18 ـ اَمین (عیون الاثر، ج۲، ص۳۸۲) امانتدار. امین به فردی گفته می شود که مردم از خیانت نکردن او مطمئن باشند. پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله) به قدری در راستی و حفظ امانت جدی و کوشا بودند که مردم مکه ـ سال ها پیش از بعثت ـ به ایشان لقب «محمد امین» داده بودند. به گواهی تاریخ، مشرکان وقتی آن حضرت را میدیدند، میگفتند: «امین آمد.» (دلائل النبوه، ج۱، ص۲۰۴ ؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۱۷۴؛ الخصائص الکبری، ج۱، ص۸۱؛ امتاع الاسماع، ج۴، ص۵۹)
هنگام تـجدید بناى كعبه، زمانی كه در نصب حجرالاسود بین طایفه هاى قریش اختلاف افتاد و سران قبایل به دنبال راه حل بودند، همه براین اتفاق كردند هر پیشنهادى كه نخستین فرد وارد شده به مسجد الحرام، كرد آن را بپذیرند. نخستین كسى كه از در وارد شد، حضرت محمّد (صلى اللّه علیه و آله) بود. وقتی ایشان را دیدند با كمال خرسندى گفتند: «هذَا الأمینُ، رَضینا، هذا مُحَمَّدٌ؛ این امین است، به حكم وى تن مى دهیم این محمد است.»(تاریخ الامم و الملوك، ج۲، ص۲۹۰؛ امتاع الاسماع، ج۱، ص۱۹؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۱۰۰؛ البدایة و النهایه،ج۲، ص۳۰۳)
پس از بعثت نیز با آن همه دشمنى، باز بسیارى از مردم امانت هاى خود را به آن حضرت مى سپردند، به طوری که در زمان هجرت به مـدینه ـ که شبانه از مکه خارج شدند ـ به حضرت علی (علیهالسّلام) فرمودند در مکه بمانند و امـانتهایی را که بعضی از مشرکان به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) سپرده بودند به صاحبانش تحویل دهند. ابن هشام در سیره خود مینویسد: «حضرت علی (علیه السّلام) سه شبانه روز در مکه ماند تا امانتهای مردم مکه را که نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود به صاحبانش بـرساند پس از این که امانتها را رد کرد او نیز هجرت کرد.» (السیره النبویه، ج۱، ص۴۹۳)
هنگامی که حضرت خدیجه (سلام الله علیها) به آن حضرت پیشنهاد ازدواج میداد امانتداری و صداقت را یکی از علل شیفتگی خود به آن بزرگوار اعلام نمود: «یَابْنَ عَمّ! اِنّی قَدْ رَغِبْتُ فِیکَ لِقِرابَتِکَ مِنّی وَ شَرَفِکَ فی قَوْمِکَ وَ اَمانَتِکَ عِنْدَهُمْ وَ حُسْنِ خُلْقِکَ وَ صِدْقِ حَدِیثِکَ؛ ای پسر عمو! من به خاطر خویشاوندی ات با من، و شرف و امانتداری ات در میان قوم خود، و به جهت اخلاق نیک و راستگویی ات، به تو تمایل پیدا کردم.» (سیره نبوی، ج1، ص201؛ تاریخ طبری، ج1، ص521؛ البدایه و النهایه، ج۲، ص۳۵۸؛ تاریخ یعقوبی، ج۲ ص۱۹؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۹ ؛ تاریخ پیامبر اسلام، ص۷۹)
چنانکه از کلام حضرات معصومین (علیهم السلام) استنباط می شود امانتداری یکی از شرایط نبوت است؛ امام صادق (علیه السّلام) میفرمایند: «انّ اللّه لم یبعث نبیّا قطّ الاّ بصدق الحدیث و اداء الامانة؛ خداوند هیچ پیامبری را برنیانگیخت مگر به سبب راستگفتاری و امانتداری آنان.»(میزان الحکمه، ج۵، ص۱۵۲؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۰۴)
در روایات منقول از ائمه اطهار (علیه السلام) به امین بودن پیامبر (صلی الله علیه و آله) بسیار تأکید شده است. در برخی زیارت نامه ها ایشان را با این لقب مورد خطاب قرار می دهیم: «السَّلامُ عَلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ وَ صَفْوَةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ أَمِینِ اللَّهِ عَلَى وَحْیِهِ...؛ سلام بر محمّد رسول خدا، خاتم پیامبران و سرور رسولان و برگزیده پروردگار جهانیان، امین خدا بر وحی و دستورات قطعی الهی...»(زیارت کامل غدیریه) و «اَلسَّلاَمُ عَلَى رَسُولِ اللهِ، صَلَّى اللَهُ عَلَى مُحَمَّدٍ، أَمِينِ اللهِ عَلَى رُسُلِهِ...؛ سلام بر رسول خدا، درود خدا بر حضرت محمّد، امین خداوند بر رسولانش و بر امور لازمه...»(زیارت امام حسین(علیه السلام))