بدن انسان حدود تریلیاردها سلول دارد که میتوان آن ها را در دست کم دویست نوع متفاوت گروهبندی کرد، مانند انواع سلولهای خونی، سلول های عصبی و ... این سلولها در اندامهای گوناگون گرد هم آمدهاند و چند عضو و اندام با هم یک دستگاه را میسازند. برای نمونه، دستگاه گوارش شامل دهان، مری، معده، روده و ... است که هر یک از این اندامها از همراهی و همیاری سلولهای بسیار کنار هم شکل گرفتهاند. ارتباطات بین سلولها و اندامها است که در سلامت، بیماری و پیری یک موجود پرسلولی حرف نخست را میزند.
کبد اندام شگفتآوری است و وظیفه نظارت و تنظیم قند خون را در شرایط گوناگون مانند سیری، گرسنگی، استرس، ورزش و ... بر عهده دارد. در بدن سالم، کبد هرگز با هیچ یک از اندام های بدن بر سر قند خون رقابت نمیکند و مراقب است تا مطمعن شود قند خون برای تامین نیازهای همه بافتهای بدن کافی است. وقتی گرسنه هستیم، هورمونی به نام گلوکاگُن در خون ترشح می شود. کبد با گیرنده هایی که برای این هورمون دارد، فریاد گرسنگی و نیاز بافت ها را می شنود و با تمام قوا و قدرتی که در اختیار دارد، کمر همت به رفع گرسنگی بدن و تامین قند مورد نیاز میبندد.
یا همه بافتها و اندام ها با هم سیر می شوند و یا اگر به هر دلیلی فرد غذا نخورد و دیگر ذخیره ای برای کبد باقی نماند، همه اندام ها و بافتها، یعنی بدن، میمیرند. گلوکاکن شبیه آن طنابی است که میگویند انوشیروان عادل بر در کاخش آویخته بود که مردمان عادی در هر ساعت شبانهروز که حس ستمدیدگی داشتند، آن را میکشیدند و انوشیروان را به اجرای عدل و انصاف فرا میخواندند.
بدن ما انرژی را به دو شکل ذخیره میکند، چربی که تقریبن در همه سلولها یافت میشود و بافت چربی هم برای همین کار تخصص یافته است، و گلیکوژن که در عضله و کبد یافت میشود. همیشه، در هر وعده غذایی بخشی از انرژی ذخیره میشود، خواه به شکل چربی یا گلیکوژن، که یادآور این اندرز است که همیشه بخشی از درآمد خود را ذخیره کنید.
از اینها گذشته، بافت چربی به راحتی از ذخیره چربی خود نمیگذرد. مانند آدم مقتصدی است که به سختی بتوان از او پولی قرض گرفت یا رضایت او را برای سرمایهگذاری در یک طرح اقتصادی به دست آورد. یک شبکه پیچیده پیامرسانی در بدن راه میافتد تا بافت چربی باور کند کبد تمام ذخیره گلیکوژن خود را از دست داده و تلاشهای او برای تامین قند خون دیگر پاسخگوی نیاز بدن نیست و بدن به راستی گرسنه است. در این صورت، از ذخیره چربی خود در اختیار بدن میگذارد.
من از سلول و بدن هر رفتاری را بیاموزم، این رفتار اقتصادی را بعید می دانم بتوانم یاد بگیرم! هوش اقتصادی سلول و بدن حرف ندارد. ببینید این تریلیاردها سلول تمام کارهای پیچیده و شگفتانگیز خود را با همین وعدههای غذایی ما انجام میدهند. ما شاید چندان مراقب آنچه میخوریم نباشیم، اما سلولها از همان هم بهترینها را به دست میآورند.
هر اندام، بافتهای گوناگون دارد. هدف همهی اندامها و سلولهای سازندهشان حفظ تمامیت و تندرستی بدن و مقابله در برابر بیماری و دیرتر رسیدن مرگ است. با آنکه هر اندام کار خاص خود را دارد، اما به زبان مشترک هورمونها و پیامها با هم در ارتباطند.