محمدرضا دلاویز | نویسنده ایده هایی شاید برای تغییر زندگی (:(
حرف مُفت مثلِ بادِ معدس...

اعتیاد اونقدرا هم که فکر میکردم بد نبود. ای کاش بجای بازی کردن با زندگی مُعتادش میشدیم. کسی که به زندگی دچار میشه دیگه از سختی هاش نمیناله، بلکه هر از چندگاهی از اینکه زندگیش خوش و خرم و بدون سختی مونده شکایت میکنه.
ما آدما حاضریم بخاطر لذت های زیر 1 دقیقه آدم بکشیم یا حتی به تموم آدمایی که بدون منت بهمون زندگی دادن یه شبه پشت کنیم، بعدشم که ازمون پرسیدن چرا خیانت کردی یا چرا معتاد شدی؟ بگیم: مجبور بودم و مثل بچه دماغو های توی مهد کودک تقصیر کارای بچگونتو بندازی گردن آدمای بدرد بخور زندگیت.
رفیق هیچکس کامل نیست. پس از مامان غرغرو چهل سالت توقع فرش قرمز انداختن یا بلد بودن جدید ترین مِتُد های روانشناسی برای برقراری ارتباط با جوونای پر توقعی مثل خودت رو نداشته باش.
دنیا برای هیشکی بی عیب و دائم الحال نیست. حتی برای اون آدمایی که همیشه توی استوری هاشون لُختن و چارتا مرغ پر کَنده و پُروتزی دورشونن و از بالا و پایین بدن قِناسِش دارن تعریف میکنن. درسته که مثل تو یه مادر غرغرو نداره اما مثل یه بچه پوشکی اگه اسباب بازی اینستاشو ازش بگیری دیگه هیچ ارزشی براش باقی نمیمونه و احتمالا در اولین فرصت انقدر مواد بِکشه تا اُوِر دوز کنه و به زندگی قهوه ایش خاتمه بده.
ماراتُن سختی برای همه توی دنیا یکسانه (چه غربزنن چه آدمیزادی بپذیرنش) اما چون صبر و طاغت و پاداش هر سختی متفاوته نمیتونی سختی های خودتو با کسی مقایسه کنی و بگی: خب محمدرضا دیدی من بدبخت ترم.
وقتی تو از ظرفیت آدما خبر نداری توی 99 درصد اوقات احتمال داره که خوبی ظاهری زندگی یه نفر دیگه رو داری با بدی یا سختی باطنی (واقعی و درونی) زندگی خودت مقایسه میکنی و این احمقانه ترین مقایسه دنیاس.
درست مثل این اینایی که میگن: به پول ایران فِلان جا انقدر درآمد دارن و وای برما و جون بر آنها. اون اُسکُلی که اینجوری مقایسه میکنه رفته ببینه اجاره یه خونه آشغالی توی اون کشور چقدره؟ یا هزینه آب و برق و گاز و بنزین چقدره بعدش همه اینارو با هم بسنجه و تحلیل آدمیزادی بده. نه
چرا نرفته؟ چون حسش نیست.
حرف مفت مثل بادِ معدس. وقتی میزنی خودتو راحت میکنی اما فاضلاب میزنی به مُخ بقیه.
تحقیق کردن مثل خوردن داروئه. آدم برای اینکه دارو مناسب و پیدا کنه یا باید بره جای دکتر (البته که توی مسائل فکری اُفت داره رفتن پیش متخصص) یا باید خودت بری دنبالش و بعدشم داروی تلخ و با زور و زحمت بدی پایین تا خوب بشی. چرا دارو تحقیق کردن تلخه؟ چون باید قبول کنی که آگاهی تو توی اون موضوع چُس مثقال هم نیست و تا الان همه تحلیلات براساس عکس نوشته های اینستاگرامی بوده. اما کیه که قبول کنه علامه دهر نیست و نیاز داره به خوندن چارتا کتاب.
توی کشور ما گوسفند چرون هم تحلیل سیاسیِ بین المللی ارائه میکنه چی برسه به تحصیل کرده بی تخصص (البته منظورم این نیست که شغل پرورش دام بده فقط ربطی به تِز سیاسی و اقتصادی کلان نداره)

هرچقدر زندگیتو بیشتر مقایسه کنی و هرچی که داری و نبینی و توی قلبت حسشون نکنی هیچ چرندی حالتو بهتر نمیکنه. نه فست فود، نه پارتی، نه دختربازی ، نه دور دور و نشون دادن خوشگلی جاتت به پسرای هَوَل ، نه حتی لباس پوشیدن به سبک سریال وِنزدی.
مملکت عاقلا آرومه و مملکت احمقا پر هیاهو
محمدرضا دلاویز | آقای زندگی
ممنون میشم اگه خوشت اومد لایکش کنی و نظر باحالتو برام بنویسی.
اگه از این سبک نوشته خوشت میاد صفحه ویرگول منو دنبال کن تا از نوشته های جدیدم با خبر بشی :)
مطلبی دیگر از این نویسنده
واسه پول آدم نکش
مطلبی دیگر در همین موضوع
رفتارهایی که به روابط عاطفی و اجتماعی شما لطمه میزنند
افزایش بازدید بر اساس علاقهمندیهای شما
چرا نگاه نمایشخانگی مرکزمحور است؟