محمد تاجیک
محمد تاجیک
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

او نمی‌داند که چه می‌خواهد و از آنچه دارد هم راضی نیست



به هنگام قرارهای مخفی عاشقانه، حتی چای به‌سختی دم می‌کشد.
آدم‌ها روی صندلی می‌نشینند، لب‌هایشان را تکان می‌دهند
هرکسی خودش پا روی پا می‌اندازد
این‌گونه
یک پا کف اتاق را لمس می‌کند
پای دیگر آزادانه در هوا می‌چرخد
گاه‌به‌گاه کسی بلند می‌شود، نزدیک پنجره می‌رود
و از روزنه‌ی پرده
خیابان را دید می‌زند.


کتاب آداب بیقراری با این شعر از شاعر و نویسنده‌ی لهستانی شیمبورسکا شروع می‌شود، یک سال بعد از انتشارش برنده جایزه هوشنگ گلشیری شد.


https://virgool.io/taaghche


https://taaghche.com/

این نوشته برای چالش کتابخوانی تیر ماه 1402طاقچه تهیه شده است.


درباره ی نویسنده

یعقوب یاد علی در اول خرداد ۱۳۴۹ در نجف آباد اصفهان چشم به جهان گشود وی به عنوان کارگردان در صدا و سیما مشغول به کار بود و در سال ۱۳۸۳ رمان معروف خود آداب بیقراری را منتشر کرد که متاسفانه یک سال بعد از انتشار این کتاب نویسنده به جرم توهین به قوم لر بازداشت شد و ایشان پس از تحمل دو ماه زندان از آنجا آزاد شد ولی در دادگاه تجدید نظر حکمش تشدید و به یک سال زندان محکوم شد و پس از پنج سال دادگاه وی را از تمامی اتهامات تبرئه کرد . یعقوب یاد علی پس از این واقعه در آمریکا زندگی می کرد و در سال ۱۳۹۶ به ایران بازگشت و در سوم اسفند ۱۴۰۰ در بوستون آمریکا بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت.


درباره کتاب

کتاب آداب بیقراری از برجسته‌ترین آثار یعقوب یادعلی می باشد که برنده‌ی بهترین رمان اول دوره‌ی پنجم جایزه‌ی هوشنگ گلشیری شد این کتاب در سال ۱۳۹۳ رفع توقیف شد و مجدد چاپ گردید. داستان از این قرار است که مهندس کامران خسروی در اداره ای مرتبط با مراتع و آبخیزداری مشغول به کار است و در زندگی زناشویی دچار مشکلاتی شده است و همسرش به خانه پدرش رفته و خسروی که دچار سردرگمی شده است به دنبال راهی برای حل این مشکلات میگردد شروع کتاب بسیار جذاب و پرکشش است و در بخش هایی شامل حرکت در زمان و جا‌به‌جایی میشود که خیلی جذاب است با این که در بخش هایی باعث سردرگمی خواننده می شود مهندس کامران شخصی است که در زندگی به نوعی به ملال رسیده و برای رهایی از آن رویاهای خودش را در زندگی دیگری جستجو میکند و دچار نوعی مسئولیت گریزی می‌شود.


امتیاز

سبک آثار یادعلی بیشتر رئالیسم می‌باشد در این کتاب خیلی از بخش ها نویسنده در زمان جا به جا میشود و قلم یعقوب یادعلی خیلی دلنشین است

احساس ملالی که در کامران بود به شدت احساس میشد به نظرم نویسنده در انتقال‌ این احساس بسیار موفق‌ بود فکر میکنم چیزی که کامران در زندگی به‌ آن نیاز داشت نه آن دختر بلکه‌ معنایی برای زندگیش بود معنایی که ارزشمند تر باشد. علاوه بر این

در رمان هیچ قسمتی که توهین به قوم لر باشد به نظرم نیامد همین که خود یاد علی از ایل بختیاری می‌باشد دلیل‌ موجهی برای رد این اتهامات است. کتاب در ابتدا بسیار پر کشش بود و در ادامه‌ این احساس کمتر و کمتر میشد و پلات به قدر کافی برای من جذاب نبود داستان کمی کلیشه ای به نظر می‌رسید امتیاز من به کتاب ۳ از ۵ است 


برشهایی از کتاب

  • من دوست دارم غروب بیفته وسط سفر اگه اولش باشه دلم میگیره ، آخرشم که باشه دیگه بدتر . از طلوع خورشید حرصم درمیاد . چون مال اونایی که فکر میکنند یا دوست دارن یه روز به جایی برسند ، یا مال بدبختهایی که مجبورند دنبال یک لقمه نون بخور نمیر صبح زود از خونه بزن بیرون.


  • خیلی ساده، مهندس کامران خسروی در یک سانحه‌ی رانندگی کشته می‌شود. به همین راحتی و تمام. سیگارش را با تانی و آهستگی وحشتناکی تمام کرد تا بتواند برای اولین بار در همه‌ی سال‌های سیگاری بودنش، بی آن که لبی تر کرده باشد، بلافاصله و آتش به آتش از چاق کردن سیگاری دیگر، لذتی به عادت ببرد و نخواهد مزه‌ی گند دهانش را حس کند.


  • «لبخندزنان چراغ اتاق‌خواب را خاموش کرد. طرح اندامش در نور کم‌رنگ مهتاب، وقتی شلوار را درآورد و پشت به در، روی تختخواب دراز کشید، مشخص و برجسته، ناخودآگاه، جایی توی ذهنش حک شد. سعی کرد وجودش را به نوای ملایم مدی‌تیشن بسپرد و به طرح تنی که دیده بود فکر نکند. می‌دانست فردا هم نمی‌تواند به موقع بیدار شود تا لحظه‌های طلوع خورشید را تماشا کند. بنابراین تلاش نمی‌کرد تمرکز کند و امشب را به ساعت بیولوژیک بدنش استراحت داد. با خودش عهد کرد پس‌فردا صبح به موقع بیدار شود.»




در ادامه سراغ کتاب های دیگری که جایزه‌ای را از آن خود کرده‌اند، می‌رویم، مثلا برندگان جایزه پولیتز، جایزه بوکر، جایزه گلشیری، جایزه مهرگان ادب و … با انتخاب هر کدام می‌توانید وارد صفحه آن کتاب در طاقچه شوید و مطالعه آن کتاب را همین الان با کد تخفیف Salam به عنوان اولین کتاب الکترونیکی با ۵۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت و شروع کنید.

برای آشنایی با کتاب‌های بیشتر می‌توانید پست « چالش کتابخوانی تیرماه » را هم در وبلاگ طاقچه بخوانید.

چالش کتابخوانی طاقچه
یه آدم خیلی خیلی معمولی که کلی کتاب نخونده داره ...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید