حجم مبنا یکی از مفاهیم بسیار پرکاربرد در فضای بازارهای مالی است که هر معاملهگر باید بتواند مفهوم آن را درک کرده و به خوبی محاسبه نماید. این دقیقا موضوعی است که تصمیم داریم در این مطلب از آکادمی پارسیان بورس در رابطه با آن صحبت کرده و جزئیات را در مورد حجم مبنا بیان کنیم.
اگر تا به حال دقت کرده باشید در تابلو معاملاتی هر نماد در هر لحظه دو قیمت نشان داده می شود یکی قیمت آخرین معامله و یکی قیمت پایانی است. برای اینکه توضیحاتی را در مورد نحوه محاسبه حجم مبنا ارائه کنیم، ابتداً لازم تا ببینیم تفاوت این دو قیمت در چیست؟
قیمت آخرین معامله: همان طور که از نام آن مشخص است به آخرین قیمت سهام که روی تابلو بین خریدار و فروشنده معامله میشود قیمت آخرین معامله میگویند.
قیمت پایانی: عبارت است از میانگین وزنی قیمت سهام شرکت با در نظر گرفتن حجم مبنا. لازم به ذکر است که بدانید مبنای نوسانات قیمت روز بعد معاملات، همان قیمت پایانی در روز قبل هستند که در اصطلاح بازاری به این قیمت، صفر تابلوی فردا آن سهم گفته میشود. مثلا اگر قیمت پایانی روز چهارشنبه عدد ۸۰۰ ریال باشد، بازه مجاز نوسان قیمت در روز معاملاتی بعد (شنبه) ۵% مثبت (۸۴۰ ریال) و ۵% منفی آن (۷۶۰ریال) میباشد.
برای درک بهتر موضوع اجازه دهید با یک مثال بحث را ادامه دهیم:
مثال : فرض کنید بازه مجاز معاملات سهام یک شرکت در روز شنبه از ۹۵۰ ریال تا ۱۰۵۰ ریال بوده و حجم مبنای آن ۲۰۰۰ سهم باشد. اگر حجم معاملات سهام کمتر از حجم مبنا باشد: فرضا ۸۰۰ برگه سهم با میانگین وزنی قیمت ۱۰۳۰ ریال معامله شده باشد، قیمت پایانی عبارت است از :
قیمت پایانی روز قبل + [حجم مبنا / (تعداد سهام معامله شده * (قیمت پایانی روز قبل – میانگین وزنی قیمت معامله شده))] = قیمت پایانی
با توجه به داده های زیر :
قیمت پایانی برابر با ۱۰۱۲ ریال خواهد بود.
اگر حجم معاملات بیشتر از حجم مبنا باشد: قیمت پایانی برابر است با میانگین وزنی قیمتهای معامله شده.
مفهوم حجم مبنا در بازارهای سهام به سطح فعالیت معاملاتی اشاره دارد که در یک سطح قیمتی خاص در یک دوره زمانی رخ میدهد. این یک ابزار تجزیه و تحلیل فنی مهم است که توسط معاملهگران و سرمایهگذاران برای درک پویایی عرضه و تقاضا در یک سهام یا بازار استفاده میشود.
تمامی مواردی که در این بخش و سایر بخشهای این مقاله در رابطه با حجم مبنا بیان میکنیم، تنها پیش نیازی است برای آموزش حرفهای شما در بازارهای مالی مانند بورس. با داشتن مهارت کافی در این بازارها میتوانید سرمایه خود را افزایش داده و سود بسیار خوبی به دست آورید. ولی باید بدانید که این مسیر بدون توجه به آموزش بورس کاملا تاریک بوده و قطعا با ضرر رو به رو خواهید شد.
تاریخچه شکل گیری حجم مبنا را میتوان به توسعه تحلیل تکنیکال به عنوان یک رشته در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 ردیابی کرد. در طول این مدت، معاملهگران شروع به تجزیه و تحلیل نمودارها و الگوهای قیمت برای پیش بینی حرکات آتی بازار کردند.
یکی از پیشگامان تحلیل تکنیکال، چارلز داو بود که نظریه داو را در اواخر دهه 1800 معرفی کرد. داو بر اهمیت حجم به عنوان ابزار تأیید روند قیمت تأکید کرد. او معتقد بود که افزایش حجم در طول یک روند صعودی یا نزولی، قدرت آن روند را تایید میکند.
با گذشت زمان، معاملهگران و تحلیلگران شروع به تمرکز بر روی سطوح قیمت خاصی کردند که در آن فعالیت معاملاتی قابل توجهی رخ میداد. این سطوح به عنوان مناطق حمایتی یا مقاومتی در نظر گرفته شدند که قدرت خرید یا فروش در آن متمرکز بود. حجم مرتبط با این سطوح به عنوان حجم پایه شناخته شد.
در اوایل قرن بیستم، ریچارد ویکوف مفهوم حجم پایه را از طریق مطالعات خود در مورد دستکاری بازار و مراحل انباشت/توزیع بیشتر توسعه داد. ویکوف تاکید کرد که بازیگران نهادی بزرگ اغلب سهام را در دورههای قیمتهای پایین و حجم معاملات کم انباشته کرده و پایهای را ایجاد میکنند که قیمتها در نهایت میتوانند از آن بالا بروند.
در دوران مدرن، حجم پایه همچنان یک مفهوم مهم در تحلیل تکنیکال است. معاملهگران از آن برای شناسایی سطوح بالقوه شکست استفاده میکنند، جایی که افزایش فعالیت معاملاتی میتواند نشان دهنده تغییر جهت روند باشد. این به آنها کمک میکند تا احساسات سرمایهگذاران را بسنجند و ارزیابی کنند که آیا فشار خرید یا فروش کافی در سطوح قیمتی خاص وجود دارد یا خیر.
حجم مبنا در بازارهای سهام معمولاً به عنوان میانگین حجم معاملات در یک بازه زمانی خاص مانند یک روز، هفته یا ماه محاسبه میشود. این نشان دهنده تعداد کل سهام یا قراردادهای معامله شده در آن دوره است.
برای محاسبه حجم پایه، باید حجم معاملات را برای هر جلسه معاملاتی در بازه زمانی انتخاب شده جمع آوری کنید و سپس آن را بر تعداد جلسات تقسیم کنید. به عنوان مثال، اگر حجم پایه را برای یک هفته محاسبه میکنید و پنج روز معاملاتی در آن هفته وجود دارد، باید حجم هر روز را جمع کرده و آن را بر پنج تقسیم کنید.
حجم مبنا اغلب به عنوان یک نقطه مرجع برای مقایسه فعالیت معاملاتی فعلی با میانگینهای تاریخی استفاده میشود. این به معاملهگران و تحلیلگران کمک میکند تا نقدینگی بازار را بسنجند، روندها را شناسایی کنند و تعیین کنند که آیا مشارکت در بازار افزایش یا کاهش دارد.
حجم مبنای کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار برابر با 0.0004 تعداد سهام شرکت است. حداکثر ارزش حجم مبنا میبایست ۱۰ میلیارد ریال و حداقل آن ۵۰۰ میلیون ریال باشد که تعداد آن براساس قیمت پایانی سهم در آخرین روز معاملاتی هر هفته محاسبه و از اولین روز معاملاتی هفته بعد اعمال میشود.
طبق این قانون برای محاسبه حجم مبنا کافی است تعداد سهام شرکت را در عدد 0.0004 ضرب کنیم، عدد بدست آمده حجم مبنای ما خواهد بود. اما لازم است یک تبصره را در آن رعایت کنیم.عدد به دست آمده را در قیمت پایانی سهم در روز چهارشنبه ضرب میکنیم:
حجم پایه شرکتهای بورسی به حداقل تعداد سهامی اطلاق میشود که باید در یک سهام خاص معامله شود تا فعال تلقی شود یا نقدینگی کافی داشته باشد. این آستانهای است که توسط بورس تعیین میشود تا اطمینان حاصل شود که فعالیت معاملاتی کافی در یک سهام وجود دارد قبل از اینکه سهام بتواند در فهرست قرار گیرد یا در بورس باقی بماند.
حجم پایه مورد نیاز از بورسی به بورس دیگر متفاوت است و همچنین میتواند بر اساس نوع سهام (به عنوان مثال، سهام عادی، سهام ممتاز) یا بخش بازار (به عنوان مثال، با سرمایه بزرگ، با سرمایه کوچک) متفاوت باشد. به طور کلی، سهام با ارزش بازار و حجم معاملات بالاتر تمایل به حجم پایه بالاتری دارند.
هدف از تعیین حجم مبنا حفظ یک بازار منظم و کارآمد با حصول اطمینان از وجود نقدینگی کافی برای سرمایهگذاران برای خرید یا فروش سهام بدون اختلال در قیمت است. این امر به جلوگیری از فهرست شدن یا باقی ماندن سهام غیر نقدشونده در بورس کمک میکند، که به طور بالقوه میتواند منجر به دستکاری یا شیوههای تجاری ناعادلانه شود.
بورس اوراق بهادار به طور مرتب نیازهای حجم مبنا خود را بر اساس شرایط بازار، الگوهای معاملاتی و سایر عوامل بررسی و به روز میکند.
شرکتهای فرابورس شرکتهایی هستند که الزامات فهرستبندی بورسهای اصلی مانند بورس نیویورک (NYSE) یا NASDAQ را برآورده نمیکنند. در عوض، آنها بر روی پلتفرمهای غیرمتمرکز مانند OTC Markets Group در ایالات متحده معامله میکنند.
حجم پایه شرکتهای فرابورس به حداقل حجم معاملاتی اطلاق میشود که برای عرضه و معامله یک سهام در بازار فرابورس لازم است. حجم پایه معمولاً توسط اپراتور بازار یا مرجع نظارتی تعیین میشود و ممکن است بسته به صرافی خاص یا بخش بازار متفاوت باشد.
نیاز حجم مبنا تضمین میکند که نقدینگی کافی و علاقه سرمایهگذار در یک سهام قبل از معامله در بازار فرابورس وجود دارد. این امر به جلوگیری از عرضه سهام غیر نقدشونده کمک کرده و سطحی از اطمینان را به سرمایهگذاران در مورد فعالیت معاملاتی اوراق بهادار فرابورس ارائه میکند.
نیاز حجم پایه خاص میتواند به طور قابل توجهی بین بازارها و صرافیهای OTC مختلف متفاوت باشد. برای سرمایهگذاران مهم است که این عامل را هنگام ارزیابی سهام فرابورس در نظر بگیرند، زیرا حجم معاملات کمتر ممکن است منجر به اسپرد پیشنهادی، فروش بیشتر، افزایش نوسانات و نقدینگی محدود شود.
اصطلاح "حجم پایه" در بازار سهام به میانگین تعداد سهام معامله شده در یک دوره زمانی خاص، (معمولاً یک روز) اشاره داشته و نشاندهنده سطح فعالیت یا نقدینگی در یک سهام یا بازار خاص است.
حجم یک شاخص مهم برای سرمایهگذاران و معاملهگران است زیرا بینشهایی را در مورد میزان علاقه و مشارکت در سهام ارائه میدهد. حجم بالاتر معمولا نشان دهنده نقدینگی بیشتر است و میتواند نشانه افزایش فشار خرید یا فروش باشد.
بنابراین، حجم پایه 1 به میانگین تعداد سهام معامله شده در یک روز خاص یا در یک چارچوب زمانی خاص برای یک سهام معین اشاره دارد. این میتواند به عنوان معیاری برای مقایسه فعالیتهای معاملاتی در روزهای مختلف یا ارزیابی احساسات کلی بازار نسبت به آن سهام استفاده شود.
حجم پایه بالاتر عموماً بیانگر نقدینگی بالاتر در بازار است. این بدان معناست که خریداران و فروشندگان بیشتری در دسترس هستند و انجام معاملات با قیمتهای دلخواه را آسانتر میکند. نقدینگی بالاتر خطر دستکاری قیمت را کاهش میدهد و امکان انجام معاملات روانتر را فراهم میکند.
حجم پایه میتواند بر نوسانات قیمت در بازار سهام تأثیر بگذارد. زمانی که حجم معاملات کم باشد، حتی یک معامله کوچک نیز میتواند تاثیر قابل توجهی بر قیمت سهام داشته باشد و منجر به نوسانات بیشتر شود. از سوی دیگر، حجم معاملات بالا باعث تثبیت قیمتها میشود زیرا شرکتکنندگان بیشتری درگیر هستند.
حجم پایه بالاتر اغلب منجر به افزایش کارایی بازار میشود. با فعالیت فعالان بیشتر شرکتکنندگان، اطلاعات سریعتر و دقیقتر منتشر میشود و عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش داده و کشف قیمت را بهبود میبخشد. این موضوع کارایی کلی بازار را افزایش داده و معاملات منصفانهتری را تضمین میکند.
حجم پایه نشان دهنده عمق بازار است که به تعداد سفارشات خرید و فروش موجود در سطوح مختلف قیمت اشاره دارد. حجم پایه بالاتر به معنای عمق بیشتر بازار است و به معاملهگران اجازه میدهد تا با کمترین تأثیر بر قیمتها وارد یا خارج شوند.
حجم مبنا میتواند منعکسکننده احساسات و علاقه سرمایهگذاران به یک سهام یا بازار خاص باشد. افزایش فعالیت معاملاتی ممکن است نشاندهنده احساسات مثبت و اعتماد سرمایهگذاران باشد، در حالی که حجم معاملات پایین ممکن است نشان دهنده احتیاط یا عدم علاقه باشد.
نتیجه گیری
در این مطلب تلاش کردیم تا شما را با تمامی نکات در رابطه با حجم مبنا آشنا کنیم. این یکی از مهمترین موضوعاتی است که باید در معاملات خود با آن آشنا بوده و بتوانید به خوبی محاسبه آن را انجام دهید. توجه به تمامی نکات کوچک و بزرگ میتواند اهمیت بسیار زیادی در معاملات شما داشته و به افزایش سود کمک نماید.
در نهایت میتوانید سوالات خود را در رابطه با حجم مبنا با ما در میان گذاشته و در اسرع وقت پاسخ خود را دریافت نمایید.