۲۰ ـ اَلْبَشَر (سبل الهدی، ج۱، ص۴۴۰) شاید علت ملقب شدن رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) به این لقب، تأکید قرآن کریم بر پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) مبنی بر اعلام بشر بودن خود می باشد: «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلايُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا؛ بگو من هم مثل شما بشرى هستم و[لى] به من وحى مى شود كه خداى شما خدايى يگانه است پس هر كس به لقاى پروردگار خود اميد دارد بايد به كار شايسته بپردازد و هيچ كس را در پرستش پروردگارش شريك نسازد.»(سوره کهف، آیه۱۱۰) علت آن هم انتظارات بی حد و حصری بود که مردم از ایشان داشتند و خداوند به ایشان فرمود که به مردم یادآور شوند که ایشان بشری هستند که وظیفه پیامبری دارند: «وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الأَرْضِ يَنْبُوعًا* أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الأَنْهَارَ خِلالَهَا تَفْجِيرًا* أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلائِكَةِ قَبِيلا* أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلا بَشَرًا رَسُولا؛ و گفتند تا از زمين چشمه اى براى ما نجوشانى هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد. يا [بايد] براى تو باغى از درختان خرما و انگور باشد و آشكارا از ميان آنها جويبارها روان سازى. يا چنانكه ادعا مى كنى آسمان را پاره پاره بر [سر] ما فرو اندازى يا خدا و فرشتگان را در برابر [ما حاضر] آورى. يا براى تو خانه اى از طلا باشد يا به آسمان بالا روى و به بالا رفتن تو [هم] اطمينان نخواهيم داشت تا بر ما كتابى نازل كنى كه آن را بخوانيم. بگو: پاك است پروردگار من آيا [من] جز بشرى فرستاده هستم؟»(سوره إسراء،آیا ۹۰ تا ۹۳).
بدینوسیله پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) تلاش می کردند که بشر بودن خود را اثبات کنند. بشر بودنی که نیازهای فردی او از حالت بشری و نقاط ضعف و قوّت او نشأت می گیرد.
این مشکل مختص رسول اکرم (صلى الله عليه و آله) نبود همه پیامبران با اقوامشان این مشکل را داشتند؛ آنها بشر بودن پیامبران را نمی توانستند قبول کنند. آنها انتظار داشتند خداوند پیامبری را به رسالت مبعوث نماید که از توانمندی های فوق العاده برخوردار باشد. به بیان قرآن کریم همه پیامبران به قوم های خود می فرمودند: «قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَمَا كَانَ لَنَا أَنْ نَأْتِيَكُمْ بِسُلْطَانٍ إِلا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ؛ پيامبرانشان به آنان گفتند ما جز بشرى مثل شما نيستيم ولى خدا بر هر يك از بندگانش كه بخواهد منت مى نهد و ما را نرسد كه جز به اذن خدا براى شما حجتى بياوريم و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند.»(سوره ابراهیم، آیه۱۱)
بشر بودن پیامبران هم یک امر طبیعی است؛ پیامبر باید از جنس همان کسانی باشد که به سویشان فرستاده شده است تا این که روش و زبان و ذهنیت او با روش و زبان و ذهنیت های آنان هم خوانی داشته باشد. اگر قرار باشد برای فرشتگان پیامبری مبعوث شود بالطبع باید فرشته باشد: «وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى إِلا أَنْ قَالُوا أَبَعَثَ اللَّهُ بَشَرًا رَسُولا* قُلْ لَوْ كَانَ فِي الأَرْضِ مَلائِكَةٌ يَمْشُونَ مُطْمَئِنِّينَ لَنَزَّلْنَا عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ مَلَكًا رَسُولا؛ و [چيزى] مردم را از ايمان آوردن باز نداشت آنگاه كه هدايت برايشان آمد جز اينكه گفتند: آيا خدا بشرى را به سمت رسول مبعوث كرده است؟ بگو: اگر در روى زمين فرشتگانى بودند كه با اطمينان راه مى رفتند البته بر آنان [نيز] فرشته اى را به عنوان پيامبر از آسمان نازل می کرديم.»(سوره اسراء، آیات ۹۴و۹۵)
بنابر این بشر به معنای انسان باید لقب تمام انبیا باشد. بعضی دلیل ملقب شدن رسول اکرم (صلى الله عليه و آله) به بشر را این دانستهاند که آن حضرت بزرگترین بشر است. (ر.ک: سبل الهدی، ج۱، ص۴۴۵)