سلام و درود
یکبار دیگر از مستر تالاردار در کنار شما تالارداران عزیز هستیم.
در روزهای نه چندان دور در جامعه ما، فرهنگی وجود داشت که بسیار پسندیده بود. معمولا خانواده ها فرزندان پسر خود را از یک سنی به بعد برای کار می فرستادند.
کار کردن این پسر الزاما به معنای نیاز مالی آن خانواده نبود و کمترین دستاوردی هم که داشت همین حقوق بسیار اندکی بود که می گرفتند. دستاوردهای بسیار بزرگتری نظیر کسب تجربه در انتظار آن پسر بود.
تصور کنید حضور در فضای کسب و کار و دیدن روال انجام کارها، برخورد با مردم جامعه و از همه مهمتر کسب تجربه از کسی که سالها بود در زمینه ای مشغول به کار بود، برای آن پسر چقدر سرنوشت ساز بوده است.
این روزها اما، این فضا بسیار کمتر شده است و خیلی مواقع بدون هیچ تجربه ای، کسب و کاری را شروع می کنیم. شروع کاری بدون تجربه کافی باعث می شود که سعی و خطاهای زیادی را انجام دهیم.
بعضی اوقات هم به نظر خودمان موفق شده ایم، در حالی که هنوز خیلی چیزها برای یادگیری بوده و ما از وجودشان بی خبر بوده ایم و به قولی:
آن کس که بداند و بداند که بداند
اسب خرد از گنبد گردون بجهاند
آن کس که بداند و نداند که بداند
آگاه نمایید که بس خفته نماند
آن کس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به منزل برساند
آن کس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند
فضای تالارداری هم از آن شغل هایی است که اهمیت تجربه و یادگیری در آن به شدت مهم است. پس از شما دعوت می کنیم که با تالارداری که به چشم خودمان بارها دیده ایم که هر روز هفته مراسم داشته اند آشنا شوید. این شخص هر شب مراسم هایی را برگزار می کند که تمام مشتریانش به شدت او را دوست دارند و حتی سال های بعد از مراسمشان همچنان رابطه اشان را با این تالاردار عزیز حفظ کرده اند.