محمدرضا راستی
محمدرضا راستی
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

چرا در ایران صنعت بازیسازی نداریم؟(قسمت دوم - میآیید همکاری کنیم؟)

مقدمه

بعد از انتشار قسمت قبل با سیل نظرهایی روبرو شدم که درخواست داشتن در مورد تحریم ها و نبود زیر ساخت و ... بنویسم اما اجازه بدهید که بگویم حقیقتا مواردی که مثل روز روشن هستند نیازی به بازگویی ندارند!قبل از من افرادی بسیار توانمند تر و با دانش بیشتر مشکلات اینچنینی را گفته اند و دیگر تکرار مکررات می باشد.

بیشتر از هرچیزی هدف این سری مطالب آنست که استدیوهای بازیسازی داخل ایران چه کاری را خودشان میتوانند انجام دهند که نمیدهند تا به رشد این رشته برای تبدیل شدن به یک صنعت هرچند کوچک کمک کنند.


قسمت دوم - میآیید همکاری کنیم؟

شاید عنوان این قسمت کمی گُنگ یا حتی بچه گانه بنظر برسد اما بگذارید از اینجا شروع کنم که آیا تا بحال شده به این نتیجه برسید که تیم، استدیو و یا شرکت شما در یک زمینه کاری قوی تر از سایر زمینه ها می باشد؟ یا به این نتیجه برسید که چون توانایی انیمیشن سازی خوبی داخل تیم خود ندارید پس باید ایده و مکانیک های جذابی که در بخش فنی برای یک بازی جدید آماده کرده اید را کنار بگذارید؟

بیایید به یک شکل دیگر نیز به این قضیه نگاه کنیم، شما یک استدیو بزرگ بازیسازی هستید و چون با پروژه ی لایوسرویس قبلی خود سرگرم می باشید زمان کافی ندارید تا با تیم خود روی یک ایده ی هرچند پولساز دیگر کار کنید چون به هرحال ریسک است و طبیعتا بهترین انتخاب ادامه دادن به پشتیبانی از بازی قبلی می باشد.

این سوال ها و خیالپردازی ها رو کنار بگذاریم تا یک نمونه واقعی مثال بزنم، در سال 1400 استدیو بلوط گیمز سازنده بازی سفره چی ایده اولیه ساخت یک بازی اسم فامیل آنلاین را داشت اما بدلیل پشتیبانی از بازی سفره چی برای تیمش میسر نبود تا روند تولید بازی جدیدی را شروع کند و استدیو ما یعنی ویرالند تنها یک تجربه ساخت بازی بنام کوییزینو را در کارنامه ی کاری خود داشت که آن هم نیز منجر به شکست شده بود اما گیم دیزاین و آرت خوب بازی مورد توجه مدیران بلوط گیمز قرار گرفته بود بنابراین در تصمیمی بازی جدید را با ما شروع کردند و قرار بر این شد که آرت و دیزاین بازی اسم فامیل برعهده ی تیم ما باشد و قسمت فنی بازی برعهده ی تیمی بنام مانا و بازی نیز درنهایت توسط خود استدیو بلوط گیمز انتشار یابد.به این شکل بود که تجربه همکاری یا بقول ما گیمرها همان کوآپ خوبی بین سه استدیو شکل گرفت. بگذریم که بازی نزدیک های لانچ با مشکلاتی روبرو شد و یکی از استدیو ها یعنی تیم مانا پروژه را ترک کرد و همین باعث شد سافت لانچ پروژه چندماهی با تاخیر روبرو شود اما این همکاری یکی از آموزنده ترین و لذت بخش ترین کارهایی بود که در این سه سال داشتم.دیگر استدیو روی مسائل جانبی و کمبودهایش وقت نمیگذاشت و اذیت نمیشد و تمام تمرکز ما روی بخشی بود که در آن توانا بودیم و سعی میکردیم به بهترین نحو ممکن آن کار را به اتمام برسانیم.

شاید بگویید خب این بازی که به مشکل خورد و هنوز لانچ هم نشده است اما باید بگویم این اولین همکاری سه استدیو بازیسازی در یزد بود و بازی نیز بسرعت تا مراحل قابل قبولی تکمیل شده است.

اجازه بدهید باهم نمونه هایی در دنیا را بررسی کنیم، چندی قبل تعداد زیادی از تیتراژهای بازی های مستقل را تماشا کردم و به نکات جالبی برخوردم که دوست دارم با شما به اشتراک بگذارم.

مثلا در بازی Little nightmares :

همانطور که مشاهده میکنید بخشی از آرت بازی به استدیویی بنام ALL PIXELS BY STREAMING STUDIO سپرده شده است!برایم جذاب بود که راجع این استدیو بیشتر تحقیق کنم و متوجه شده ام استدیویی می باشد که عمده فعالیتش انجام آرت بازی ها می باشد.

یا در بازی Stray :

بنام ART BULLY PRODUCTIONS برخوردم و پس از تحقیق متوجه شدم که عمده فعالیت این استدیو ساخت انیمیشن برای ویدیو گیم ها می باشد.

حتی بیاد دارم در گذشته خبری را خوانده بودم که میگفت یک استدیو به یک بازی AAA اضافه شده است تا فقط انیمیشن های آن بازی را بهبود ببخشد، دقت کنید برای این اضافه نشده است که انیمیشن ها را بسازد فقط اضافه شده است تا انیمیشن ها را بهبود ببخشد!

جدا ازینکه در ایران استدیوهایی که تخصصی روی یک بخش از ویدیو گیم ها کار کنند نداریم یا دست کم تعدادشان به انگشتان یک دست هم نمیرسد بدتر از آن اینست که استدیوهای مستقل یا حتی استدیوهای بزرگ تر ریسک همکاری های اینچنین را بدوش نمیکشند و سعی میکنند یا نیرو استخدام کنند و یا بصورت برون سپاری با یک شخص پروژه را پیش ببرند و در اندک مواردی استدیوهای بزرگ تر بشرط آنکه سهامداری از استدیو کوچک تر شوند حاضرند با آن همکاری کنند یا بروی پروژه اش سرمایه گذاری کنند و استدیوهای مستقل نیز میگویند کار را به هرشکل شده خودمان پیش میبریم.(اینرا داخل پرانتز بگویم که حتی بازی های بزرگمان تعداد قابل توجهی رویدادهای مشترک نیز باهم ندارند)

تصور کنید استدیو بزرگ تر بجای اضافه کردن نیرو و یا دورکاری با یک شخص برای پروژه، آن پروژه را به یک استدیو کوچک تر که مثلا در بخش انیمیشن سازی قوی است و منحصرا در رشته ی بازیسازی کار میکند پیش ببرد طبیعتا این اقدام هم باعث رشد استدیو کوچک تر شده و هم درنهایت به بهبود کیفیت بازی کمک میکند چون افرادی آنرا انجام دادند که زندگیشان با بازیسازی گره خورده است و نه صرفا انیماتور متخصصی که در این پروژه فقط پول را میبیند! یا در نظر بگیرید دو استدیو مستقل روی یک ایده کار کنند و هرکدام بخشی از پروژه را پیش ببرند که تیمشان در آن مهارت کافی را دارد و با شراکت هزینه های پروژه را پایین بیاورند که مانع از شکست پروژه پیش از انتشار شود و هم کیفیت کار بالا برود.

متاسفانه به دلایل نامعلومی اینچنین همکاری هایی بین استدیوهای ایرانی بندرت دیده می شود.بنظر خودم یکی از دلایل ممکن است به ریشه سازی اشتباه در مبحث شراکت در ذهن ما ایرانی ها برگردد مخصوصا آنجا که میگوییم شریک اگر خوب بود خدا هم شریک داشت که این مورد به وضوح با مراجعه به تاریخچه ی شرکت های بزرگ و چگونگی شروع آنها رد می شود.

1-بنظر شما مشکل از کجاست و چه راه حل هایی برای فرهنگ سازی درست و شروع همکاری هایی که منجربه ساخت بازیهای درسطح جهانی در ایران بشوند وجود دارد؟؟

2-اگر بنابر همکاری بین استدیویی باشد شما همکاری کدام استدیوهای بازیسازی ایرانی را باهم میپسندید؟

بازیسازیصنعت بازیاستدیو بازیسازیبازی ایرانیویرالند
یه نویسنده که عاشق دنیای ویدیوگیمه و با دوستش استدیو بازیسازی ویرالند رو تاسیس کرده.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید