MrHamedr
MrHamedr
خواندن ۷ دقیقه·۶ سال پیش

#عاشورا_نامه قسمت چهاردهم

تاریخ قطعا به حضور بانویی به اسم حضرت زینب کبری(س) به خودش میباله. کسی که از هر تلاشی برای زنده نگه داشتن راه حسین دریغ نمیکنه. انگار قراره روح امامت رو در دخت حضرت علی(ع) ببینیم. بانویی که گویا دلاوری رو از برادرش و رشادت رو از پدرش و استواری رو از عباس و در کنار همه ی اینها؛ حیا و عفت و شکوه یک بانو رو از مادرش به زیبایی و کمال هرچه تمامتر به ارث برده. اگه بگم زینب هلول تمام خوبی های یک بانو در تاریخ بود اشتباه نکردم. یه نمونه ی کوچیکشو در ادامه خواهیم دید


طبق برنامه ای که داشتیم؛ امروز رو به صورت کامل به خطبه ی حضرت زینب در کوفه میپردازیم. برای اینکه خیلی حوصله سر بر نشه؛ متن خطبه رو حین صحبتام به صورت « ....» میذارم. پس هرجا این نماد رو دیدین بدونین متن ترجمه ی خطبه هستش. و اما اصل ماجرا:


«ستایش از آن خداست و درود بر پدرم محمد و خاندان پاک و نیکوکارش. » ینی خوشم میاد تو همین لحظات حساس هم با سلام و صلواد بر خدا و حضرت محمد و "خاندان پاک(اهل بیت)" شروع میکنه. نه فقط پاک. "پاک و نیکوکار". پاک باشی ولی نیکوکار نباشی از امت پیامبر نیستی...

خیلی ها میگن فقط خودتو بچسب. خب این اشتباهه... اصن حسین(ع) اومد ک اینو بذاره کنار(برداشت تند نکنین خواهشا که خب حالا تو همه جا سرک بکشیم...)

ولی "ای که دستت میرسد کاری بکن..."


در ادامه به صحبتای بس جالبی میرسیم «اما بعد: ای مردم کوفه،‌ای مردمان حیله گر و خیانت کار! گریه می‌کنید؟ اشک چشمانتان خشک نشود و ناله هایتان آرام نگیرد.»

اگه دقت کنین تو یه بازه ی زمانی خاصی؛ کوفه وحشتناک پر از درگیری بود تا زمانی که کلا نسل عوض شد و و و... از قیام مختار بگیر تا حکومت ستمگران و کذاب های بزرگ تاریخ مثل حجاج و جنایت هاش.


«همانا که کار شما مانند آن زنی است که رشتۀ خود را پس از محکم یافتن، یکی یکی از هم می‌گسست، شما نیز سوگندهای خود را در میان خویش، وسیلۀ فریب و تقلب ساخته اید."

تو عرب جاهلیت(الآن رو نمیدونم) بزرگترین بی احترامی به یک مرد این بود که زن خطابش کنن. حتی یه مدت مد شده بود که برای تمسخر؛ به نام مادر همدیگه رو خطاب میکردن. این کاملا به قصد تحریک بود. تحریک چی؟

"غیرت و مردانگی". وقتی غیرت یه مرد رو زیر سؤال ببری؛ هویتشو زیر سؤال بردی.

+اینکه طبق سندهایی که هست تو اعراب قدیم؛ معمولا نخ ریسی و پارچه بافی به عهده ی بانوان بوده. این وسط اشاره به این هم داره ک شما از اونم کمترین که زحمتی ک کشیدین رو نابود میکنین و عهد میشکنین...

"وسیله ی فریب و تقلب"... برداشت با خودتون...

الآن با یه حجم زیادی "علامت سؤال" روبرو ایم. دقیقا "چرا؟"


«آیا در میان شما جز وقاحت و رسوایی، سینه‌های آکنده از کینه، دو رویی و تملق، همچون زبان پردازی کنیزکان و ذلت و حقارت در برابر دشمنان چیز دیگری نیز یافت می‌شود؟ یا همچون سبزه‌هایی هستید که ریشه در فضولات حیوانی داشته یا همچون جنازۀ دفن شده‌ای که روی قبرش را با نقره تزیین نموده باشند؟»

خب جالب شد. کلید واژه هارو دقت کنین: "وقاحت؛ کینه؛ دورویی؛ تملق؛ حقارت؛ ریشه؛ جنازه"

میتونم بگم کل رذایل پست انسانی تو اینا خلاصه میشه.

مورد قبل آخر برام بشدت جالب بود "سبزه هایی که ریشه در فضولات حیوانی داشته" و میشه این اقتباس رو کرد که اونایی که ظاهرشون درسته(زیبا/با ایمان/ با حجاب/ هرچی...) و باطنشون بوی تعفن میده. همین آدمان که دنیا رو نسبت به "خوبی" بدبین میکنن. و از اونجایی که ذات انسان؛ خوبی طلب و حق طلبه؛ یکم ک بلرزی؛ با صورت میای رو زمین... به همین شدت و به همین دردناکی.

گاهی "تظاهر به خوبی" بدترین سیلی رو به صورت خوبی میزنه. خیلی دردناک تر از بدی... خیلی دردناک تر از باطل... نمونشو دیدیم...


« چه بد توشه‌ای برای آخرت فرستاده اید؛ توشه‌ای که همان خشم و سَخط خدا است و در عذاب جاویدان خواهید بود.»

تو ترجمه و معانی "سخط" به (خشم شدید و دنباله دار). هستش خشمی که به عقوبت می انجامه. معادل نزدیکش میشه "انتقام".

عذاب جاوید هم فکر نکنین یه گوشمالی سادس و میره پی کارش... نه. #گوشمالی_سخت. ینی هم این دنیا و هم اون دنیا باهاتون کار داریم... هستم در خدمتتون...


«گریه می‌کنید؟ زار می‌زنید؟ آری به خدا سوگند که باید گریه کنید، پس بسیار بگریید و کمتر بخندید. چرا که دامان خود را به ننگ و عار جنایتی آلوده اید که ننگ و پلیدی آن را از دامان خود تا ابد نتوانید شست.»

و چه ننگی بدتر از قتل فرزند رسول خدا و وارث امامت و دست خدا روی زمین...


«و چگونه می‌توانید ننگ حاصل از کشتن فرزند رسول خدا(ص)، خاتم پیامبران، معدن رسالت، و سرور جوانان اهل بهشت را از دامان خود بزدایید؟ کسی که پناه مومنان شما، فریادرس در بلایای شما، مشعل فروزان استدلال شما بر حق و حقیقت و یاور شما در هنگام قحطی و خشکسالی بود.»

عه خودش در ادامه گفت... ذکر میکنم که اشارش به حدیث پیامبره"حسن وحسین؛ سید جوانان اهل بهشت هستند" و به مرور داره لطف - نگیم لطف. برکات حضور- اهل بیت رو روی زمین میگه... مختصر میگم. "ببینین چیو شهید کردین" کیا ببینن؟"

تاریخ ببینه...


«چه بار سنگین و بدی بر دوش خود نهادید، پس رحمت خدایی از شما دور و دورتر باد. که تلاشتان بیهوده، دستانتان بریده، معامله تان قرین زیان گردیده است، خود را به خشم خدا گرفتار نموده و بدین ترتیب خواری و درماندگی بر شما لازم آمده است.»

میخوام بگم که حضرت زینب برای معاصر حرف نزده. برای تاریخ حرف زده... به وضوح میشه کثافت رو تو "باطل در لباس حق" و "باطل" دید. فقط یه ذره نگاه کنین میبینین. اگه چشماتونو نبسته باشن...


«وای بر شما‌ای مردم کوفه! آیا می‌دانید چه جگری از رسول خدا دریده‌اید؟ چه زنان و دختران با عفت و وقاری را از خاندان او به کوچه و بازار کشانده‌اید؟! چه خونی از آن حضرت بر زمین ریخته‌اید؟! و چه حرمتی از او شکسته‌اید؟!»

عاقا چرا خشم خداااااااااا؟ مگه ما چی کردیم؟ خب ببینین چی کردین! حرمت رسول خدا له شده. چی از این بالاتر؟ مگه پیامبر نگفت به اهل بیت من تمسک بجویین و ازشون یاری بگیرین؟ پس چی شد؟ کوووووووووووو؟

مگه حسین(ع) یاری نخواست؟ پس کو اون یاری؟


«شما این جنایت فجیع را بی‌پرده و آشکار به انجام رسانید؛ جنایتی که سر آغاز جنایات دیگری در تاریخ گشته، سیاه، تاریک و جبران ناپذیر بوده، تمام سطح زمین و وسعت آسمان را پر کرده است.»

"جنایتی که سرآغاز جنایات دیگری در تاریخ گشته..."

فقط میتونم نگاه کنم و همراه با یه لبخند تلخ و حالت بغض به فکر فرو برم. چند لحظه ای خودتونو به حال خودتون میذارم. فقط و فقط فکر کنین: "جنایتی که سرآغاز جنایات دیگری در تاریخ گشته..."


«آیا از اینکه آسمان خون باریده تعجب می‌کنید؟ در حالی که عذاب آخرت در مقایسه با این امر، بسیار شدیدتر و خوار کننده‌تر است و در آن روز کسی به یاری شما نخواهد آمد. پس مهلت‌هایی که خدای متعال به شما می‌دهد موجب خوشی شما نگردد، چرا که خدا در عذاب کردن بندگان خود شتاب نمی‌کند، چون ترسی از پایمال شدن خون و ازدست رفتن زمان انتقام ندارد و همانا که خدای شما همیشه در کمین است.»

عین نص صریح قرآنه... درمورد خون باریدن هم قبلا گفتیم... فقط یه نکته: "مهلت هایی که خدای متعال به شما می دهد موجب خوشی شما نگردد".

خدا به یکی مهلت میده که "حُر" بشه. به یکیم مهلت میده که "شمر بشه". نکته اینجاس دقیقا. گاهی تشخیصش فرقشون بشدت سخته. دقیقا به همین سختی ک میبینی :) یکی تو لحظه آخر حر میشه. یکی...

بعد بگین "عقل پاسخگوی همه چیز هست..." و از این مدل صحبتا که من نیاز به دین ندارم و و و...

"تو دقیقا نیاز به یک دین الهی داری که ببینی کجای این پازل هستی"


سپس اشعاری با این محتوا خوند «اگر پیامبر از شما بپرسد، این چه کارى بود که کردید با آنکه شما امت [پیامبرِ] آخر الزمان بودید [و بر دیگر امت‌ها شرافت داشتید]، چه پاسخ خواهید داد؟ شما چه کردید با اهل بیت و فرزندان و عزیزان من؟! جمعى را به اسارت بردید و گروهى را به خون آغشته کردید. این پاداش من نبود ـ با آنکه من خیرخواه شما بودم ـ اینکه در حق خویشاوندانم این‌گونه به من جفا کنید. من مى ترسم همان عذابى که قوم «اِرَم» را به نابودى کشاند، بر شما نیز فرود آید.»

من یه سؤال: "شما چه کردید با اهل بیت و فرزندان و عزیزان پیامبر؟"

خواستم برم سر قسمت بعد که یچیزی توجهم رو جلب کرد: "من میترسم همان عذابی..." آخه دیگه مگه میشه اینقد دلسوز؟ حواست هست بانو؟ اینا برادرتو و اهل‌بیتتو کشتن. بعد چرا تو براشون میترسی؟ چطوری میتونی اینقدر خوب باشی آخه؟[ وی از سخن گفتن در میماند... ]


بعد از این صحبت امام زین العابدین رو به عمه اش کردند و فرمودند: «عمه جان آرام بگیر، سرگذشت گذشتگان براى آنان که مانده‌اند مایه عبرت است. خداى را سپاس که تو عالمه تعلیم ندیده و خردمندِ خرد نیاموزیده‌اى. گریه و زارى، آنان را که رفته‌اند به ما باز نمى گرداند» و حضرت زینب(س) آرام گرفتند و صحبتی نکردند

"گریه و زاری، آنان که رفته اند را به ما باز نمیگرداند".


اجازه میخوام جسارت کنم و یه حرف بزنم:

11 امام شهید شدن. همشون رفتن. دیگه نیستن... همه در آغوش خدان...

"کاش درک کنیم یه مهدی(عج) بیشتر نداریم..."


#عاشورا_نامه #شام_چهاردهم

#حر #mrhamedr

محرمامام حسینکربلاعاشورا نامهپیام حسین
https://redl.ink/mrhamedr
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید