mrizvandi
mrizvandi
خواندن ۹ دقیقه·۲ سال پیش

نظریه و تحلیلی در باب قسمت 15 بازی پدرخوانده (مافیا)

«نگاه کن حال این شهر رو، جنونم دیدنی کرده، همه میگن پدرخوانده واسه چی خود زنی کرده، نگاه کن مُردم از عشقت، نگاه کن صحنه سازی نیست، اگه حتی بگن این کار تو قانون‌های بازی نیست».

ابتدا عرض کنم که خواندن این مطلب خطر لو رفتن داستان (اسپویل) دارد، پس اگر تمایل دارید بازی را دسته اول ببینید، بعد از دیدن بازی این مقاله را مطالعه بفرمایید.


قسمت 15 بازی پدرخوانده حواشی بسیاری داشت از اتفاقاتی که در بازی افتاد تا اتهاماتی که به خانم افشاری زده شد. در همین ابتدا عرض کنم بنده به هیچ قصد دفاع یا تخریب هیچ کسی رو ندارم و اصولا در همچین جایگاهی هم نیستم که بخواهم شخصی را مورد قضاوت قرار دهم و تصمیم‌گیری و نتیجه‌گیری بر عهده شما خواننده گرامی خواهد بود.

با پیش‌فرض عدم دفاع یا تخریب هر یک از بازیکنان (یا شاید بهتر است بازیگران نامیده شوند) این سریال پربیننده نظریه خودم رو در خصوص این بازی اعلام می‌کنم.


در ابتدای بازی می‌بینیم که خانم افشاری با یک کیف کوچک وارد صحنه بازی می‌شود و گوشی همراه خود را تحویل گرداننده می‌دهد، اما در هیچ صحنه دیگری شما کیف خانم افشاری را مشاهده نخواهید کرد. شاید بر اساس گفته‌های علی صبوری و اتفاقاتی که قبلا افتاده، کیف ایشان به پشت صحنه منتقل شده است تا امکان تقلب از بین برود! علی صبوری ادعای تخلف در بازی را دارد برای همین تا آخر بازی هم در محل بازی نمانده و محل را ترک کرده است.

ویدیوهایی نیز در اینترنت منتشر شده که نشان می‌دهد خانم افشاری در زمان‌های متعددی در بازی‌های قبلی دستش را به سمت گوشش می‌برد که فرضیه استفاده از ایرپاد را تقویت می‌کند.

موضوع بعدی که تا حدی مورد توجه قرار می‌گیرد عدم بُر زدن کارت‌های بازی توسط بازیکنان است که معمولا توسط گرداننده بازی اتفاق افتاده است. البته این بار اولی نیست که گرداننده بازی از بازیکنان برای بُر زدن کارت‌ها دعوت نمی‌کند، اما شبهه چیده شدن کارت‌های بازی را پیش می‌آورد. از طرفی در این قسمت گرداننده در ابتدای بازی یک نمایش هم بازی می‌کند، یعنی شلیک به سمت چند تن از بازیکنان که صحنه رئالی را ایجاد نماید. شاید این موضوع برای حواس پرتی بازیکنان و تماشاچیان طراحی شده تا کسی خیلی به موضوع عدم بُر زدن کارت‌ها توسط بازیکنان فکر نکند.

«اینجا یک بازی مافیا در جریان است و شاید خود نمایش هم یک بازی مافیا باشد!»

پس از شب اول که افراد یکدیگر را شناسایی می‌کنند، در همان ابتدای چشم باز نمودن امیرعلی نبویان به یارهای خود اشاره می‌کند که در اولین دور من به علی صبوری گیر می‌دهم و بعد من رو از بازی بیرون کنید. چرا باید علی صبوری بیرون برود؟ چون ایشان دکتر بازی بوده‌اند و در شبهای بعد نباید کسی نجات پیدا کند (با توجه به این‌که یکی از مافیاها با خودزنی بیرون است و احتمال اتمام سریع بازی می‌رود). نظر شخصی بنده این است که امیرعلی نبویان در همان ابتدای بازی می‌دانسته که مافیا است و این موضوع هماهنگ شده با کارگردان بازی یعنی آقای سعید ابوطالب است. و سناریوی کشته شدن خودش توسط مافیا و بازگشتن به بازی توسط کنستانتین از قبل برنامه‌ریزی شده است. حتی خرید شکیب شجره نیز در همان اولین شب هماهنگ می‌شود! و البته این موضوع به این معنی پایین کشیدن ایشان یا کم هوشی ایشان نیست. بلکه اتفاقا از روی هوشمندی ایشان اتفاق افتاده تا قسمتی جذاب برای بینندگان طراحی و اجرا شود.

به صورت علی صبوری و امیر علی نبویان در زمانی که بیرون بازی نشسته‌اند توجه داشته باشید، مخصوصا زمانی که خانم بهاره افشاری از بازی بیرون می‌رود! چهره امیرعلی پر از اضطراب و نگرانی است.


همیشه تقلب یا هماهنگی بین افرادی در بازی وجود داشته و دارد و جزیی از جریان طبیعی یک بازی می‌تواند باشد. البته این موضوع تاییدی بر اتفاقی که افتاده نیست. از آنجا که همیشه در جامعه هم تعدادی متقلب وجود دارند و یک جامعه ایده‌آل و آرمانی وجود ندارد، در این بازی نیز می‌توانسته اتفاقاتی صورت گرفته باشد. این برنامه نیز یک برنامه اصطلاحا رئالیتی شو است که از این موضوع مستثنی نیست. هر آنچه برای جلب نظر مخاطب یا ایجاد گفتمان در خصوص نمایش، شود برای نمایش لازم است (حتی همین مطلبی که نوشته شده).

قسمت 15 بازی مافیا با سناریوی پدرخوانده
قسمت 15 بازی مافیا با سناریوی پدرخوانده


تحلیلی از رفتارهای بازیکنان در بازی:

در ادامه دیدگاه شخصی و نظراتم رو در خصوص بازی برخی از بازیکنان ارائه می کنم.

علی صبوری:

علی صبوری بسیار راحت و ریلکس در بازی نشسته و زمانی که مورد حمله مجید واشقانی قرار می‌گیرد استدلاهای خود را ارائه می‌کند که دقت بالای هم دارد. حمله سنگین به علی صبوری که مورد توجه برخی از بازیکنان (بازی خورده) نیز قرار می‌گیرد، در همان ابتدای بازی نشان می‌دهد که یک حمله مافیایی و بدون دلیل و استدلال منطقی صورت گرفته است. متاسفانه حرکت بدون استدلال و مبتدیانه برخی بازیکنان به این موضوع دامن می‌زد تا ذهنها به سمت دیگری نرود. مغالطه امیرعلی نبویان به درستی سمت و سوی بازی را تغییر داده و بازیکنان را با خود همراه می‌کند. در صورتی که اگر به صحبت‌های امیرعلی دقت شود مشخص است که استدلالها اشتباه است.

کافی بود بازیکنان به این موضوع دقت می‌کردند که چند نفر گردن گیر علی صبوری شده‌اند، اتفاقا از روی این موضوع و حملاتی که به علی صبوری اتفاق افتاد مشخص بود که نوستراداموس بازی هم با مافیا بازی می‌کند.

بهاره افشاری:

بهاره افشاری بعد از افشای نقشش حمله تندی به علی صبوری در قالب یار مافیایی خود می‌کند که به نظر می‌رسد علاوه بر تایید جهت بازی (مافیا بودن علی صبوری) یک تسویه حساب شخصی نیز می‌توان آن را به حساب آورد. خروج ایشان در روز دوم بازی بسیار قابل توجه است.

همشهری کین:

همشهری کین بازی در این بازی نیز عجیب بازی می‌کند، سه فرد مختلف را مورد تارگت قرار می‌هد ولی در زمان انتخاب یک نفر برای چک کردن وضعیت مافیا بودن ایشان، فرد کنار دست خود را انتخاب می‌کند. به نظر نمی‌رسد دلیل و استدلال محکمی از طرف ایشان اتفاق افتاده باشد، چون تعداد افرادی که به خانم بهاره افشاری سوءظن داشته‌اند اصلا دلیلی برای استعلام گرفتن ایشان نمی‌شود. احتمالا ایشان از روی حرکاتی که خانم افشاری در شب داشته‌اند، ایشان را افشا نمودند. حتی در ادامه بازی هم به نظر نمی‌رسید که ایشان متوجه باشد که قرار است از بازی خارج شود و تنها در یک لحظه و در یک جمله خود را لو می‌دهد، ایشان حتی تعداد کارت‌های خروج از بازی را 5 عدد می‌خواند که 4 عدد صحیح است. حتی زمانی که در شب بعد گرداننده ایشان را صدا می‌زند تا به او شلیک کند با تعجب به ایشان نگاه می‌کند! در صورتی که مطمنا ایشان باید بداند که شب از بازی خارج می‌شود. حمله به بهترین بازیکن شهروند نشان از بی‌دقتی این بازیکن دارد. در زمان ارائه توضیحات نیز دو نفر از سه نفری که اسم برده می‌شود به عنوان سفید قطعی، یکی مافیا و یکی نوستراداموس با ساید مافیا و دیگری علی صالحی است که اتفاقا بد بازی کرده.

کنستانتین:

کنستانتین بازی در شب بعد امیرعلی نبویان را به بازی برمی‌گرداند، البته که مطابق با تمامی قسمت‌هایی که تا کنون دیده شده بود، هیچ‌کس نمی‌توانست حدس بزند که مافیا می‌تواند در شب به یکی از یاران خود شلیک کند، احتمالا این موضوع در قوانین بازی نیز نوشته نشده، چون هیچ یک از بازیکنان نیز حدس نمی‌زدند که مافیا یکی از یاران خود را کشته باشد. این موضوع می‌تواند اصطلاحا هک بازی توسط امیرعلی نبویان باشد. البته خیلی ساده این هک در شعر تیتراژ این سریال نیز آمده و اتفاقا در همان صحنه نیز روی تصویر پخش می‌شود:

«نگاه کن حال این شهر رو، جنونم دیدنی کرده، همه میگن پدرخوانده واسه چی خود زنی کرده، نگاه کن مُردم از عشقت، نگاه کن صحنه سازی نیست، اگه حتی بگن این کار تو قانون‌های بازی نیست».

آیا تصمیم کنستانتین صحیح بود؟

دو مافیا از بازی بیرون هستند و یک مافیا در بازی و یک مافیای احتمالا خریداری شده. پس وضعیت حاضرین به قرار زیر است:

1 مافیای حتمی، 1 مافیای احتمالا خریداری شده، 5 عدد شهروند. با این وضعیت به نظر می‌رسد بازیکنی که به بیرون رفتن علی صبوری شک داشته و رای نداده نباید در این وضعیت امیر علی را به بازی بیاورد (استدلال محکمی نیست اما قابل بررسی است).

بهنام تشکر:

آقای بهنام تشکر در کل بازی سعی داشت متوجه شود که چطور امیرعلی نبویان و مجید واشقانی مافیا هستند و چگونه امیرعلی از بازی خارج و دوباره به بازی برگشته است. متاسفانه هیچ‌کس فکر نمی‌کرد که بازی توسط امیرعلی هک شده باشد.

اشتباه بهنام تشکر در عنوان نمودن خریداری امیرعلی توسط مافیا، نشان دهنده دلیل شهروندی ایشان است، که به وضوح می‌توانست توسط سایرین دیده شود. البته این اشتباه ادامه پیدا نمی‌کند و معذرت خواهی بهنام تشکر و سوال از گرداننده دلیل اصلی شهروند بودن ایشان است.

شکیب شجره:

بازی شکیب شجره در روز دوم فوق‌العاده است (تارگت هر سه مافیا!) اما متاسفانه در ادامه بازی اسیر بازی مافیا می‌شود و آنچه که از این بازیکن حرفه‌ای انتظار می‌رود، اتفاق نمی‌افتد و در شبهای بعد نیز توسط مافیا خریداری می‌شود.

مجید واشقانی:

آقای مجید واشقانی به بهترین شکل ممکن یک شهروند رو بازی کرد و به جز گردن گرفتن علی صبوری هیچ استدلال دیگری نمی‌توان برای مافیا بودن ایشان در نظر گرفت.

چرا نباید استعلام گرفت؟

یکی از مافیا بیرون و دیگری نیز افشا شده، پس اگر استعلام دوم انجام شود، نباید خطری برای بازی و شهروندان باشد. جایی که مجید واشقانی با قدرت کلام به سایرین القا می‌کند که از استعلام استفاده نشود. چرا؟ چون با برگشت امیرعلی نبویان، مافیای بیرون بازی یک نفر خوانده می‌شود!

اشتباه مجید واشقانی:

مجید اشاره می‌کند که «یک مافیا بیرون و یکی افشا شده، چطور علی صبوری که مافیا است تنها مافیای باقیمانده بازی و یارش را دستبند می‌زند؟» که البته این صحبت صحیح نیست! چون علی صبوری پیش از افشا شدن مافیا دستبند را زده است.

سیدعلی صالحی:

آیا استدلال سیدعلی صالحی در خصوص مافیا بودن علی صبوری و شهروند بودن امیرعلی صحیح است؟

اگر در شب این دو اتفاق افتاده باشد:

1- مافیا شب یکی را با تیر زده باشد و دکتر ایشان را نجات داده.

2- لئون یک مافیا (غیر از پدرخوانده که افشا شده) را با تیر زده است.

با این دو اتفاق توضیحات سیدعلی صالحی صحیح نیست، ایشان تنها زمانی می‌توانست این صحبت را بازگو کند که «دکتر» یا «لئون» بازی باشد.

با کمال ادب واحترام تبر طلایی رو به سیدعلی صالحی نازنین تقدیم می‌کنم، مخصوصا جایی که شکیب شجره استدلال زدن امیر علی توسط لئون رو فرض می‌کند و علی صالحی آن را رد می‌کند!

باربد بابایی:

نحوه گفتمان باربرد بابایی و حملاتش به علی صبوری نشان از بازی مافیایی قویی داشت که سایرین باید متوجه این موضوع می‌شدند که در روز دوم نمی‌توان اینقدر با قدرت یکی را مافیا خواند!

دیدگاه های شخصی ارائه شده در این متن شخصی و بدون جهت گیری نوشته شده، خواهشمند است به بنده برچسب نوستراداموس مافیا نچسبانید :)

مافیااستدلالپدرخوانده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید