باورها، مهارتها و تجربیات تصادفی درمان سنتی است که به دوران پیش از پزشکی نوین بازمیگردد و به عنوان راهکارهایی برای پیشگیری و درمان بیماریهای گوناگون مورد استفاده قرار میگرفته است. برخی از مواردی که در طب سنتی مورد استفاده قرار میگیرد نه تنها از نظر علمی رد شده بلکه آسیبزا نیز هست.
هواداران طب سنتی و کسانی که خودشان را طبیب این حوزه معرفی میکنند بر این باورند که افسردگی با تغییرات خلقی به وجود میآید. این تغییرات خلقی بیشتر به دلیل افزایش سودا در مغز رخ میدهد. پس اگر بخواهیم افسردگی را درمان کنیم باید غلبه سودا را کاهش دهیم. اصطلاح سودا، یکی از چهار نوع مزاج (صفرا، سودا، بلغم و دَم) است. اکنون بیایید ببینیم غلبه سودا در طب سنتی چگونه مشخص میشود.
یکی از کهنترین روشهای طب سنتی چینی است که پیشینهٔ آن به بیش از ۲۵۰۰ سال پیش بازمیگردد. بسیاری از کسانی که در زمینهٔ طب سوزنی فعالیت میکنند ادعا میکنند که سوزندرمانی میتواند افسردگی را درمان کند اما هیچ شواهد علمی تاکنون نتوانسته این مورد را تأیید کند.
سنبل الطیب یا علف گربه (Valeriana officinalis) گیاهی است که بیشتر در اروپا و بخشهایی از آسیا رشد میکند. هواداران طب سنتی از آن به عنوان گیاه دارویی آرامبخش خوابآور، ضد دلپیچه و درمانکنندهٔ افسردگی، استفاده میکنند. به این گیاه علف گربه میگویند چون گربهها به آن جذب میشوند و مصرف آن حالت روانگردان دارد. مصرف مداوم این گیاه میتواند باعث ناراحتی گوارشی شود و به کلیه و کبد آسیب میرساند؛ و برای مادران باردار یا شیرده بسیار خطرناک است.
به این گیاه آن مارتیغال (Silybum marianum) نیز گفته میشود. هواداران طب سنتی این گیاه را حتی برای درمان انواع سرطان مفید میدانند چه برسد به درمان افسردگی! اما آیا مصرف غیر اصولی گیاهی که حاوی پتاسیم نیترات است و حتی برای حیوانات از جمله گوسفندان مضر است میتواند برای انسان مفید باشد؟! مصرف مداوم این گیاه نیز میتواند باعث سر درد شدید، تعریق بالا، تپش قلب و مشکلات گوارشی شدید شود. درد مفاصل یکی از عارضههای مصرف بیش از حد این گیاه است. جالب است که همین عارضه را به عنوان یکی از عوامل پیدایش افسردگی یا غلبه سودا نیز معرفی میکنند. پس چیزی که نشانهٔ افسردگی میدانند از عوارض همان گیاهی است که میتواند افسردگی را درمان نماید.
دکتر رَوازاده یکی از مدعیان طب سنتی که خودش را حکیم و پدر طب ایرانی اسلامی معرفی میکند؛ پرهیز از مصرف شکلات را برای درمان غلبه سودا توصیه میکند. همانگونه که گفتیم این افراد بر این باورند که غلبه سودا باعث افسردگی میشود. اما دهها پژوهش علمی انجام شده نشان داده است که مصرف کاکائو و شکلات (به میزان استاندارد) نه تنها برای پیشگیری از بروز افسردگی مفید است بلکه در کسانی که دچار افسردگی هستند نیز میتواند به کاهش نشانههای افسردگی بیانجامد.
گل شهناز از دیرباز مورد توجه هواداران طب سنتی بوده است و برای درمان بسیاری از بیماریها از جمله افسردگی تجویز میشود. اما حقیقت این است که مصرف علف چای حتی برای حیوانات نیز خطرناک است. اگر انسانی در حال مصرف دارو باشد و از علف چای نیز استفاده کند ممکن است به دلیل تداخل دارویی راهی بیمارستان شود.
حکیمان و طبیبان طب سنتی در زمینهٔ عمه تراپی نیز مهارت دارند. برای نمونه جناب حکیم روازاده میفرمایند علت بروز افسردگی حب دنیا، گناه و حسادت است! وی درمان این مشکل را در درجهٔ اول تعدیل مزاج میدانند که دربارهٔ آن توضیح دادم. و پس از آن پیشنهاد میکنند که فردی که دچار افسردگی است به صله رحم، عیادت بیماران، دیدار و کمک به تهیدستان بپردازد تا درمان شود.
این عمه تراپی جالب و چرندیات غیر علمی چگونه میتواند باعث درمان افسردگی شود. افسردگی باعث میشود که فرد گوشهگیر شود و نتواند با دیگران روابط میانفردی سازنده داشته باشد پس ارتباط با خویشاوندان کم میشود. پس نسخهٔ جناب روازاده این است که با نزدیکان رفت و آمد کنند. این جمله مانند این است که کسی بگوید: «من میترسم باید چه کار کنم که ترسم از بین برود؟» و در پاسخ به وی بگوییم درمان تو این است که نترسی!
اگر بخواهیم پاسخ علمی بدهیم، افسردگی حالتی از نابسامانی خلقی و روانی است که با نشانههایی مانند ناراحتی، ناامیدی، کلافگی، احساس پوچی، بیمیلی و مواردی از این دست شناخته میشود. افسردگی میتواند جنبهٔ طبیعی و نرمال داشته باشد اما اگر فردی برای مدتی طولانی افسرده باشد و در زمینههای گوناگون زندگی دچار مشکل گردد وی را دچار یک اختلال افسردگی میدانیم. افسردگی طبیعی به مرور برطرف میشود اما اختلال افسردگی نیازمند درمان است؛ و اگر درمان جدی صورت نگیرد مشکلات فرد تشدید میشوند.
روش درمان هر بیماری جسمانی و روانی پس از سالها پژوهش و آزمایش کشف میشود. یافتههای پژوهشگران برای درمان در کتاب DSM 5 یا راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی بیان شده است. این کتاب دستاورد سالها تلاش دانشمندان، روانپزشکان، روانشناسان، پزشکان و انسانشناسان است که به دنبال راهکاری برای حل چالشهای زندگی انسان بودهاند. در این کتاب برای درمان اختلالات افسردگی به روشهای دارو درمانی و رواندرمانی اشاره شده است. دارو درمانی توسط روانپزشک و رواندرمانی توسط روانشناس انجام میشود.
روانپزشکان داروهای گوناگونی برای درمان افسردگی تجویز میکنند. هر کدام از این داروها روی بخشی از بدن اثرگذار است و باعث میشود که سمپتومهای افسردگی در فرد کاهش یابد. پیشتر فهرست داروهای ضد افسردگی را در آقای روانشناس نوشتم . اگر بخواهم پرکاربردترین این داروها را نام ببرم باید به داروهای بازدارنده بازجذب سروتونین (SSRI) اشاره کنم. سیتالوپرام، سرترالین و فلوکستین چند نمونه از این داروها هستند.
SSRI با جلوگیری و بازجذب انتقال دهندهٔ عصبی سروتونین روی افسردگی اثر میگذارد. سروتونین در تنظیم خلق و خوی انسان نقش کلیدی دارد پس عدم تعادل این نوروترانسمیتر در بدن باعث بروز اختلالات افسردگی و اضطراب میشود. SSRI با جلوگیری و مهار بازجذب سروتونین در گیرندههای عصبی پیشسیناپسی، سطح سروتونین برون سلولی را افزایش و سروتونین غلیظ بیشتری در اختیار گیرندهها قرار میدهد.
روشهای سایکوتراپی افسردگی تنوع فراوانی دارد. انتخاب روش بستگی به نوع افسردگی، شدت آن و رویکرد روانشناس دارد. روانکاوی، طرحواره درمانی و رفتار درمانی شناختی نمونههایی از این روشهای درمانی هستند که برای درمان افسردگی مورد استفاده قرار میگیرند. اما این روشها چه اثری رو فرد دارند؟ این متدهای درمانی روی رفتار و فرایندهای ذهنی انسان تمرکز دارند. تلاش همهٔ رویکردهای درمانی این است که چالشهای ذهنی و مشکلات رفتاری درمانجویان را برطرف کنند؛ و دنبال ایجاد تغییراتی در سبک زندگی افراد هستند.
برای نمونه یکی از دلایل افسردگی میتواند نبود احساس ناکارآمدی و ناتوانی باشد که فرد به خاطر اعتماد به نفس پایین به آن دچار شده است. اگر این باور فکری نادرست در فرد تغییر کند میتوانیم انتظار داشته باشیم که شدت افسردگی نیز در وی به طور چشمگیری کاهش یابد.
اگر ما نتوانیم مشکلی را به درستی تشخیص دهیم چگونه میتوانیم آن را درمان کنیم؟ برای شناسایی افسردگی ما از مصاحبهٔ بالینی استفاده میکنیم. همچنین گرفتن تست روانشناسی میتواند به عنوان ابزاری جانبی مورد استفاده قرار گیرد. هدف این دو کار شناسایی دقیق نشانههایی است که اگر فرد به آن دچار باشد از دید علمی افسرده به شمار میرود.
کسانی که افسردگی را ناشی از حب دنیا، حسادت و گناه میدانند چه طور میتوانند آن را درمان کنند؟ این در حالی است که یکی از نشانههای افسردگی لذت نبردن از زندگی و احساس ناکامی است. یکی دیگر از کارهایی که برای تشخیص افسردگی در طب سنتی انجام میشود، بررسی رنگ زبان، رنگ پوست و حالت چشم است. این روش تا چه حد قابل اعتماد است؟
اگر بگوییم میتوانیم با این روشها تشخیص دقیق افسردگی دهیم پس باید این مورد در دهها نمونهٔ آزمایشی قابل تأیید باشد. اما روشهای شناسایی و درمان افسردگی در طب سنتی جنبهٔ تجربی دارند و هیچ شواهد علمی برای آن در دسترس نیست.
علم با داروهای گیاهی و اثر گیاهان مشکلی ندارد. اگر پژوهشهای آزمایشگاهی اثبات کند که گیاهی برای درمان موثر است، به طور اصولی از آن دارویی تهیه میشود و این گیاه جنبهٔ طب سنتی ندارد. بلکه تبدیل به یک اثبات در علم شده است. اما نگاه طب سنتی به درمان همراه با تصادف و سوگیری است. برای نمونه میگویند گل شهناز داروی گیاهی درمان افسردگی است. بسیار خب آیا این دارو میتواند هر نوع افسردگی را درمان کند؟ آیا دوز مشخصی دارد؟ چه یافتهٔ علمی از این موضوع پشتیبانی میکند؟ این داروی گیاهی چگونه روی افسردگی اثر میگذارد؟ این پرسشهایی است که حتی برای داروهای روانپزشکی هم مطرح میشود اما داروها پاسخ درست این موارد را دارند.
برخی میگویند با مصرف گیاهان دارویی توانستهاند افسردگی را کاهش دهند. اما این موضوع میتواند ناشی از اثر پلاسیبو یا دارونما باشد. پلاسیبو به استفاده از عواملی ساختگی و غیر موثر برای درمان گفته میشود که در حقیقت اثری درمانی ندارد و به دلیل تلقین یا فریب بیمار توانسته اثر مثبتی روی او بگذارد. به طور کلی علم با اثر دارویی گیاهان مشکلی ندارد بلکه به دنبال استفاده از آن است به شرطی که قابل اثبات باشد.
افراد سودجو از نگرش مردم نسبت به نام طب سنتی و ترسی که از داروها دارند استفاده میکنند و با تجویز نسخههای آسیبزا باعث بدتر شدن شرایط افراد میشوند. در این نوشته توضیح دادم که این موارد نه تنها کارآمد نیست بلکه باعث بدتر شدن شرایط فرد و بروز بیماری جسمانی میشود. یادمان باشد دارویی که از گیاهان ساخته میشود چیزی متفاوت با دم کردن همان گیاه است. خوشحال میشوم که تجربهٔ خود را در این مورد با من به اشتراک بگذارید و با نوشتن دیدگاه در پایین نوشته بگویید که با درمان افسردگی با طب سنتی موافق هستید یا نه؟