به قسمت سیزدهم #عاشورا_نامه میرسیم. از این به بعد به روایات بعد از واقعه ی عاشورا میپردازیم
در این قسمت به اتفاقات یازدهم تا سیزدهم محرم الحرام میپردازیم. پس همونجوری ک تاحالا همراه بودین؛ از این به بعدم باشین دیگه... حیفه تا اینجارو باهم اومدیم.
بقول خودم:
""بیا به پای هم رویم؛ به جستجوی تازگی
بیا که جان خسته ام؛ به راه حق روانه شد
به نام حق شروع شود ؛ به نام حق به انتها
گرت رسیدنت نشد؛ مسیر جاودانه شد""
یازدهم محرمه. از امروز دیگه حسین نداریم. از امروز دیگه عباس نداریم. از امروز دیگه اهل بیت بی پناه میشن. و امام سجاد(ع)ای که عذاب وجدان راحتش نمیذاره.
از اینجا دیگه با حضرت زینب(س) هستش. اگه بخوام بهش لفظ کوه رو بدم؛ در وصفش کوتاهی کردم. کوه کی باشه که بخواد این رنج رو تحمل کنه. (آسمان بار امانت نتوانست کشید...) خیلی دلم میخواد بیشتر توصیف کنم ولی کلمه ای در وصفش پیدا نمیکنم...
"""یازدهم محرم"""
امروز اولین روزیه که اهل بیت اوج غربت رو احساس میکنه. فکر کن بخوابی و پاشی و پدری نباشه که در آغوشت بگیره. دیگه برادری نداشته باشی که پشتت بهش گرم باشه.
امروز روزیه که عمر سعد؛ بر اجساد کشته شدگانش نماز خوند و دستور به خاک سپاری اونارو داد. چه تضاد جالبی!
کسی که خون حسین رو میریزه و حق رو پایمال میکنه؛ الآن برای کشته شدگانشون نماز میخونن.
نمیدونم بخندم؛ تعجب کنم؛ لبخند معنی دار بزنم؛ تأسف بخورم... یا چی...
اینم یه عوام فریبیِ دیگس؟ میتونه باشه
بی احترامی به ساحت حسین(ع)؟ اینم میتونه باشه
دیگه ؟ بنظرم بزرگترینش همون عوام فریبیه. البته تقصیر خودشونم نیست. "نمیتونن حق و حقیقت رو ببینن".
ازطرفی؛ عمر سعد دستور میده که کاروان اسرا رو از کنار قتلگاه و پیکر مطهر امام حسین(ع) و باقی شهدا؛ بگذرونن و بعد درحالی که "امام سجاد(ع) رو غل و زنجیر کردن" بهمراه باقی اسرا به سمت کوفه حرکت بدن.
عملیات روانی عمر سعد از همین لحظه شروع میشه و با یک هدف: "اهل بیت نباید روی عزت و شرف رو ببینن و تا میتونن منفور بشن" چجوری؟ اینو از من به یادگار داشته باشین:
"هرگز باطل بر حق پیروز نخواهد شد مگر آنکه خود را حق جلوه کند و باعث زشت جلوه کردن حق و خوب جلوه کردن خود شود" این مهمترین پیام عاشوراست...
طرفای غروب میشه که کاروان میرسن به کوفه. و طبق فرمان؛ در بیرون کوفه اسکان داده میشن. زمین کوفه خیلی باید به خودش شرمسار باشه که سر های بی تن اجساد رو به خودش میبینه. اجسادی که خودش ازشون خواسته بود بیان ولی...
"""دوازدهم محرم الحرام"""
روزی که بالاخره پای حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) و اهل بیت به کوفه باز میشه. ولی چه بازشدنی آخه؟ اصن نمیتونم هضم کنم که چرا دنیا و مردمش گاهی اینقدر بی رحم میشن. و بدتر از اون؛ نمیفهمم چرا یه عده هیچوقت نمیخوان ازش درس بگیرن.
در این روز ابن زیاد فرمان داد که هیچ کسی حق ندارد با اسلحه بیرون بیاید و نیز دستور داد 10هزار سواره و پیاده در کل شهر مستقر بشن که احدی از شیعیان حرکت اضافی نکند و نیز دستور داد تا سر هارو به خارج از کوفه منتقل کنند و در پیش روی کاروان و جلوتر از همه؛ بهمراه کاروان وارد کوفه کنند. ازطرفی سر هارو جوری بر نیزه گذاشته بودند که موقع حرکت؛ "تکون میخورد".
یه لحظه تجسم کنین. تا چه حد قراره رو روان کار بشه:
"سر های شهدای کربلا که از در وارد میشوند و بر نیزه تکون میخورند و گهگاهی بر زمین می افتند و مورد بی احترامی قرار میگیرند. در کنار اینها؛ عده ای تطمیع میشن تا بر تن اهل بیت سنگ و خاک بزنن و اونارو مورد تمسخر قرار بدن"
حسین(ع) و اهل بیت قراره از یه شخصیت خوب و عالی و الگو؛ به پست ترین شخصیت ممکن تبدیل بشن. این اصل اتفاقیه که قراره بیفته ولی چرا نمیفته؟ در قسمت بعدی عاشورا_نامه مفصل بهش میپردازیم.
"""سیزدهم محرم"""
طبق برخی منابع تاریخی؛ امروز روزیه که امام سجاد طی الارض میکنه و به کربلا میره و اجساد شهدا رو به کمک تعدادی از جوانان قبیله بنی اسد دفن میکنه. علت اینکه امام سجاد طی الارض میکنه یکیش امام حسیین(ع) بود. چون پیکر یه معصوم رو فقط یه معصوم باید خاک کنه. و دوم اینکه امام سجاد میتونست پیکر هارو شناسایی کنه...
در این روز اهل بیت(ع) رو به زندان کوفه میندازن...
شهادت "عبدالله بن عفیف ازدی" از اصحاب امیرالمومنین (ع)که در جنگهای جمل و صفین دو چشم خویش را از دست داده و از آن پس مشغول عبادت بود نیز از جمله وقایع روز سیزدهم محرم سال 61 هجری بیان شده است.
عبدالله که میبینه ابن مرجانه به حسین(ع) و اهل بیتش تهمت و دروغ میبنده؛ سکوت خودش رو میشکنه و فریاد میزنه که "ساکت باش ای پسر مرجانه، دروغگو تویی و پدر تو که به تو این مقام را داد. ای دشمن خدا، فرزندان پیامبر (ص) را میکشی و در منابر مومنین این چنین سخن میگویی؟"
مأمورین میان دخالت کنن که او با کمک قبیلش به خانه برمیگرده. ولی بیخیالش نمیشن و پس از اینکه خونشو محاصره میکنن؛ خودش و دخترش طبق خواسته ی خودش - که شهادت توسط بدترینِ خلقت بود- شهید میشه...
یه حرفو بزنم و تموم کنم:
خیلی ها میگن ما خیلی دوست داشتیم زمان امام حسین میبودیم و در رکاب اون حضرت(ع) میجنگیدیم.
در جواب یک کلمه: الآن مهدی(عج) زندس. زنده و تنها... الآن به یاری مهدی برو... "اگه اهل کوفه نیستی..."
#عاشورا_نامه #شام_سیزدهم
#حر #mrhamedr