سرآغازتغییرخودتان را،در درون خود جست و جو کنید...
وقتی شما،دست به تغییر خواهید زد که احتمالا،از مناظر زندگی روزانه(محیط) و حتی از حال واحوال (شخصیت) خودخسته باشید وبه فکر "خلق" آینده بی افتید.
سبک زندگی حال شما،درواقع ریشه در دوران قبل و گذشته خودتان دارد.
بدانیم که تغییراز درون ما،باعث شکوفایی میشود واما تغییر از پیرامون،احتمالا باعث مرگ احساسات خواهدشود.
شروع کنید.حتی زمانی که فکر میکنید دیرشده...
همچین سوالی اگر به ذهن شما خطور کرده است به شماتبریک میگویم شما از حال خود بیزار هستید ویا به فکر ارتقا هستید در هردوصورت نقطه سرآغاز همین جاست.
اما قبل از انجام کاری که در عکس گفته شدباید با اظهار تاسف بگویم اگر مقاومت کنید راهی به جلو ختم نمیشود وتنهاوقت نازنین و انرژی را،به فنا خواهیدداد.
منظور از مقاومت این است که شما برای عقاید،هرچند اشتباه ویا پیش پا افتاده خود،به اندازه دست پا زدن در موقع خفگی و از دست دادن جان خوددر آب،تلاش کنید.
تنها زمانی که به این اصل برسیدکه شما تا الان اشتباه کرده اید.شروع تغییر آغازمیشود.
گام دوم ساختن و ترسیم دوباره عقاید است و باید در درون خود باور تشکیل دهید.
باور،عقاید وارزش های شما در واقع چهارچوب و سلسه ی همه چیز شما من جمله:
طرزپوشش
طرزبرخورد
نگرش مثبت و منفی به مسائل
و در کل شخصیت و آیین شما را تعیین تبیین میکند.
دست از جنگیدن با خودتان بردارید.
اول با خود و وضعیت خود کنار آیید سپس فواید و معایب آن را درکنار هم بگذارید در یک طرف ترازو و سپس در کفه دیگر احساسات خود را در نظر بگیرید.
ازحرف مردم نترسید.
تنها دلیل وضعیت خیلی چیزا،همین ترس از تغییر است.ترس از دهن خلق الله است.
ما یاد گرفته ایم و دیکته،کرده اند برما که همیشه یکی را مقصر وضعیت بدانیم.
انسان ها برای خود وکلای درجه یک و برای دیگران قاضی های چیره دست هستند... :)
شاید برخی ها بگویند ما دیگر سنی داریم دیگر تغییر سخت است.
اما یک پاسخ درگوش آنها باید فریاد زد.چند صباحی به بدی سیر کردی چه شد؟؟حال،خوب سیر کن ببین،چه میشود..
شاید شما کارتان از این کارها گذشته و چوب غفلت خورده اید.اما شما حتما یک مادر،پدر،معلم،بیان گذارو شخص معروفی شده اید.ویا میخواهید بشوید.
وشایدهم تریبت کنید....
بعضی ها شمارا الگو قرار میدهند الگویی برگزیده اما کورکورانه.شما نیز مسئول هستید حدالامکان،عقاید و بنیاد آن ها را کج بنا نمیدهید که خشت اول،کجی خشت آخر آرد.
درکل سرشت انسان ها سیر به تکامل،تغییر و رشد دارد اگر دست نخورده باقی بماند...
خداوند روح تکامل گرا و کمال گرا را هدیه آسمانی قرارداده است.
پس این ذات را حفظ کنیم...
حال شایدم از بخت بد ،عقاید شما کج بنا شده است چه میشود کرد ؟؟؟تغییرکنید....
عشق و خوشحالی قوی ترین چیز ها هستند در کنار خوشبختی و آرامشی که داریم.امید وارم خود را ،چشم بسته نکنیدو با عقاید بیهوده هدر ندهید آنهارا... :)