۲۴ ـ ثَانِی اثْنَیْن (عیون الاثر، ج۲، ص۳۸۲) نفر دوم از دو نفر. این لقب از آیه: «إِلا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لاتَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛ اگر او [پيامبر] را يارى نكنيد قطعا خدا او را يارى كرد هنگامى كه كسانى كه كفر ورزيدند او را [از مكه] بيرون كردند و او نفر دوم از دو تن بود آنگاه كه در غار [ثور] بودند وقتى به همراه خود مى گفت اندوه مدار كه خدا با ماست پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد و او را با سپاهيانى كه آنها را نمى ديديد تاييد كرد و كلمه كسانى را كه كفر ورزيدند پست تر گردانيد و كلمه خداست كه برتر است و خدا شكست ناپذير حكيم است.»(سوره توبه، آیه۴۰)
به دنبال انعقاد پیمان عقبه دوم میان پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) و اهل یثرب و دعوت مردم آن شهر از مسلمانان برای هجرت و قول حمایت و دفاع از آن حضرت، مسلمانان به تدریج به شهر یثرب هجرت کردند. سران قریش از قدرت گرفتن پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) احساس خطر کردند. براى مقابله با گسترش اسلام در دارالندوه اجتماع کردند. برخى از حاضران پیشنهاد حبس و تبعید پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) دادند که رد شد. سرانجام تصمیم گرفتند ایشان را به قتل برسانند. البته می دانستند کشتن پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) کار آسانى نیست، بنى هاشم به خون خواهى قیام خواهد کرد. تصمیم گرفته شد که از هر قبیله جوانى آماده شود و شبانه بر سر آن حضرت (صلی الله علیه وآله) بریزند و ایشان را در بستر خواب به قتل برسانند. چون قاتل، چند نفر است بنى هاشم نمى توانند با همه قبائل بجنگند و به گرفتن خون بها راضى می شوند. به دنبال این تصمیم قریش، جبرئیل پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) را از نقشه مشرکان آگاه ساخت و دستور الهى را ابلاغ کرد که ایشان شهر مکه را به قصد یثرب ترک کنند.
لازم بود برای فریب دشمنان، فرد فداکارى در بستر پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) بخوابد تا آنها تصور کنند ایشان هنوز خانه را ترک نگفته اند تا فکر آنان در خانه آن حضرت متمرکز شده و از کنترل راهها غافل شوند.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نقشه سران قریش را با حضرت علی(علیه السلام) در میان گذاشته، فرمودند: «مشرکان میخواهند امشب مرا به قتل برسانند، آیا تو در بستر من میخوابی؟» امام علی(علیه اسلام) گفتند: «در این صورت شما سالم میمانید؟» پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «آری». امام علی(علیه السلام) تبسمی کردند، سجده شکر به جا آوردند. وقتی سر از سجده برداشتند گفتند: «آنچه را که مأمور شدهای انجام بده که چشم، گوش و قلبم فدای تو باد.» پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «امشب در بستر من بخواب و آن پارچه سبزى را که من هر شب بر روى خود مى کشیدم، بر روى خود بکش تا تصور کنند که من در بستر خفته ام.»(ر.ک: بحار الانوار، ج۱۹، ص۶۰ ؛ الامالی طوسی، ص۴۶۹ ؛ شواهد التنزیل، ج۱،ص۱۲۳)
ماموران قریش از سر شب خانه پیامبر را محاصره کردند و بامداد که با شمشیرهاى برهنه به خانه هجوم بردند، حضرت على(علیه السلام) از بستر بلند شدند. آنان با دیدن حضرت على (علیه السلام) سخت برآشفتند و به ایشان گفتند: «محمد کجاست؟» آن حضرت فرمودند: «مگر او را به من سپرده بودید که از من مى خواهید؟ کارى کردید که او ناچار شد خانه را ترک کند.»(بحار الانوار، ج۱۹، ص۹۲)
پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) به همراه ابوبکر با راهنمایی جبرئیل برای فریب مشرکان به سوی کوه ثور در جهت مخالف مسیر یثرب رفته و در غار ثور پنهان شدند. مشرکان با بهرهگیری از متخصصان ردیابی، به تعقیب ایشان پرداختند و ردّ پا را تا دهانه غار ثور پی گرفتند. تخمگذاری پرندگان و تنیده شدن تار عنکبوت در ورودی غار، مشرکان را از یافتن ایشان ناامید کرد. پس از سه شبانه روز توقف در غار و اطمینان از بازگشت دشمن، پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) و ابوبکر شبانه از بیراهه به سوى مدینه حرکت کردند و بعد از چند روز به مدینه رسیدند. بدین صورت فصل نوینى در تاریخ اسلام آغاز شد.(ر.ک: الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۷؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۰۷؛ امتاع الاسماع، ج۱، ص۵۸)
اگر چه بعضی از مفسرین و دانشمندان سعی کردند لقب ثانی اثنین (دومی از دو) را به ابوبکر نسبت دهند با توجه به نکات نحوی و مرجع ضمیر در واژه های نصره، اخرجه و لصاحبه، این کلمه لقب رسول اکرم (صلى الله علیه وآله) بوده و اشاره به تنهایی ایشان بوده است. اینکه آن حضرت در این سفر سرنوشت ساز تنها یک نفر همراه داشتند.