوند پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) را به عنوان سرمشق و الگوى عملى انسانها معرفى كرده و فرموده: « لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا؛ قطعا براى شما در ـ اقتدا به ـ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سرمشقى نيكوست براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مى كند.» (سوره احزاب، آیه ۲۱) دلیل محکمی برای رسیدن ایشان به مقام امامت مى باشد.
علاوه بر آن آیه، در کلام معصومین نیز به صراحت از امامت پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) سخن گفته شده است. مولای متقیان، امیر مؤمنان علی (علیه السلام) فرمودند: «يا أَيُّهَا النَّاسُ انَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله امامٌ حَيّاً وَ مَيِّتاً؛ اى مردم! همانا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حال حيات و ممات پيشوا و امام است.» (اصول كافى، ج 1، ص ۲۲۵)