محمدرضا اسدی
محمدرضا اسدی
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

یأس

نومیدی، قنوط، حرمان:

یاسمین خندان و خوش زان است کز من غافل است                یأس من گر دیده بودی یاسمین بگریستی

خاقانی

«یأس» در اصل به معنای انقطاع انتظار و توقع از رسیدن چیزی و قطع امید از کاری است: «وَ لإنْ أَذَقْنَا الإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ؛ و اگر از جانب خود رحمتى به انسان بچشانيم، سپس آن را از وى سلب كنيم قطعا نوميد و ناسپاس خواهد بود.»(هود، آیه9) چون از بازگشت مجدد آن نعمت قطع امید کرده است.

علمای اخلاق یأس را بر دو نوع تقسیم کرده ­اند:

یأس پسندیده: قطع امید از خلق خدا که حضرات معصومین(ع) بر آن سفارش نموده­ اند. امام ­کاظم(ع) فرمودند: «الْیَأسُ مِمّا فی اَیْدِی النّاسِ عِزُّ الْمُؤْمِنِ فی دینِه وَ مُرُوَّتُهُ فی نَفْسِهِ وَ شَرَفُهُ فی دُنْیاهُ وَ عَظَمَتُهُ فی اَعْیُنِ النّاسِ وَ جَلالَتُهُ فی عَشیرَتِهِ وَ مهابَتُهُ عِنْدَ عِیالِهِ وَ هُوَ اَغْنَی النّاسِ عِنْدَ نَفْسِهِ وَ عِنْدَ جَمیعِ النّاسِ؛ قطع امید کردن از ثروت و امکانات مردم برای مؤمن، مایه عزت دینی و جوانمردی در نفس و شرف دنیوی است. چنین انسانی در نظر مردم بزرگ و بین فامیل خود محترم و در محیط خانواده‌اش دارای هیبت و عظمت خواهد بود، او در ضمیر خود و در نظر دیگران بی‌نیازترین تمام مردم است.»(الحدیث، ج3، ص23) امام جواد(ع) هم فرمودند: «عِزُّ المُؤمِنِ غِناهُ عَنِ النَّاسِ؛ عزّت مؤمن در بى‏ نیازى او از مردم است.»(تحف العقول، ص 89)

یأس ناپسند: نومیدی از رحمت حق، که بر اساس آموزه­ های دینی، از گناهان کبیره و از ویژگی­ های گمراهان می ­باشد: «قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَى أَنْ مَسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ* قَالُوا بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلاتَكُنْ مِنَ الْقَانِطِينَ* قَالَ وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلا الضَّالُّونَ؛[حضرت ابراهیم(ع)] گفت: آيا با اينكه مرا پيرى فرا رسيده است بشارتم مى‏ دهيد؟ به چه بشارت مى‏ دهيد؟[فرشتگان] گفتند: ما تو را به حق بشارت داديم پس از نوميدان مباش. [حضرت ابراهیم(ع)] گفت: چه كسى جز گمراهان از رحمت پروردگارش نوميد مى­ شود.»(حجر، آیات۵۶ ـ۵۴)

با توجه به اینکه یأس و نومیدی محصول سوء ظن به خدا و نشانه كفر و گمراهی می ­باشد، شایسته است انسان ها از ناامیدی پرهیز نموده و همیشه به رحمت خدا امیدوار باشد.

در سال 1342 در شهرستان مرند استان آذربایجان شرقی به دنیا آمدم . کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تبریز و دکترای ادبیات عرب را از دانشگاه تهران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید